از هفتم اکتبر که حماس بر اسرائیل حمله کرد، حکومت و ارتش اسرائیل اعلام کرده که عملیات گسترده و بی سابقه، که حمله زمینی بخش جداناپذیر آن است، را برای نابودی حماس و رهایی گروگانهای اسرائیلی که نزد حماس هستند، در غزه به راه میاندازد.
از روز نخست، ارتش اسرائیل برای تلافی حمله حماس، دست به حمله هوایی به غزه زده است. اما باوجود فرمان آماده باش نیروهای ثابت و ذخیره ارتش اسرائیل، این کشور تا روز جمعه 27 اکتبر سال جاری از حمله زمینی به غزه، ظاهراً به دلیل فشارهای واشنگتن خودداری کرد. اما بعد از ظهر 27 اکتبر، ارتش اسرائیل وارد خاک غزه شد، و روز یکشنبه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، در یک سخنرانی تلویزونی گفت که این کشور وارد مرحله دوم جنگ با حماس شده و سربازان و فرماندهان خود را در سراسر نوار غزه مستقر کرده است. از قرائن معلوم میشود که اسرائیل عزم خود را برای حمله زمینی با هدف آنچه نابودی حماس و جهاد اسلامی نامیده، جزم کرده است. حمله زمینی ارتش اسرائیل چه پیامدی برای ارتش و حکومت این کشور دارد؟
باوجودی که از اظهارات مقامات اسرائیلی چنین معلوم میشود که اسرائیلیها به نابودی حماس در زمان کم و در یک جنگ محدود و محلی اعتقاد دارند، اما به چهار دلیل استراتژیک، این حمله برای ارتش و حکومت این کشور یک فاجعه استراتژیک است:
نخست – غزه یکی از مناطق پرجمعیت جهان است که در آن دو میلیون فلسطینی در فاصله 25 مایل طول و 4 الی 7.5 مایل عرض از همدیگر در جادههای باریک و بلاکهای مرتفع زندهگی میکنند. حماس از سال 2006 بدین سو حکومت و کنترل این شهر را به دست دارد. و بدون شک، نه تنها که شناخت کافی از جغرافیای غزه دارد، بلکه در طول این مدت آمادگیهای لازم برای دفاع در برابر تجاوز احتمالی ارتش اسرائیل را گرفته است. به باور کارشناسان، جغرافیایی غزه، حمله زمینی به این شهر را برای ارتش اسرائیل، که مجبور است در یکی از پرجمعیتترین شهرهای جهان جاده به جاده و بلاک به بلاک با حماس بجنگد، به یک جنگ فرسایشی مبدل میکند. ژنرال کنت فرانک مکنزی، فرمانده پیشین فرماندهی مرکزی امریکا در خاورمیانه (سنتکام) در مصاحبهای با شبکه خبری ایبیسی با اذعان به مسئله، عملیات در غزه را به دلیل جمعیت زیاد و ساختمانهای مرتفع این شهر، دشوارترین و بدترین نوع عملیات جنگی خواند.
دوم – حماس احتمالاً برای پیش بینی چنین حملهای بیش از 2500 تونل در سراسر غزه اعمار کرده که به گفته خود حماس، طول مجموعه این تونلها پانصد کیلومتر است. حماس از این تونلها برای انبار تسلیحات و تجهیزات نظامی، مواد آذوقه، نگهداری گروگانها و جنگ در برابر حمله احتمالی اسرائیل استفاده میکند. کشف و انهدام این تونلها، که گفته میشود در شهر مملو از ساختمانها اعمار شده است، تجاوز ارتش اسرائیل را به یک جنگ فرسایشی مبدل خواهد کرد و سربازان اسرائیلی را در برابر حملات حماس آسیب پذیر میسازد. سربازان اسرائیل حتی اگر این تونلها را کشف کنند بدون قبول خطر مرگ نمیتوانند در برابر حماس در آنجا بجنگند. چنانچه در سال 2014، هدار گولدن، سرباز اسرائیل که توانست به یکی از این تونلها دست یابد، به سادگی به وسیله حماس به قتل رسید. ارتش اسرائیل برای پیروزی در برابر حماس مجبور است که این تونلها را کشف و منهدم کند. انهدام این تونلها، با توجه به حضور جنگجویان مسلح حماس در آنجاها، برای سربازان پیاده اسرائیلی کار بسیار دشوار است. و چون این تونلها در زیر ساختمانهای مسکونی اعمار شده است، استفاده از عملیات هوایی بسیار پرهزینه و توام با تلفات بی سابقه انسانی خواهد بود. ارتش اسرائیل، فقط یک راه برای نابودی این تونلها دارد، و آن استفاده از روباتهاست که هزینه بسیار بالایی را میطلبد.
سوم – علاوه بر امتیاز ژئوپولتیکی، حماس به خاطر دشمنی با اسرائیل و نیز اجرای کارهای خیریه به مردم غزه، در میان مردم غزه دارای محبوبیت است. اما اسرائیل و ارتش این کشور در غزه نه تنها هیچ دوستی و متحدی ندارند، بلکه از نظر ساکنین غزه به عنوان اشغالگر و دشمن درجه اول شناخته میشوند. اگر اسرائیل به خاک غزه وارد شود، و آن را تحت اشغال خود در بیاورد، احساسات دینی، ملی، وطنی و ضد اسرائیلی مردم غزه بر انگیخته خواهد شد. در نتیجه، این احتمال که هر باشندهای در غزه به یک سرباز حماس تبدیل شود، به واقعیت مبدل خواهد شد. در این صورت، تفکیک میان نظامیان و غیرنظامیان برای ارتش اسرائیل بسیار دشوار خواهد شد. برای سربازی که در منطقهای میجنگد که نظامیان و غیرنظامیان آن کشتن اش را هدف مقدس میپندارند، شناخت اینکه کی؟ چی وقت؟ از کجا؟ با چی نوع پوششی؟ و با چی نوع اسلحه او را مورد حمله قرار خواهد داد؟ چالش بسیار جدی است. برای جنگجویان حماس حمایت مردمی و بومی این امکان را میدهد که برای نجات از اسیرشدن به دست سربازان اسرائیلی، با تغییر لباس ظاهری خود به شهروندان عادی مبدل شوند. و با توجه به اینکه حمله اخیر نشان داد که اکثر جنگجویان حماس و جهاد اسلامی دارای تفکر استشهادیاند، هم رنگ بودن با مردم محلی و بومی، جنگجویان حماس و جهاداسلامی را قادر میسازد که از جایی و به شکلی بر سربازان اسرائیلی حمله ور شوند که ارتش اسرائیل نه آمادگی آن را داشته و نه هم تصور آن را میکرده است.
چهارم – حمله زمینی اسرائیل به فلسطین که بدون شک توام با کشتار بی رحمانه غیرنظامیان، نابودی خانههای شخصی و تاسیسات عام المنفعه خواهد بود، تحریک احساسات ضد اسرائیلی در سایر مناطق فلسطین و حتی کل جهان اسلام را سبب خواهد شد. در نتیجه، بسیاری از گروهها مانند حزب الله لبنان و دیگر گروههای تحت حمایت جمهوری اسلامی ایران در منطقه را که هم اکنون هم از گاهی علیه اسرائیل دست به اقدامات نظامی میزنند، تحریک خواهد کرد که در برابر ارتش اسرائیل جبهه دوم را بگشایند. و همچنان این امکان وجود دارد که با توجه به موج جدیدی از افکار ضد اسرائیلی و ضد امریکایی که در جهان اسلام شکل گرفته است، گروههای بنیادگرا نظیر القاعده که دشمنی با امریکا و اسرائیل مبناء تشکیلشان بوده است، از فرصت بدست آمده برای احیایی مجدد خود استفاده کنند و به صورت مشترک و یا جداگانه با حماس و دیگر گروهها در برابر اسرائیل بجنگند.
گیر افتادن در غزه توام با مقابله در چند جبهه، ارتش اسرائیل را به جنگ فرسایشی وارد خواهد کرد که سالیان متمادی طول خواهد کشید، میلیاردهای دلار هزینه خواهد شد و جان هزاران سرباز اسرائیلی را خواهد گرفت.