زهرا محمودی روزنامه نگار: صنعت فولاد ایران فرصتهای جدیدی پیش رو دارد. به خصوص اینکه دومین تولیدکننده بزرگ فولاد دنیا یعنی روسیه، به دلیل اولویتدهی به تأمین نیازهای داخلی خود و ساخت تسلیحات، عوارض صادراتی را بر روی فولاد خود اعمال کرده است تا بیشتر فولاد تولیدی، در صنایع داخلی مصرف شود. اینجا است که فرصتی بینظیر برای کشوری مثل ایران فراهم میشود که با درک صحیح از موقعیت خود در بازارهای جهانی، روند تولید را تسریع بخشیده و با کاهش موانع و مشکلات پیش روی صادرات فولاد و محصولات فولادی، زمینه را برای کسب سهم بیشتر از بازارهای جهانی مهیا نماید؛ موضوعی که به نظر نمیرسد خیلی مورد توجه دولت قرار داشته باشد و سیاستگذار، برنامه جامعی برای آن داشته باشد؛ به خصوص اینکه برخی موانع همچون کمبود برق و گاز، در صنعت فولاد ایران ماندگار به نظر میرسند و عدم سرمایه گذاری و توسعه در زیرساختها ظرف سنوات اخیر، مشکلات تولید فولاد را هم دوچندان کرده است. کیوان جعفری طهرانی، تحلیلگر ارشد حوزه معدن و صنایع معدنی در گفتگو با اقتصاد آنلاین، بر این باور است که اکنون با سیاستهای جدیدی که روسیه بر روی صادرات فولاد خود اعمال کرده است، فرصتی بینظیر برای ایران مهیا کرده است که باید از خواب خرگوشی بیدار شد و به سیاستگذاری صحیح برای کسب بازار بیشتر پرداخت.
صنایع معدنی این روزها یکی از ارزآورترین کالاهای کشور به شمار میروند که به تناسب همین نقش آفرینی، دولت هم دخالت بسیاری در حوزه بازگشت ارز صادراتی این تولیدکنندگان مینماید و بیشتر با وضع الزاماتی همچون عرضه در بورس یا قیمت گذاری تلاش دارد کنترلهای سختگیرانه ای بر روی بخش تولید و صادرات داشته باشد. اگر بخواهیم نمایهای آماری از وضعیت تولید فولاد در ایران داشته باشیم، به چه نکاتی میتوان توجه کرد و در چه شرایطی قرار گرفتهایم؟
این موضوعی است که کم و بیش همه در جریان آن هستند و البته انتقاداتی هم به آن وارد میدانند. در عین حال فارغ از مسائلی که بر صنعت فولاد ایران در داخل کشور میگذرد؛ مروری بر آمارهای بینالمللی نشان میدهد که وضعیت و شرایط ما در دنیا از سال 2020 میلادی تاکنون، به روند کم نوسانی بوده است. در واقع، ایران به عنوان دهمین تولیدکننده فولاد جهان مطرح است و فارغ از اینکه بعضی از ماههای سال رتبه صنعت این صنعت ترقی کرده، به علت اتفاقاتی که در کشورهای جهان رخ داده، ایران توانسته جایگاه نهم را به دست آورد؛ چراکه به عنوان مثال در ماه فوریه 2023 میلادی یا اواخر بهمن و اوایل اسفند سال گذشته، به دلیل وقوع زلزله در ترکیه، جایگاه این کشور در تولید فولاد دنیا که عموماً به عنوان نهمین کشور مطرح بوده، به یازدهم تنزل یافت و ایران توانست جایگاه نهم را به دست بیاورد. این روند با نوساناتی برای کشور ترکیه همراه بوده و به تغییر جایگاه ایران هم انجامیده است. اما به طور عمومی، ایران دهمین تولیدکننده فولاد جهان به شمار میرود و عمدتاً جایگاه نسبتاً مناسبی داریم. با توجه به اینکه ایران تا سال 2017 میلادی، یعنی حدود 6 سال پیش یکی از واردکنندگان فولاد دنیا به شمار میرفت و درصد واردات آن نسبت به صادراتش بیشتر بود، ولی سال به سال واردات کاهش یافت و به صادرات افزوده شد که این خود روند مثبتی بود که باید با مجموعه سیاستهای حمایتی حفظ شود نه اینکه سیاستی در پیش گرفته شود که منجر به کاهش صادرات شود. این خود نیاز به مراقبت دارد. در حال حاضر، صادرات فولاد ایران حدود سالانه 9 تا 5/9 میلیون تن فولاد رسیدیم، پس در مجموع جایگاه نسبتاً خوبی برای ایران در بازارهای جهانی وجود دارد.
شما به درستی به اهمیت صنعت فولاد و برنامه ریزی دنیا برای ارتقای این صنعت اشاره کردید. اما به هر حال هم اکنون صنعت فولاد ایران، با سختیهای بسیار در حال ادامه مسیر است. از دیدگاه شما به عنوان یک تحلیلگر مهمترین مشکلاتی که بر سر راه تولید فولاد ایران وجود دارد در چه مواردی خلاصه میشود؟
شاید اصلیترین چالش کنونی را بتوان تأمین انرژی مورد نیاز برای تولید فولاد دانست. شما به خوبی میدانید که در سه تابستان و دو زمستان اخیر، کشور با کمبود برق و گاز مواجه بوده و اولین جایی که در پروسه صرفهجویی وارد شد؛ صنایع انرژیبر بودند که فولاد هم در زمره آنها قرار گرفته است. البته به دلیل عدم برنامهریزی و سرمایهگذاریهای نکردهای که ظرف سنوات گذشته دیده شده است، سال به سال این کمبود و بحران با توجه به افزایش مصرف ناشی از افزایش جمعیت بیشتر خواهد شد و به طور قطع، این کمبود و بحران، هر ساله بیشتر نمایان خواهد شد و اگر یک فکر اساسی برای حل این بحران نکنیم، حتی متاسفانه باید گفت جایگاهی که به عنوان دهمین تولیدکننده فولاد جهان داریم را هم، از دست خواهیم داد و این یکی از معضلات اساسی است که باید برای آن چاره اندیشی شود. یعنی سیاستگذار به وظایف اصلی خود عمل کند و زیرساختهای لازم را برای تولید فراهم کند. نکته حائز اهمیت آن است که صنعت فولاد ایران، اول به گاز و بعد به برق کاملاً وابسته است؛ ضمن اینکه باید به این نکته هم تاکید کرد که برای تأمین نیاز و وابستگی کار شاخصی در سنوات گذشته انجام نشده است.
* آیا میتوان در این راستا به سرمایه گذاریهای مشترک دل خوش کرد؟ برخی به شکل خوشبینانه، بهبود روابط ایران با عربستان را یکی از نکاتی میدانند که شاید تاثیرگذار بر صنعت فولاد ایران باشد. آیا این بهبود روابط میتواند منجر به سرمایه گذاری عربستان در این حوزه شود؟
به طور قطع نمیتوان امیدوارانه در این مورد صحبت کرد. به خصوص اینکه سرمایهگذاری در کشوری مثل ایران که با مشکلات تحریم مواجه است و نقل و انتقال پول را به خوبی حل نکرده است؛ حتماً امکانپذیر نیست و از سوی دیگر، شرایط مواجهه حاکمیت با سرمایهگذاران خارجی اصولاً مشخص نیست و این خود گره عمیقی است. عربستان نیز از این جرگه جدا نیست. یعنی باید به صراحت گفت که بهبود روابط با عربستان، عملاً بر تولید فولاد ایران تاثیری ندارد، هر چند که توسعه روابط میتواند در زمینه توسعه صادرات تاثیرگذار باشد، اما نکته اصلی آن است که عربستان، برنامه بزرگی در جهت توسعه صنعت فولاد خود دارد و اصولاً در دو ماه گذشته، اتفاقی که خیلی باعث تعجب همگان شد، مجموعه فولادسازی دولتی عربستان بود که اسمش «حدید» است و زیرمجموعه سابیک یا شرکت مادر تخصصی صنایع پایه عربستان سعودی که بیشتر در زمینه پتروشیمی فعال هست، قرار گرفته و مشاهده میشود که این شرکت، از مجموعه سابیک جدا شده و شرکت دولتی جدیدی به عنوان متولی صنعت فولاد عربستان قرار هست که تأسیس شود. در عین حال، معمولاً کشورها وقتی بخواهند به صنعتی اهمیت دهند، این تفکیک را انجام میدهند؛ ضمن اینکه هم از نظر تفکیک آن شرکت و هم از نظر تشکیل شرکتی جدید و حتی یک پله بالاتر در رابطه با تشکیل وزارتی مثل وزارت فولاد در عربستان مشابه هندوستان و برخی از کشورهای دیگر، مشاهده میشود که عربستان با سیاستهایی که دنبال میکند، ممکن است در آیندهای نزدیک نسبت به ایجاد یک وزارتخانه فولادی اقدام نماید. در عین حال نکته دیگری که باید به آن توجه کرد آن است که کسی نمیداند روابطی که بین ایران و عربستان شکل گرفته، به این زودی به جایگاه توسعه اقتصادی خواهد رسید یا خیر.
شما اشاره به مجموعه اتفاقاتی که به نوعی فرصت سوزی نسبت به استفاده از فرصتهای منطقه در ساخت و سازهای مرتبط با رویدادهای بین المللی است، اشاره کردید. آیا اگر سیاستگذاری لازم و به موقع هم انجام میشد، ایران میتوانست به لحاظ رقابت وارد این فضاها شود و کار را دنبال کند یا نه ضعفهایی نسبت به رقبا داشت که ممکن بود باز هم کنار زده شود؟
اگر منظور شما از رقبا، کشورهای مطرح جهان در حوزه تولید فولاد است، که باید گفت قیمت تمامشده آنها بسیار پایینتر از قیمت تمامشده ما است؛ به این معنا که دو کشور چین که اولین و بزرگترین تولیدکننده فولاد جهان است و روسیه که دارنده بالاترین رتبههای جهانی در این حوزه است، هزینه تولید خود را مدیریت کرده و به مراتب پایینتر از هزینه تولید ایران هستند. حتی اگر این قیمت پایینتر از ایران نباشد، با اهدای امتیازات خاصی نسبت به توسعه صادرات و جذب سهم بیشتر از بازار جهانی اقدام میکنند؛ بنابراین قیمت تمام شده هم حتماً در این حوزه پاشنه آشیل میتواند به شمار آید. هدف روسیه این است که با کاهش نرخ داخلی فولاد و افزایش مصرف سرانه فولاد، تمرکزش را بر روی بازار داخلی گذاشته و معتقد است که این بازار مصرف بزرگ، به ویژه بخش تسلیحات سازی میتواند نسبت به جذب این کالای تولیدی اقدام کند و طبیعتاً تمرکزش، بر روی صادرات کاهش خواهد یافت و این یک امتیاز بزرگ برای کشوری مثل ایران به شمار میرود که از ابتدای جنگ روسیه و اوکراین، نتوانسته از این فرصت زمانی خوب که در چند ماهه اول که قیمت محصولات زنجیره فولاد هیجانی افزایش پیدا کرد، استفاده کند. از اول دولت سیزدهم نیز صحبت ساخت یک میلیون واحد مسکونی در سال مطرح بود؛ ولی اکنون بیش از دو سال گذشته و هیچ حرکت مشخصی اتفاق نیفتاده است، پس طبیعتاً اگر پروژههای داخل کشور، زیاد شود و سرانه مصرف فولاد افزایش پیدا کند، این یک مزیت برای توسعه این صنعت به شمار میرود؛ به خصوص اینکه در کشورهای جهان، جمعیت بالا یک مزیت برای بازار مصرف بزرگتر محسوب میشود که ما نتوانستیم از آن استفاده کنیم؛ هر چند که بحران داخلی اقتصادی و مالی کشور بیش از همه دخیل بوده است.