مهسا مژدهی روزنامه نگار:گروه سیاسی: کشورهای عربی برای شرکت در مراسم تشییع حجتالاسلام ابراهیم رئیسی سنگ تمام گذاشتند. اعراب حاشیه خلیجفارس برخی از مهمترین مقامات و فرستادههای خود را برای اعلام تسلیت به تهران فرستادند و در این بین پیامهایی از همدلی با تهران و تمایل به ایجاد روابط گستردهتر با خود داشتند. یکی از مهمترین اتفاقاتی که در یک هفته اخیر افتاد، اعلام تمایل بحرینیها برای برقراری مجدد روابط و حل و فصل مشکلات با ایران بود. بیش از یک دهه است که تهران و منامه روابط سیاسی و دیپلماتیک خود را قطع کردهاند. اما حضور وزیرخارجه بحرین در تهران برای شرکت در مراسم تشییع از یک طرف و بعد درخواست پادشاه این کشور از پوتین برای میانجیگری میان تهران و منامه از طرف دیگر نشان داد که این کشور عزم خود را برای حل مسائل جمع کرده است. اما حل و فصل تمام مسائل میان ایران و کشورهای عرب حاشیه خلیجفارس نه امری فوری و بدون مشکل بلکه روندی است طولانی مدت و نیازمند ثباتقدم از سوی همه طرفها.
با قاسم محبعلی مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت خارجه در خصوص پیام کشورهای عربی به ایران به گفتگو نشستهایم:
پس از شهادت ابراهیم رئیسی ما شاهد حضور پررنگ مقامات رده بالای عربی در تهران برای مراسم تشییع رئیسجمهور بودیم. حضور این مقامات چه پیامی برای تهران داشت؟
کشورهای عربی بهخصوص پس از تحولات غزه تحت فشار افکار عمومی جهان عرب هستند. آنها تمایل دارند به نوعی از نظر تبلیغاتی حوزه خودشان را بهبود ببخشند. همچنین شاید فکر میکنند که بعد از آن حادثه تحولاتی در سیاست خارجی ایران رخ بدهد و با نزدیکی با تهران کمک کنند تا روابط ایران با کشورهای منطقه و سیاستهایش بهبود پیدا کند. البته باید به اتفاقی که بین ایران و اسراییل رخ داد هم توجه داشت. اتفاقی که افتاد و مدیریتی که صورت گرفت اولاً جایگاه ایران را در منطقه نشان داد و در ثانی نشان داد که ایران نمیخواهد وضعیت را بهم بریزد و جنگ در غزه را گسترش دهد. این موضع هم مورد استقبال کشورهای عربی و حتی مورد استقبال اروپاییها و آمریکاییها در شرایط فعلی است.
کشورهایی مانند بحرین، امارات و تونس روابط چندانی را در سالهای اخیر با ایران نداشتهاند. با همه اینها؛ در همین مدت اخیر تمایل خود را برای برقراری ارتباط با ایران نشان دادهاند. این چرخش ناگهانی چه علتی دارد؟ آنها حتی پس از آنکه عربستان روابط خود را با تهران عادیسازی کرد هم قدمی به سمت ایران برنداشته بودند. آیا میتوان گفت شاهد روابط جدید در خاورمیانه هستیم یا صرفاً در شرایط فعلی برای ایران این کشورها به نحوی میخواهند صرفاً مؤدبانه عمل کنند.
موضوع بحرین از امارات و عربستان جداست. البته روابط عربستان و ایران اهمیت کلیدی در منطقه خلیجفارس دارند. این دو کشور با وجود اینکه ارتباط خود را با تهران برقرار کردهاند تغییری در مواضع خود با ایران و سیاستهای اساسی خود نداشتهاند. امارات درمورد جزایر ایرانی مواضع خود را حفظ کرده است. بحرین از این قافله عقب مانده بود و بهنظر میرسد میخواهد روابط دیپلماتیک خود را حداقل با ایران احیا کند. اما اینکه انتظار داشته باشیم سیاستهای اصلی آنها تغییر کند، احتمالاً انتظار بالایی است. به اضافه اینکه آنها هم یاد گرفتهاند که بتوانند در شرایط فعلی دنیا که همه دنبال روابط متوازن هستند، همان کار را دنبال کنند که همزمان با چین و ایران و امریکا همکاری کرده و مناسبات خود را با همه طرفهای بینالمللی و بازیگران منطقهای داشته باشند و در شرایط مناسب بتوانند از مناسبات و رقابتهای بین بازیگران حداکثر بهرهبرداری را بکنند. ایران هم به چنین سیاستی نیاز دارد و باید با همه طرفهای بینالمللی ارتباط داشته باشد. چرا که روابط یکجانبه دیگر جواب نمیدهد.
به بحرین برگردیم. سخنان رهبران این کشور و درخواست آنها از پوتین برای پادرمیانی نشان میدهد که برای برقراری روابط با تهران مصرتر از آن هستند که پیش از این بهنظر میرسید. آیا روابط به همان سرعتی که بحرینیها میگویند به سروسامان میرسد یا باید یک سری روندهای دیپلماتیک و آشتیها سر بگیرد؟
طبیعی است که مواضع اعلامی با مواضع اعمالی همیشه اختلاف فاز دارد. احتمالاً بحرینیها اگر مذاکرات دوجانبهای صورت بگیرد یا واسطهای وجود داشته باشد انتظارات خود را بیان خواهند کرد. یکی از مسائل بحرین این است که مخالفان دولت منامه در ایران حضور دارند که حتماً بحرینیها میخواهند تا ایران به این موضوع رسیدگی کند. از طرف دیگر هم میخواهند تا احتمالاً ایران از حمایت شیعیان بحرین دست بردارد. ایران هم میخواهد تا منامه سیاستهای خودش را معتدلتر کند. آنها روابط راهبردی با اسراییل دارند و در عینحال میخواهند روابط خود را با ایران متعادل کنند و حداکثر بهره را ببرند. موضع منطقهای اسراییل با وقایع اخیر تضعیف شده و بحرین میتواند از هر دو طرف امتیاز بگیرد. همه کشورها دنبال منافع ملی و منافع حاکمیتی خود هستند. چرا که بهدنبال تأمین امنیت خود و سرزمین خود هستند. باید ببینیم اگر مذاکراتی سر بگیرد باید ببینیم چه مواضعی مطرح میشود. در ابتدا مهم این است که روابط دیپلماتیک احیا شود و بعد کشورها مواضع و منافع خود را مطرح کرده و روابط را توسعه میدهند.
چشمانداز روابط ایران با کشورهای عربی همسایه را چگونه ارزیابی میکنید؟ تهران کماکان حتی با عربستان بر سر موضوعات فراوانی از جمله تأمین امنیت در خاورمیانه دچار اصطکاک است. با همه اینها، پایتختهای عربی مایلند تا حداقل در ظاهر به حل مشکلات خود با تهران به عنوان کشوری غیرعربی اما مسلمان بپردازند. از طرف دیگر امسال ممکن است تغییراتی در سیاست ایالات متحده ایجاد شود و جمهوریخواهان بار دیگر به کاخ سفید برگردند. معمولاً روابط کشورهای عربی نزدیک به واشنگتن با ایران تابعی از روابط ایالات متحده با تهران است. اگر جمهوریخواهان بتوانند آرای مردم امریکا را به خود جلب کنند، آیا ممکن است این تحرکات برای نزدیکی ایران با کشورهایی مثل امارات و بحرین، متوقف شود؟
سیاستها مقطعی هستند. انتخابات آمریکا در نوامبر هست و مساله چگونگی پایان جنگ در غزه هم هست. موضوع اوکراین هم وجود دارد. اینها بهنوعی مسائل امنیتی هستند. فرض کنید جمهوریخواهان سرکار بیایند و جنگ غزه و جنگ اوکراین به همین شکل باشد، مناسبات تغییر خواهد کرد. در این فرصت چند ماهه از حضور بایدن در کاخ سفید، کشورهای عربی میخواهند وضعیت را رصد کنند تا اگر اتفاقی افتاد؛ برای تغییرات جدید آمادگی داشته باشند.