نعیم نوربخش روزنامه نگار و مترجم: میان گفتمان حاکم بر سیاستهای اقلیمی در جهان و واقعیتهای بازار جهانی انرژی، ناهمگونی آشکاری پدیدار شده است. در حالی که هم فعالان صنعت انرژی و هم طرفداران محیط زیست هر دو مدعی هستند که سرمایهگذاری کلانی در حوزه تولید انرژی از منابع تجدیدپذیر در حال انجام است و بینیازی به سوختهای فسیلی در چشمانداز نزدیک کاملاً محتمل است، مدیران شرکتهای بزرگ نفتی داستان متفاوتی را روایت میکنند. «کوین بوک» مدیر عامل نهاد مشورتی «کلیرویو انرژی» در این باره میگوید: «در خصوص مرگ صنعت نفت بیاندازه مبالغه میشود اما واقعیت تقاضا و محدودیتهایی که منابع تجدیدپذیر انرژی دارند تغییر چشمگیری نداشته است».
در ماه اکتبر آژانس بینالمللی انرژی در گزارش چشمانداز انرژی در سال 2023 پیشبینی کرد که روند نزول صنعت نفت و گاز زودتر از آنچه پیشبینی میشد رخ خواهد داد. این گزارش مدعی شده است که تنها با احتساب سیاستهای اقلیمی و انرژی مصوب تا امروز، میتوان گفت که تقاضا برای زغالسنگ، نفت و گاز پس از سال 2030 روند نزولی به خود خواهد گرفت. این گزارش بلافاصله پس از انتشار، موجب شگفتزده شدن فعالان بازار شد. به نظر میرسد واقعیت از آنچه ارقام و اشکال این گزارش نشان میدهند پیچیدهتر باید باشد. سوددهی شرکتهای نفتی سرسامآور شده است و بسیاری از غولهای این صنعت در حال برنامهریزی برای افزایش سرمایهگذاری به منظور افزایش برداشت سوختهای فسیلی هستند. حدنصابهای پیشین در ایالات متحده پشت سر گذاشته شده و دو شرکت شورون و اکسونموبیل در حال تصاحب رقبایی هستند که مالکیت ذخایر بکر و دستنخورده را در اختیار دارند. این نشان میدهد که این دو غول نفتی بابت پیشبینیهای ناظر بر کاهش تقاضا به هیچوجه نگران نیستند.
نیازی به گفتن نیست که جهان نمیتواند یکشبه سوختهای فسیلی را کنار بگذارد و دسترسی به منابع ارزان و قابل اتکای انرژی، پیشنیاز تسهیل روند گذار و ممانعت از بروز شوکهای اقتصادی خواهد بود. شرکت اکسون در بیانیهای که در پاسخ به سناریوی مطرحشده توسط آژانس بینالمللی انرژی درباره به صفر رسیدن انتشار آلایندهها در افق سال 2050 منتشر کرده است میگوید: «بسیار بعید است که جوامع امروزی سیر قهقرایی در کیفیت زندگی خود را بپذیرند و این چیزی است که پیشنیاز تحقق سناریوهایی مانند پیشنهادهای آژانس خواهد بود». البته بسیاری بر این باورند که شرکتهای بزرگ نفتی با توسل به این گونه ادعاها قصد دارند بهانهای پیدا کنند تا سرمایه خود را به جای صرف در مسیر تولید منابع جایگزین انرژی، بیشتر خرج پروژههای اکتشاف و استخراج نفت و گاز کنند.
در عمل نیز چنین بوده است. بسیار از این غولهای نفتی به جای شدت بخشیدن به تلاشها برای کمک به تحقق اهداف اقلیمی همچنان رویههای پیشین خود را دنبال میکنند یا از انجام وظایف محیط زیستی خود شانه خالی میکنند. کمی پیشتر در همین سال جاری، شرکت بیپی اعلام کرد که از وعدههای خود مبنی بر کاستن از انتشار آلایندههای کربنی به میزان 25 تا 50 درصد تا سال 2030 عقبنشینی کرده و ارقام 20 تا 30 درصدی را محتملتر میداند. سخنگویان شرکتهای نفتی و گاز روی مواضع خود ناظر بر پایبندی به کاهش آلایندگی و همکاری با پویشهای کربنزدایی پافشاری میکنند اما عملشان چیز دیگری را نشان میدهد.
این تناقض را میتوان به وضوح در جریان برگزاری نشست اقلیمی COP28 مشاهده کرد که در دوبی برگزار شده است. این نشست سازمان ملل برای رسیدگی به موضوع تحولات اقلیمی در مکانی برگزار میشود که یکی از مهمترین کشورهای نفتی جهان فراهم آورده است و با اتکا به ثروت نفتی خود هزینههای برگزاری آن را تقبل کرده است. تیم مذاکرهکننده امارات متحده عربی با «خوشبینی محتاطانه» گفته است که باور دارد نشست COP28 میتواند به پذیرش تعهداتی برای کاهش استفاده از سوختهای فسیلی در طول دهههای آتی بینجامد و این دستاوردی است که در دورههای پیشین این نشست دور از دسترس قلمداد میشده است. ولی حقیقت امر این است که هیچکس در این نشست نمیخواهد تاریخ دقیقی را برای حذف سوختهای فسیلی معین کند و یا حتی میزان کاهش در استفاده از سوختهای فسیلی را با رقم مشخصی بیان کند.
خود موضوع کاهش سوزاندن سوختهای فسیلی نیز بسیار مورد مجادله است چرا که شرکتهای نفتی و گازی، فناوریهایی مانند جداسازی کربنی را یک زیرساخت کلیدی برای این منظور قلمداد میکنند اما طرفداران محیط زیست این ادعا را نمیپذیرند. سناتور دموکرات آمریکایی «جف مرکلی» از ایالت اورگان این تاکتیک شرکتهای نفتی را قبول ندارد و 99 درصد از آن را دروغ میداند. وی تأکید میکند: «آنچه آنها دنبال میکنند این است که از مالکیت خودشان بر داراییهای فسیلی محافظت کنند». با این اوصاف آیا میتوان گفت که نزول تقاضا برای نفت در شرف تحقق است؟ به نظر میرسد جریانهای مهم حاکم بر بازار انرژی تلاش دارند سوختهایی مانند نفت، گاز و زغالسنگ را به حاشیه برانند اما کاملاً آشکار است که این صنایع همچنان منبع درآمدزاییهای کلان خواهند بود و تا وقتی این وضعیت تغییر نکند همیشه کسی پیدا خواهد شد که روی استخراج این منابع سرمایهگذاری کند.
منبع: اویل پرایس