برای ارزیابی شرایط مقطع فعلی بازار، باید ابتدا به دلایل صعود اخیر بازار پرداخت. نکته مهم و حائز اهمیت این روزهای بازار، بحث خبر تجدید ارزیابی داراییها بود. بازار تحت تأثیر این خبر، موج صعودی را از دو میلیون و 50 هزار واحد تا ارتفاع دو میلیون و 200 هزار واحد تشکیل داد.
پس از این رشد اما، خبر دیگری در بازار سرمایه منتشر نشد تا سوخت مدنظر برای تداوم روزهای مثبت بازار تأمین شود. نتیجه این اتفاقات نیز همانی شد که بازار در این مقطع با آن مواجه است!
بازار در نتیجه این وضعیت، روی پیوت مینور گیر کرد و در محدوده دو میلیون و 200 هزار واحدی فروشنده پیدا شد. از سوی دیگر ارزش معاملات نیز روی میانگین پنج هزار میلیارد تومانی حبس شد.
به نظر میرسد تا زمانی که شاخص کل، محدوده دو میلیون و 150 هزار واحد را از دست ندهد، اتفاق عجیبی برای بازار رخ نخواهد داد. اما در بسیاری از نمادها، در همین محدودهها حد ضررها خورده شده و در بسیاری نمادها، در محدودههای مقاومتی، فشار فروش بالایی رخ داده است. تصمیم منطقی در این دسته از نمادها، تصمیم به فروش است.
دسته دیگری از نمادها در بازار فعلی وجود دارند که روی حمایت خود قرار دارند و حتی در شرایط بد فعلی نیز باید به آنها فرصت داد. نکته حائز اهمیت این است که مانند کلاسهای دیگر دارایی به جز طلا، فعلاً پول در بازار نیست. رکود بر بازارهای دارایی از جمله بازار سهام سایه افکنده است. یا قیمت دلار به داد بازار میرسد یا انتشار صورتهای مالی 9 ماهه شرکتها بازار سهام را نجات میدهد.
محرکهای بازار در شرایط فعلی، دو فاکتور یادشده هستند. اگر دلار رو به بالا حرکت نکند و یا از سوی دیگر، صورتهای مالی، به طور مثبت مخابره نشوند، نمیتوان انتظار صعود عجیبی را از بازار داشت. گرچه از سوی مقابل، افت تند و تیزی نیز در انتظار بازار نیست. بر همین اساس نوسانات منفی بازار سهام همچنان ادامه دارد و شاخص کل را هر روز بیش از پیش به کف کانال دو میلیون واحدی نزدیک میکند. عبور شاخص کل از این سنگر، اوضاع را بحرانیتر خواهد کرد.