نفس این ماجرا که دولت بهصورت انبوه در کشور مسکن بسازد مشکل دارد؛ مانند مسکن مهر که عواقب زیادی داشت و پیامدهای ساخت نهضت ملی مسکن از آن بیشتر است. البته در آن حد که دولت وعده داده، خانه ساخته نمیشود.از لحاظ اصولی مسئله کنونی مسکن در ایران مسئله توان مردم برای خرید است. دلیل اصلی خوابیدن ساخت و ساز در کشور، نبود تقاضا برای خرید است.دولت باید ساخت مسکن انبوه را برونسپاری کند و به این شکل پروژهها را پیش نبرد. اگر آمار آورده متقاضیان طرح نهضت ملی مسکن مورد بررسی قرار گیرد، مشخص میشود میزان بالایی ندارد و این موضوع بهدلیل وخامت اقتصاد در کشور است. تعداد زیادی از مردم توان فراهم کردن آورده را ندارند و بخش مهمی از آنها نیز نمیتوانند اقساط ماهانه تسهیلات را بپردازند.در سالهای اخیر قیمتها در مسکن همچون سایر کالاها تا اندازه زیادی بالا رفته و در مقابل دستمزدها آنقدر افزایش نداشتهاند، در نتیجه توان کافی برای ورود متقاضیان به بازارها وجود ندارد و بازار مسکن یکی از این کالاهاست؛ بنابراین ساخت مسکن بهصورت دستوری مشکلی را حل نخواهد کرد.
در این شرایط، تنها کسانی وارد این بازی خواهند شد که توان کافی دارند و در دور دوم، این واحدها را از متقاضیان اولیه میخرند. این افراد غالباً خود یک واحد دیگر نیز برای زندگی دارند و در نهایت بعد از این دور و چرخش، در بهترین حالت با قیمتهای بازار وارد بازار اجاره به قیمت بازار خواهند شد.
عملیات دولت در ساخت واحدها نیز بسیار پیچیده است. اصولاً دولتها نمیتوانند بهصورت مستقیم به این زمینه ورود کنند و کارا باشند. در نهایت این ناکارآمدی باعث هدر رفتن منابع و طولانی شدن پروژهها خواهد شد. برای مثال هنوز پس از گذشت دو دهه، برخی واحدهای مسکن مهر تحویل داده نشده است.