وحید حاج سعیدی روزنامه نگار: ساختار وجودی افراد دارای ساحتهای متعددی است که بازتاب و برایند این ساحتها منجر به کُنش یا همان رفتار میشود. در میان ساحتهای اخلاقی و رفتاری، دو ساحت «بینش» و «گرایش» دارای اهمیت بیشتری هستند و بسیاری از هنجارها و ناهنجاریهایی که در جامعه شاهد آن هستیم ماحصل پیوند یا تعامل این دو ساحت است. در حقیقت ساحت “بینش“ (باور) و “گرایش“ (اراده، میل، عواطف و…) کنش را یا همان رفتار را منجر میشوند.آلبرت بندورا از روانشناسان نامدار حوزه روانشناسی اجتماعی در قرن بیستم اعتقاد دارد یادگیرنده باید علاوه بر توجه و علاقه، توانایی تقلید و الگوبرداری را دارا باشد. یادگیری اجتماعی، بنا بر مشاهده و تقلید، به طور ناخودآگاه در بسیاری از افراد به صورت مثبت و منفی انجام میگیرد و پیامدهای ثمربخش، یا زیانبار خود را به دنبال خواهد داشت.حال اگر در جامعهای بینش افراد بر اساس ظواهر جامعه شکل گرفته باشد و منطق و تفکر در شکل گیری آن نقشی جدی بازی نکرده باشند، گرایش که مجموعهای از خواستها و عواطف و هیجانات است، خیلی سریع تسلیم بینش شده و رفتار در سطحیترین ظاهر خود آشکار میشود.یعنی زمانی که احساس یا هیجانی از آدمی سر بزند، بر شعور عقلانی و به عبارتی قوای تصمیم گیری تأثیر میگذارد و توسط آن مورد اصلاح قرار میگیرد و بعضی اوقات نیز علی رغم صحت و درستی به دلیل لذت آنی یا لذت مداوم علی رغم داشتن مضرات، از سوی شعور عقلانی پس زده میشود.جالب اینکه غالباً این دو شعور، به گونهٔ شگفت آوری با یکدیگر سازگاری و هماهنگی دارند و به همان میزان که احساسات در مقابل عقل جنبه اساسی دارد، عقل نیز در برخورد با عواطف عامل بنیادی و مهم به شمار میرود.در چنین شرایطی برخی واژهها، مفاهیم و ارزش اعتبار و قوام خود را در جامعه از دست میدهند. ارزشها به ضد ارزش تبدیل میشوند و احیای فرهنگهای اجتماعی به شدت دشوار شده و در مواردی ناممکن میشوند؛ گرایش به ساختارهای دم دستی و کم ارزش بیشتر از گرایش به فرهنگهای شناسنامه دار و با قوام میشود.یادمان نرود اصل و اساس و تعیین کننده رفتار و کنش آدمی، “بینش و درک مفاهیم“ است. رسول گرامی اسلام در این خصوص فرمودهاند: وَ اِنَّما یرْتَفِعُ الْعِبادُ غَدا فِی الدَّرَجاتِ وَ ینالونَ الزُّلْفی مِنْ رَبِّهِمْ عَلی قَدْرِ عُقولِهِم» همانا بندگان به میزان عقلشان در روز قیامت به درجه بالاتر نائل و به پروردگارشان نزدیک میشوند. با این حال باید اشاره داشت بینش یا اصل تعیین کننده در صورتی که با “گرایش“ صحیح همراه نشود، به مرحله رفتار نمیرسد. در این بین الگو پذیری به عنوان یک حلقه واسط نقشی کلیدی در تعیین یا تغییر نگرش افراد در جامعه دارد. در معرفی الگو به افراد جامعه به ویژه جوانان هوشمندانهتر عمل کنیم.