نماد سایت نقش اقتصاد آنلاین

اقتصاد ایران درگیر هسته سخت تورم

مریم فکری روزنامه نگار: اعداد و ارقام دیگر در اقتصاد ایران تبدیل به شوخی شده است؛ این اصطلاحی است که پیمان مولوی، اقتصاددان درباره اعداد و ارقام بودجه سال آینده بیان می‌کند. او معتقد است که تورم در اقتصاد ایران به هسته سخت خورده است و بودجه نیز کسری بالا دارد و به این ترتیب، در اقتصاد ایران شاهد آش‌شله‌قلمکاری هستیم که حالا در شرایط رشد اقتصادی پایایی و حجم عجیب نقدینگی، قرار است سیاست‌های مالیاتی سخت‌گیرانه اعمال شود. بررسی درآمد عمومی دولت در لایحه بودجه 1403 نشان می‌دهد از 2462 هزار میلیارد تومان منابع عمومی بودجه، 1122 هزار میلیارد تومان از محل درآمدهای مالیاتی تامین می‌شود. این یعنی طبق لایحه بودجه سال آینده، درآمدهای مالیاتی دولت حدود 50 درصد بیشتر از سال‌جاری در نظر گرفته شده است.

عدد و رقم در اقتصاد ایران تبدیل به شوخی شده است

در همین خصوص پیمان مولوی، اقتصاددان در گفت‌وگو با خبرگزاری خبرآنلاین در پاسخ به این پرسش که اعداد و ارقام بودجه سال آینده، چه پیامی برای شاخص‌های کلان اقتصادی دارد؟ می‌گوید: عدد و رقم که در ایران شوخی است و اصلا دیگر تبدیل به شوخی شده است.

وی می‌افزاید: اولین نکته‌ای که باید دقت کنیم، این است که تورم در ایران به هسته سخت و یا به عبارتی، به زمین سفت خورده است. این یعنی ما متاسفانه پایایی تورم را خواهیم داشت. منتها کسانی که تئوری می‌دادند که اگر دولت هیچ کاری هم نکند، تورم 15 درصد پایین می‌آید، دیدند این اتفاق نیفتاد.

این اقتصاد دادن تصریح می‌کند: یک واقعیت وجود دارد؛ این‌که امید اشتباه دادن باعث می‌شود افراد هیچ کاری انجام ندهند. ما اتفاقا باید قبول کنیم که ریشه تورم در ایران، دیگر از یک سیاست پولی خارج شده و به معضل تحریم‌ها برمی‌گردد. تا زمانی که ما تحریم‌ها را داریم و سیاست پولی درستی هم نداریم، تورم پایدار خواهد بود.

مولوی متذکر می‌شود: تورم هم که پایدار باشد، بودجه‌ها تورمی، بزرگ و با کسری بالا خواهد بود. در این‌جا، وقتی کسری بودجه داریم و سیاست انقباضی‌ای را که می‌توانستید اعمال کنید و اعمال نکردید، شاهد یک آش شله‌قلمکار خواهید بود. به این شکل که در سال آینده قرار است در کشوری که در 12 سال گذشته متوسط رشد اقتصادی نزدیک به صفر بوده و حجم نقدینگی نیز در پایان امسال 22 برابر نسبت به سال 90 شده، سیاست‌های مالیاتی سخت‌گیرانه اعمال شود. ما در این خصوص جزو معدود کشورها هستیم.وی یادآور می‌شود: حالا این شرایط را در جایی می‌بینیم که دومین ذخایر گاز و چهارمین ذخایر نفت دنیا را دارد. ما در ژاپن که نیستیم، ما در خاورمیانه هستیم و این منابع را هم داریم و از این منابع نمی‌توانیم استفاده کنیم و فشار را کاملا روی عموم مردم می‌آوریم.

فشار روی جیب مردم است؛ نه دولت

این اقتصاددان در ادامه با بیان این‌که بودجه سال آینده هیچ تفاوتی با بودجه‌های سال قبل به لحاظ محتوایی ندارد و درصد تحقق بودجه نیز در هاله‌ای از ابهام است، می‌گوید: نکته نگران‌کننده این است که فشار خیلی زیادی مجددا به جیب مردم می‌آید تا به جیب دولت. این حتما باعث یک نگرش منفی‌تر از سمت جامعه نسبت به مدیریت اقتصادی خواهد شد و لطمات آن را در سال‌های آتی خواهیم دید.مولوی می‌افزاید: وقتی اقتصاد حرکت نمی‌کند و رو به جلو نمی‌رود، چه در یونان باشد و چه در ایران باشد و چه در آرژانتین باشد، این باعث نارضایتی خواهد شد. اگر دقت به این موضوع نکنید، از جای دیگر می‌توانیم سر در بیاوریم. یعنی نباید فشار فقط روی مردم باشد، فشار باید بر روی بهینه شدن سیستم اداره اقتصاد باشد.

اقتصاد ایران دارد اوراق میشود

این اقتصاددان درباره این‌که بررسی لایحه بودجه 1403 نشان می‌دهد که دولت به‌اندازه کل درآمد مالیاتی 1122 هزار میلیارد تومانی، در سال‌ آینده حقوق و دستمزد پرداخت می‌کند. این یعنی از یک جیب مردم مالیات دریافت می‌شود و به جیب دیگر آن‌ها، حقوق واریز می‌شود. می‌گوید: خطر این موضوع این است که اقتصاد دارد مستهلک می‌شود، اما من می‌گویم اقتصاد ما دارد اوراق می‌شود. وی عنوان می‌کند: کشوری که سرمایه‌گذاری در زیرساخت ندارد، با مشکل نگهداری و استهلاک در کلیت اقتصاد مواجه می‌شود. اقتصاد ایران زمانی که مستهلک شود، هزینه‌هایش بالاتر می‌رود.مولوی تصریح می‌کند: با این تورم و قیمت دلار، خیلی از بنگاه‌ها و کسب‌وکارها و حتی خانه‌ها هزینه‌هایشان بالا می‌رود. برای مثال، وقتی چیلر یک خانه در فرمانیه خراب می‌شود، خانواده‌هایی که در فرمانیه زندگی می‌کنند، هزینه تعویض آن چیلر را نخواهند داشت. در کسب‌وکار هم به همین شکل است.

وی متذکر می‌شود: این اتفاق باعث می‌شود که کلا بهره‌وری از اقتصاد ایران رخت ببندد و یک‌سری از کسب‌وکارها دیگر نتوانند ادامه دهند و این، بزرگ‌ترین خطر ایران است، زیرا تشکیل سرمایه ثابت ناخالص منفی است، حرکت رو به جلو ندارد و از آن طرف، سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها افول می‌کند. به این شکل، دچار روزمرگی بسیار خطرناک در اقتصاد ایران بودیم و حالا هم هستیم.

چرا آمار رشد اقتصادی با واقعیتهای اقتصاد نمیخواند؟

این اقتصاددان در پاسخ به این پرسش که چرا آمارهای مثبت رشد اقتصادی با واقعیت‌های اقتصاد نمی‌خواند؟ می‌گوید: اگر به آمارهای رشد اقتصادی دقت کنید، یک بخشی از آن، از چشم‌پوشی آمریکا از فروش نفت ایران برمی‌گردد. یعنی ایران، نفتی را می‌فروشد. البته آمریکا هم به دلیل مدیریت قیمت انرژی در دوران بعد از کرونا و این‌که تورم را بتواند کاهشی کند، انرژی را مدیریت می‌کند. حتی می‌بینید که با ونزوئلا هم به یک توافقاتی رسیدند تا در بازار نفت کنترل داشته باشد.

مولوی متذکر می‌شود: اما اتفاق خطرناک این است که در سال 1403، اگر بایدن رییس‌جمهور نشود و یک جمهوری‌خواه رییس‌جمهور شود، چه اتفاقی می‌افتد!؟ ما دقیقا به انتهای سال 96 و اول سال 97 برمی‌گردیم. شوک چه خواهد بود؟ دیگر درآمد نفتی و رشد اقتصادی هم وجود ندارد. در این شرایط، موتور نقدینگی روشن است و به سمت تورم‌های بالاتر می‌رویم و این، چراغ خطری است که روشن شده است.وی یادآور می‌شود: شما اگر سال 96 را به خاطر داشته باشید که ترامپ روی کار آمد، چنین اتفاقی افتاد. حالا باید ببینیم برای سال 1403 چه اتفاقی می‌افتد و این‌که بایدن رای بیاورد، در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. به نظر من، انتخابات آمریکا برای اقتصاد ایران، یک ریسک بزرگ است.

سناریوهای اقتصادی ایران در سال آینده چه خواهد بود؟

این اقتصاددان در پاسخ به این پرسش که با این شرایط، سناریوهای تورمی و رشد اقتصادی اقتصاد ایران در سال آینده چه خواهد بود؟ می‌گوید: با این عددهای سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها، تقریبا رشد اقتصادی تا 3 درصد را در سناریو میانه در نظر می‌گیریم. از آن طرف، رشد نقدینگی به مدار 2.5 تا 2.8 درصد در سال برمی‌گردد که یک چیزی نزدیک به 30 درصد رشد نقدینگی است.

مولوی می‌افزاید: یعنی در انتهای امسال نقدینگی به 8 هزار هزار میلیارد تومان می‌رسد و اگر سیاست پولی عوض نشود و همین روند ادامه پیدا کند و بار دیگر، اتفاقات مثبتی را نبینیم، در انتهای سال 1403 به نقدینگی نزدیک به 2 هزار و 400 میلیارد تومان اضافه می‌شود. یعنی به 10 هزار هزار میلیارد تومان حجم نقدینگی می‌رسیم که هم در نوع یک رکورد است و هم تقاضای عجیبی در اقتصاد ایجاد می‌کند که فقط با رشدهای اقتصادی 7، 8 درصدی قابل جبران است و با رشدهای اقتصادی 2، 3 درصد قابل جبران نیست. وی تاکید می‌کند: بر این اساس، ما یک پایایی را در تورم خواهیم داشت. به همین دلیل گفتم که تورم به هسته سخت خورده و تمام کسب‌وکارها باید دقت کنند که ما با این روند ادامه خواهیم داد.این اقتصاددان خاطرنشان می‌کند: تورم در خوشبینانه حالت در کانال 35 تا 40 درصد خواهد بود و در سناریو میانه، در حدود 40 تا 45 درصد خواهد بود.

 

 

خروج از نسخه موبایل