با بازگشت تحریمها و اقدامهای سیاستگذار از چند سال گذشته، ما سیاست ارز تک نرخی را رها کردیم و از دست دادیم و با تصمیم دولت روحانی در زمینه تخصیص ارز با نرخ 4 هزار و 200 تومانی عملاً شاهد هیجانی شدن بازارها شدیم. با سختتر شدن فروش نفت و عدم بازگشت ارز حاصل از صادرات به کشور هسمو با سازوکارهای ایجاد شده تخصیص ارز مبتنی بر صرافی و بانک ما به نقطهای رسیدیم که عملاً هر نوع سیاستی منجر به ضد خود و تورم فزاینده میشد.
وضع امروز سیاستگذاری متفاوت است در اخبار نشانههایی از تداوم مذاکرات ایران و غرب بر سر برنامه صلحآمیز هستهای دیده میشود و بانک مرکزی در حالی که از لحاظ ذخایر و درآمدهای ارزی ناشی از فروش نفت در وضع خوبی به سر میبرد، اقدام به اصلاح قیمت کرده و به سمت ارز تک نرخی رفته است. برخلاف سیاستهای اشتباه دفعه قبل که سیاستگذار به تخصیص منابع با دلار 4200 تومانی روی آورد و به نوعی ذخایر ارزی خود را به حراج گذاشت، دولت اینبار بدور از هیاهوها میخواهد با حفظ ذخایر ارزی به سمت یکسانسازی نرخ حرکت کند.در دفعههای قبل، سیاستگذار از سر ناچاری اقدام به اصلاح قیمتها میکرد، اما اینبار دولت از سر آیندهبینی به اصلاح قیمتها روی آورده است. در واقع اگر بانک مرکزی نرخها را به نرخ حاشیه بازار نزدیک کند و سیاست چند نرخی را رها کنیم، آن وقت میتوانیم به سیاست ثبات بازار نزدیک شویم و قیمتها تثبیت شوند.سیاستگذاری و برنامهریزی فعلی بازار ساز مبنی بر اصلاح قیمتها میتواند اثرات مثبتی روی صنایع صادرات محور بگذارد و همین مسئله میتواند به تدریج به حذف رانتها متأثر از قیمتگذاری دستوری بینجامد. اگر سیاستگذار با واقع بینی و درک درست اوضاع اقتصادی، سیاستهای اصلاحی را در پیش گیرد، چه بسا انگیزه برای صنایع صادراتمحور برای افزایش صادرات و افزایش ارز حاصل از صادرات نیز بیشتر خواهد شد.تداوم سیاستهای واقعی و اصلاحی دولت میتواند باعث رشد تولید و شفافیت امور شود با دوری از سیاستهای دستوری، رانتهای شکل گرفته به تدریج حذف میشود. همین موضوع میتواند باعث بالارفتن امنیت سرمایهگذاری و تمایل به افزایش سرمایهگذاری شود.