درچند روز گذشته شاهد رفتار نوسان گونه و بسیار هیجانی در بازارهای مختلف کشور از جمله دلار بودیم که در جهش اولیه برخی را بر این باور داشت که فنر دلار بار دیگر در رفته و به احتمال قوی شاهد سقفها و قیمتهای بالاتری در این ارز هستیم که در پلههای اولیه عبور از سقف 60 و پس از آن دست کم محدودههای 70 هزارتومانی را برای آن متصور بودند ولی پس از چند روز طی کردن هیجان مثبت شاهد برگشت قیمتها به محدودههای قبلی شکسته شده هستیم و حال سوالی که شاید ذهن خیلی از افراد را مشغول کند دلایل اصلی و مهم این پرش قیمتی و بازگشت مسیر رفته باشد.
در قسمت اول بهتر است دلایل اصلی و فرعی رشد و پس از آن برگشت دوباره به قیمتهای اولیه را بررسی کنیم. مهمترین دلیل را میتوان افزایش یکباره میزان ریسک سیستماتیک که همان وقوع جنگ باشد که خواه یا ناخواه وقوع آن و موارد پیرامون در بیشتر کشورها چه از لحاظ اقتصادی خصوصاً کشورهای درگیر مستقیم و چه از لحاظ روانی قابل لمس است که عملاً در مواجهه با این گونه اتفاقات افراد داراییهای خود را با تغییر به داراییهای امنتر جا به جا میکنند که علیرغم طلا که در جهان این گزینه امن به صورت سنتی همیشه بوده است در کشور ما به غیر از طلا دلار هم چنین دیدگاهی را در چند سال اخیر پیدا کرده است که باعث تقاضای بالایی همچون طلا برای دلار میشود.
شاید نکات و موارد ریز و درشت دیگری هم درباره رشد دلار دخیل باشند اگر دقت کنیم با وجود دیدگاه رشد که در بلندمدت درباره دلار در کشور وجود دارد شاهد کاهش نوسانات آن در کشور در چند ماه اخیر بودیم که مهمترین و تأثیرگذارترین دلیل این اتفاق است که به محض وقوع تأثیر تقاضای هیجانی خود را بر این بازار اعمال کرد.
در مرحله بعدی شاهد برگشت دوباره پس از عبور از هیجانات اولیه این بازار به قیمتهای گذشته بودیم که قبل از اینکه بخواهیم به یکی از مهمترین علت آن اشاره داشته باشیم اگر از دیدگاه نوسانات خود قیمت و موارد تکنیکی این اتفاق را بررسی کنیم به این مورد دست مییابیم که در اکثریت مواقع هرزمان شاهد رفتاری هیجان گونه و قدرت مند در بازاری در یک بازه کوچک باشیم این حرکت پس گرفته خواهد شد و از جایگاه اولیه گذشته خود بازار دوباره اقدام به تصمیم گیری و قیمت گذاری میکند.
برای مهمترین علت بازگشت به این نقاط قیمتی گذشته میتوان به سیاست پیش گرفته سیاست گذار اشاره نمود که در سال اخیر (خصوصاً در فصل دوم و سوم سال) به طور قدرتمندی در حال جمع آوری حداکثری موتور محرک هر بازار (نقدینگی) است که علیرغم دیدگاه رشدی در بلندمدت که ناچارا به وقوع خواهد پیوست و در دسته بدیهیات قرار میگیرد (با توجه با روند چاپ پول صرفاً سیاست گذار در حال به تعویق انداختن جهش قیمتی است) توانایی جا به جایی را (همانند بازاری چون بازار سرمایه با وجود ارزندگی بیشتر و ریسک کمتر در رکودی فرسایشی به سر میبرد) نخواهد داشت، البته تا زمانی که سیاست گذار توانایی کنترل بیش از این را نداشته باشد که پس از آن واقعاً شاهد رکورد شکنیهای دوباره باشیم.