برگزاری هفتاد و هشتمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد با حضور عالیترین مقامات کشورهای عضو در نیویورک، بزرگترین تجمع دیپلماتیک جهان، در سال 2023 (1402) را رقم زد.
سازمان ملل متحد با 193 عضو در مقایسه با 50 عضوی که در 1945، این نهاد چندجانبه را بنا گذاشته و پیوسته در معرض بحث و گفتگو و سنجش بوده است. انتظارات بسیار بالا با واقعیتهای ساختاری این سازمان بین الدولی در تضاد است.
این نهاد که در ادامه دیپلماسی چندجانبه پیشین، یعنی جامعه ملل بعد از جنگ جهانی اول و کنفرانسها و سازمانهای بینالمللی قرن نوزدهم، توسط پیروزمندان جنگ دوم جهانی راهاندازی شده، با تداومی 78 ساله، مخصوصاً در موقعیت فعلی، نیاز به بازرسی و بازبینی تحلیلی دارد. چگونه میتوان وضعیت عمومی و کلان، این نهاد را ارزیابی کرد؟ در پاسخ باید سه پدیده «بحران»، «بقا» و «تحول» را مد نظر قرار داد.
تردیدی نیست که مخصوصاً در تأمین صلح و امنیت بینالمللی شورای امنیت سازمان ملل متحد، با بحران روبروست. جنگ روسیه علیه اوکراین در اسفند 1400 (فوریه 2022)، بحرانهای شورای امنیت را تشدید کرد. این شوری نه فقط نتوانسته از جنگ عضوی از اعضای دائم علیه عضو دیگری جلوگیری کند، بلکه شکافی در درون شوری امنیت و کل سازمان ملل متحد ایجاد کرده است که کمسابقه محسوب میشود.
یک بررسی اجمالی از سخنرانیهای مقامات عالیرتبه همه کشورها روشن میکند که جنگ اوکراین تبعات قابل ملاحظهای دارد. البته بخشی از این بحران ساختاری بوده و بر کل پدیده حق وتو ارتباط دارد.
روسیه قطعنامه علیه خود را وتو کرد، اما آنچه جالب است تقویت مجمع عمومی در یک سال و نیم گذشته از طریق راهاندازی اجلاس ویژه آن است. به هرجهت سازمان ملل متحد و شورای امنیت آن در بزرگترین بحران امنیتی معاصر، نتوانسته نقش جلوگیریکننده، تعدیلکننده و برقرارکننده صلاح را ایفاء کند. اما همه سازمان ملل شورای امنیت نیست و همه وجود شورای امنیت در بحران اوکراین خلاصه نمیشود. سازمان ملل بقاء داشته و دارد و خواهد داشت.
دلیل بقای سازمان ملل متحد، همین ترافیک سنگین دیپلماتیک سالانه است که کدام کشور را میتوان سراغ گرفت که رئیس جمهوری، نخستوزیر، وزیر خارجه و مقام ارشدی در این سطح را برای هفتاد و هشتمین اجلاس مجمع عمومی روانه نیویورک نکرده باشد. سازمان ملل، علیرغم همه کاستیها و بحرانها، هنوز مهمترین نهادی است که میتواند همه کشورها را در خود جمع کند و در حاشیه اجلاسهای آن، دیدار دوجانبه، منطقهای و بینالمللی برگزار کند. جالب آنکه با همه انتقادها، هیچ کشوری حاضر به ترک عضویت در سازمان ملل متحد نیست کارکردهای این سازمان متعدد و رنگارنگ بوده، و از کارکرد تولید مقبولیت و مشروعیت بینالمللی، تولید فضای تعامل، تولید هنجار و قواعد بینالمللی و تولید، دانش و حساسیت و آگاهی بینالمللی را در بر میگیرد.
و گفتنی آنکه، سازمان ملل، در حال تحول و ایجاد تحول مخصوصاً در حوزههای مربوط به زندگی اقتصادی، اجتماعی بینالمللی است. در این راستا باید اشاره کرد کهتم هفتادوهشتمین اجلاس مجمع عمومی بازسازی اعتماد احیای هم بستگی بینالمللی است.
جزئیات قابل توجه و کارشناسانهای در این خصوص وجود دارد. از آن جمله آنکه سال آینده میلادی، 2024، «اجلاس آینده» در سطح رهبران اعضای ملل متحد برگزار میشود. در تدارک آن اجلاس، در چند سال گذشته، اقداماتی در قالب نشستها و گزارشها در سازمان ملل متحد در جریان بوده است.
منجمله در اجلاس هفتاد و هفتمین مجمع عمومی در قطعنامهای، از دبیرکل ملل متحد خواسته شد که شرایط بینالمللی، شرایط سازمان ملل و انتخابهای فرارو را مشخص کند. گوترش، دبیرکل پرتغالی سازمان ملل در 22 ژوئیه امسال (31/4/1402)، گزارشی با عنوان «دستورکار جدید برای صلح» در چهل صفحه به اعضای ملل متحد ارائه داد که در واقع با سه ویژگی «آئینه بودگی»، «چارچوب گرائی» و «جمگرائی» قابل مفهوم بندی است. شرایط بینالمللی، انعکاسی آئینهای در این گزارش نسبتاً جامع و دقیق دارد، از بحران اعتماد، نابرابری و عدم انسجام بینالمللی گرفته تا مسائل و موضوعات تغییرات آب و هوائی در این گزارش مطرح شدهاند.
در عین حال، امکان رسیدن به چارچوبی برای حل مشکلات و موضلات جهانی مورد تأکید قرار گرفته و جمعگرائی و سرنوشت مشترک برجسته شده و سرانجام دوازده برنامه عملی منجمله برای اصلاحات در مجموعه ملل متحد ارائه شده است. این گزارش یکی از مبانی اجلاس سران 2024 در مورد آینده خواهد بود.
محور اصلی در اجلاس سال 2024، ارزیابی چگونگی تحقق اهداف هفدهگانهای است که در سند توسعه پایدار مشخص شده است. همه کشورها در زمینه تحقق اهداف مزبور در تلاشند و بدون اظهارات خوشبیانه و بدبینانه، میتوان انتظار داشت که در اجلاس سران 2024 همه کشورها شرکت خواهند داشت. غیبت قابل ملاحظهای نخواهد بود و نمیتوان گفت این اجلاس، بیاثر و بیتحول خواهد بود. مخلص کلام آنکه سازمان ملل با بحرانهای متعدد روبروست اما به نظر باقیماندنی است و تحولات ایجاد شده جمعی در این زمان در حال و آینده را نمیتوان نادیده گرفت.