مظاهر گودرزی روزنامه نگار: گروه اجتماعی: دانشآموزانی که دو سال در دوره کرونا به اجبار بجای فضای کلاس و مدرسه، در کنج خانه از صفحههای کوچک تلفن همراهشان درس خواندند، در کنار آموزش آنلاین، با جهان دیگری هم آشنا شدند، جهانی که آزادانه و بدون هیچ فیلتر و سختگیری یادشان میدهد، چطور فکر کنند، چطور حرف بزنند و اصلاً چطور ببینند. همین دانشآموزان در سال تحصیلی گذشته شاهد اعتراضاتی بودند که حتی در مقاطعی به کلاسهای درسشان هم رسید. این دانشآموزان قطعاً با این تجربهها هرگز آن دانشآموزان گذشته نشدند، تا آنجا که در یک سال گذشته نامشان را به عنوان نسل Z بارها از زبان تحلیلگران و کارشناسان حوزههای سیاسی و اجتماعی شنیدیم.
همه اینها بهانه شد تا در کافه خبر، میزبان سه معلمی که فعال حوزه کاری خودشان هستند و اتفاقاً دغدغههای زیادی نسبت به مسائل معلمان و دانشآموزان دارند، باشیم.
گفتوگوی ما با محمد داوری، نرگس ملکزاده و محمدرضا نیکنژاد را بخوانید:
در سالهای اخیر اتفاقات زیادی رقم خورده که تاثیرات زیادی روی نوجوانان، جوانان، فضای مدارس و دانشآموزان کشور داشته، اما دو مقطع و اتفاق احتمالاً شاخصهای مهمترین در این مورد بهحساب میآیند، یکی دوره شیوع ویروس کرونا و دیگری اعتراضات سال گذشته بعد از خانم مهسا امینی، این دو چه تغییراتی در دانشآموزان ایجاد کردهاند؟
داوری: بیتردید تغییراتی وجود دارد، نشانههایی در کنش و واکنش دانشآموزان وجود دارد که متأثر از چند سال گذشته است، از جمله ارتباطی که آنها با شبکههای اجتماعی گرفتند، جذابیت رسانه و شبکههای اجتماعی علیرغم مخالفت و کنترل خانواده و مدرسه همچنان برای دانشآموزان ادامه دارد و آنها میجنگند تا سهم خودشان را از این فضا داشته باشند. همراه داشتن موبایل در مدرسه و ساعاتی که دانشآموزان در فضای مجازی هستند چالش مشترک خانه و مدرسه است.
درخصوص اعتراضات هم باید گفت، بهدلیل اینکه دانشآموزان برای اولین بار به کنشهای اجتماعی و سیاسی ورود کردند همچنان تبعات این کنشگری را میشود در مدارس احساس کرد، بهویژه درخصوص موضوعاتی که در کتابهای درسی هست و بهطریقی در حوادث سال گذشته مطرح شده بود، مثلاً واژه زن و تصویر زنان در کتاب، بحث حجاب، شخصیتها و مسئولین، همچنان تداعی کننده حوادث سال گذشته است، دانشآموزان هم جسارت بالایی دارند طوریکه حتی اگر معلمان بخواهند وارد این مباحث نشوند، آنها تلاش میکنند معلم را وارد این مباحث کنند.
آقای نیکنژاد، شما نسبت میان دانشآموزان، ویروس کرونا و حوادث سال گذشته را چهطور صورتبندی میکنید؟
درخصوص ورود دانشآموزان به حوادث سال گذشته نباید استفاده از تلفن همراه و شبکههای مجازی را که به دلیل شیوع ویروس کرونا میان دانشآموزان گسترده شد، نادیده بگیریم، از دبستان تا دبیرستان دانشآموزان از تلفن همراه استفاده کردند، درحالیکه تا قبل از شیوع ویروس کرونا استفاده از این وسایل میان آنها یکجورهایی تابو بود، اما بعد از شیوع کرونا کلاس درس بدون تلفن همراه معنا پیدا نکرد، هنوز هم بعضی از معلمها برای آموزش بیشتر از این ابزار و فضای مجازی استفاده میکنند که اتفاق مثبتی است. از طرفی فضای مجازی توانست آگاهیها به حقوق انسان و حقوق دانشآموزان را در یک بستر غیررسمی افزایش دهد، درحالیکه تمرکز آموزشوپروش در کشور ما بهخصوص درباره پرورش بر روی آموزههای ایدئولوژیک خودش است، یعنی دوست دارد دانشآموز مدنظر خودش را پرورش دهد اما ارتباط دانشآموزان با فضای مجازی آنها را خارج از خواست آموزش و پرورش با یکسری از حقوق خودشان آشنا میکند لذا از این حیث هم اتفاق مثبتی است.
در اعتراضات سال گذشته تصاویری از حضور دانشآموزان هم به چشم میخورد، حضور دانشآموزان در چنین فضاهایی درست بود؟ خیلیها معتقدند به آنها آسیب زد، نظرتان چیست؟
نیکنژاد: شاید درست باشد که بگوییم به آموزش آسیب زد، اما ورود و عدم ورود دانشآموزان به مسائل اجتماعی و سیاسی خارج از کنترل شهروندان، خانوادهها و حاکمیت بود، بهتعبیری سیاست مثل هوا است، شما از آن تنفس میکنید، در فضایی قرار دارید که شما را تحت تأثیر قرار میدهد، وقتی خانواده و جامعه، بحث سیاسی میکند از دانشآموز چه انتظاری داریم؟ وقتی آن بحث سیاسی مستقیم یقه دانشآموز را میگیرد، از او چه انتظاری داریم؟ بنابراین ورود دانشآموز به این مسائل آسیب دارد اما اجتنابناپذیر است.
خیلیها معتقدند دانشآموزان با تناقض مواجه هستند، در واقع فاصله معناداری میان آنچه که در جامعه یا خانواده یا مثلاً در شبکههای اجتماعی دریافت میکنند و آنچه که در فضای آموزشی و کتابهای درسی به آنها گفته میشود، وجود دارد، در مواجهه با این فاصلهها معلمان چطور رفتار میکنند؟
این روزها که سرکلاس میروم تدریس به دانشآموزان سختتر از گذشته شده است، وقتی ما کتابی برای دانشآموزان تدریس میکنیم دوست داریم مطالب آن مورد علاقه و توجه آنها باشد، اما اینطور نیست. مثلاً در درس مطالعات اجتماعی مخصوصاً وقتی بخش مدنی آن را تدریس میکنم و درباره حقوق اساسی صحبت میکنیم، با دانشآموزان چالش داریم، وقتی به آنها درباره قانون اساسی میگوییم بلافاصله سراغ آن را در واقعیت بیرونی کتاب میگیرند، میپرسند مگر در کتاب نگفته من باید آزادی بیان داشته باشم پس چرا در جامعه آن را نمیبینم. یعنی ما طبق کتاب به دانشآموزان اطلاعات میدهیم اما اطلاعاتی که بهنظر آنها با نظم اجتماعی جامعه متفاوت است.کلاسهای درس برای دانشآموزان مثل فضای خانواده شده است، همانطور که الان مردم در جامعه آرام هستند اما در خانواده خودشان درباره مسائل صحبت میکنند، جو مدرسهها هم آرام شده اما دانشآموزان در کلاسهای درس خیلی راحتتر درباره همهچیز صحبت میکنند و اعتراض دارند. دانشآموزان به درسهایی مانند دینی علاقه ندارند چراکه از ابتدا در دوران ابتدایی به این درسها بها داده نشده و در سنین بالاتر هم پذیرش آن برای دانشآموزان ممکن نیست و بیشتر با شبهههای خودشان درگیر هستند. تدریس در چنین شرایطی سخت است، چون گاهی مجبور میشوی چیزی را مطابق کتاب برای دانشآموزان توضیح بدهی که شاید خودت هنوز به درست یا غلط بودن آن نرسیدهای.
اتفاقات سال گذشته دراین باره چقدر تاثیرگذار بوده؟
ملکزاده: امسال کمی آرامش و سکوت هست اما دانشآموزان حرفهای خودشان را میزنند، دیگر آن ترس و اضطراب گذشته را ندارند، فضای مجازی هم خیلی به آنها کمک میکند که این دروس را به چالش بکشند، بنابراین کسانیکه محتوای کتابها را تولید میکنند باید به دنبال روشهای دیگر باشند و برای دانشآموزان جذابیت ایجاد کنند، اگر قرار باشد همین روند ادامه پیدا کند دانشآموزان این درسها را کنار میگذارند و حتی برای نمره هم آنها را مطالعه نمیکنند.
نیکنژاد: بعد از جریانات سال گذشته جسارت اجتماعی در لایههای مختلف جامعه زیاد شد، در بین دانشآموزان هم همینطور، طوریکه اگر امروز کسی به آنها در خیابان تذکر حجاب بدهد بلافاصله واکنش نشان میدهند و فرد تذکر دهنده را در موقعیت دفاعی قرار میدهند؛ این حاصل یک کنش کلی در سطح جامعه است، جامعه کاملاً موضع گرفته و در جایگاه حمله است اگرچه مجبور به سکوت شده؛ حالا شما همین وضعیت را در سر کلاسها دارید، دانشآموزان در کلاس درس کاملاً بهشکل تهاجمی فکرها را نقد میکنند، دانشآموزان امسال با دانشآموزان سالهای قبل خیلی فرق کردهاند، این نوع برخورد دانشآموزان حاصل یک روند است که از گذشته شروع شده و عوامل مختلفی دارد، یکی از آن عوامل رفتارهای خود آموزش و پرورش و اصرار آنها بر روشهای ناکارآمد و شکستخورده است.داوری: واکنش دانشآموزان در مدارس به دوره ابتدایی هم کشیده شده است، سال گذشته در اوج اعتراضات وارد یک مدرسه ابتدایی شدم و متوجه شدم شعار توپ، تانک، فشفشه میدهند، یعنی آنها متأثر از فضا واکنشی نشان میدهند که برایشان مفهوم نیست. در مقطع متوسطه اول و دوم کمی فرق دارد، این واکنشها به شکل دو قطبی آگاهانه شده است، تجربهای در یک مدرسه وجود دارد که بچهها با یک دانشآموز بسیجی درگیر شدند، یعنی خود آموزش و پرورش از طرفی اعتراض میکند چرا دانشآموزان وارد اعتراضات سال گذشته شدند و از طرفی خودش دانشآموزان را در قالب نیروی بسیج سازماندهی میکند. لذا دوگانه دانشآموزان مدافع وضع موجود و منتقد وضع موجود در مدرسه ایجاد شده است که بسیار آسیب زننده است. در این شرایط مدافعین وضع موجود در مدرسهها در اقلیت هستند و سایرین با تمسخر و تحقیر و چون آموزش ندیدند حتی بهصورت غیر مدنی به آنها واکنش نشان میدهند و آن بچههای مدافع وضع موجود با عبارتهای مختلفی مورد خطاب قرار میگیرند.
با توجه به صحبتهایی که شد به نظر میرسد معلمها دچار چالشهای عدیده در ارتباط با دانشآموزان هستند، یا باید تسلیم دانشآموزان باشند و یا وارد چرخه بحث و جدل، مواجهه غالب معلمان با این شرایط کلاس چگونه است؟
داوری: اینکه در این شرایط معلم چه کاری باید انجام دهد به خود معلم برمیگردد و هر معلم با توجه به ویژگیهایی که دارد نقش خودش را تنظیم میکند، بنابراین در شرایط فعلی معلمها را به چند دسته میشود تقسیم کرد؛ یک دسته معلمهایی هستند که فقط به کتاب درسی اکتفا میکنند و از ورود به سایر بحثها خودداری میکنند، این گروه بهشدت رابطهای پرچالش با دانشآموزان دارند و محبوب آنها نیستند. یک گروه از معلمها هستند که اصطلاحاً کاسه داغتر از آش هستند و البته تعدادشان محدود است، این گروه به همان محتوای کتاب چیزی هم اضافه میکنند وتحویل دانشآموز میدهند، در واقع سبب افزایش شکاف میشوند، این معلمها نه تنها محبوب نیستند بلکه مغضوب دانشآموزان هستند. یک گروه از معلمها هستند که جزو این دو گروه نیستند، نه کاسه داغتر از آش میشوند و غلظت ایدئولوژیک و سیاسی مطالب را افزایش میدهند و نه فقط به کتاب اکتفا میکنند، آنها قدری سعی میکنند که این شکاف را پر کنند، برخی از معلمها که احساس مسئولیت اجتماعی دارند واقیعتها را توضیح میدهند البته که آنوقت با سیستم آموزشوپرورش، حراست و حتی خارج از حراست مواجه میشوند.