محمدحسن گودرزی روزنامه نگار: در سالهای اخیر، موضوع انرژی سبز و جایگزینی منابع سوخت فسیلی با انرژیهای تجدیدپذیر به موضوع اصلی در حوزه انرژی تبدیل شده است. برخی عقیده دارند که استفاده از انرژی سبز به نفع سیاره زمین و مردم بوده و میتواند با هزینه کمتری منابع مورد نیاز برای صنعت و زندگی را به وجود بیاورد. با این حال این نظر منتقدانی دارد.رونالد استاین (Ronald Stein) نویسنده، مقاله نویس، مهندس و مشاور سیاست انرژی موسسه هارتلند (Heartland Institute) است. او نویسنده کتاب بهره برداری از انرژی پاک (Clean Energy Exploitations) است که نامزد جایزه پولیتزر 2021 شد.این اقتصاددان آمریکایی استدلال میکند که توربینهای بادی و پنلهای خورشیدی نمیتوانند چیزی برای بشریت بسازند، در حالی که سوختهای فسیلی همه چیز را برای 8 میلیارد نفر روی این سیاره تولید میکنند و نوع نگرش کنونی به موضوع انرژیهای پاک اشتباه است. وی در گفتگو با اقتصادآنلاین، در مورد وضعیت انرژی سبز و برداشتهای اشتباه از تاثیرگذاری آن صحبت کرد که در ادامه میآید.
در سالهای اخیر، سیاست دولتهای اروپا و ایالات متحده تسریع به سمت انرژی سبز و منابع انرژی جایگزین است. به نظر شما بزرگترین دلیل استفاده از انرژی سبز چیست؟
بزرگترین دلیل استفاده از انرژی سبز، استفاده نادرست و درک نادرست از کلمه انرژی است. سیاستگذاران مسائل مرتبط با انرژی معتقدند «انرژی» باد و خورشید میتوانند جایگزین سوختهای فسیلی شوند، اما توربینهای بادی و پنلهای خورشیدی فقط میتوانند جریان برق را به صورت متناوب تولید کنند، زیرا نمیتوانند هیچ محصولی برای جامعه بسازند.
یکی از بخشهایی که در سالهای اخیر به شدت به سمت کربن زدایی حرکت کرده است، صنعت خودروسازی است. با این حال برخی معتقدند استفاده از خودروهای برقی به دلیل برخی محدودیتهای تکنولوژیک نمیتواند در دنیا فراگیر شود. نطر شما چیست؟
در مورد این سؤال من به این موضوع اشاره میکنم که باید گفت، چالشهای اخلاقی بیشتر از چالشهای تکنولوژیکی برای مقدار محدود مواد معدنی و فلزات عجیب و غریب در سیاره زمین برای جنبش برق “سبز“ وجود خواهد داشت و این جنبش برق سبز با مشکلات بسیاری روبه رو خواهد شد. یک مثال نوع نگاه چین و آمریکا به این موضوع است. چین برای گذار به یک انقلاب «سبز» با تکیه بر برق تولید شده از منابع تجدیدپذیر حرکت کرده است. این درحالی است سیاستهای وسایل نقلیه بادی، خورشیدی و الکتریکی آمریکا، به طور فزایندهای به مواد معدنی و فلزات خاکی کمیاب وابسته است. این مواد معدنی و فلزات کمیاب برای ساخت باتریهایی که قادر به تولید انرژی برای خودروها هستند، به کار میروند. در این شرایط قانونگذاران سکوت کرده و سیاستگذاران بوروکراتیک به راحتی آن را میپذیرند و تشویق میکنند!چین 80 درصد از انحصار عرضه جهانی مواد معدنی و فلزات خاکی کمیاب را در اختیار دارد و کنگو در آفریقا 90 درصد منبع کبالت را در اختیار دارد. مثلث لیتیوم که بخشهایی از آرژانتین، بولیوی و شیلی را تشکیل میدهد، بیش از 50 درصد از عرضه لیتیوم جهان را در اختیار دارد. این اجزایی که برای یک باتری خودروی برقی به کار میرود شامل حدود 25 تا 28 درصد از کل باتری را تشکیل میدهند. ترکیه بیشترین ذخایر گرافیت را دارد و پس از آن برزیل و چین قرار دارند. این سه کشور مجموعاً 66 درصد از ذخایر تخمینی گرافیت جهان را تشکیل میدهند. چشم انداز حافظان محیط زیست فقط نسبت به کشورهای ثروتمندتر روی این کره خاکی است که میتوانند هزینههای مقررات مربوط به حمل و نقل زیست محیطی از طریق باتریهای بزرگ تأمین کنند. این دیدگاهی یکطرفه، ریاکارانه و غیراخلاقی است.
به نظر شما کشورهای کمتر توسعه یافته چگونه میتوانند به سمت استفاده و ترویج انرژی سبز بروند و آیا اصلاً این کار امکان پذیر است؟
امروزه حداقل 80 درصد بشریت یا بیش از شش میلیارد در این جهان با کمتر از 10 دلار در روز زندگی میکنند و میلیاردها نفر با دسترسی اندک یا بدون دسترسی به برق زندگی میکنند.با نگاهی فراتر از معدود کشورهای ثروتمندی که سیاستهای زیست محیطی را برای 94 درصد دیگر از جمعیت 8 میلیاردی جهان تعیین میکنند، تقریباً نیمی از جهان با کمتر از 5.50 دلار در روز زندگی میکنند، در حالی که میلیاردها نفر از همان افراد هنوز برای برآوردن نیازهای اولیه تلاش میکنند. به دلیل همین اختلافات آشکار، آنها ممکن است هرگز نتوانند از سبک زندگی مادی گرایان کشورهای ثروتمندتر لذت ببرند.
در آینده شاهد چه تغییراتی در بخش انرژی سبز خواهیم بود؟
با توجه به اینکه جوامع و اقتصادهای جهانی برای پشتیبانی از بیمارستانها، فرودگاهها، مراکز داده، رایانهها و ارتباطات به منابع برق مستمر و بدون وقفه وابسته هستند، موضوع «الکتریسیته سبز» همچنان با شکست مواجه خواهد شد زیرا باد و خورشید تنها میتوانند در شرایط آب و هوایی ایده آل برق تولید کنند.