محمد میرعرب دکترای مدیریت: جایگاه مالیات در نظام اقتصادی دنیا جایگاهی استراتژیک و عملیاتی است و بودجه سالانه بسیاری از کشورها بر مبنای میزان مالیات دریافتی از شهروندان و سازمان های اقتصادی تدوین و نهایی می شود. بر همین اساس قوانین مالیاتی در زمره قوانین مادر در زمینههای اقتصادی و یکی از مهمترین ارکان اعمال سیاستهای اقتصادی دولتها به حساب میآیند و برنامه ریزی در این خصوص با دقت و وسواس خاصی صورت می پذیرد. با این وجود مالیات همواره یکی از مهمترین چالشهای موجود در نظام اقتصادی در کشور های مختلف است و مباحثی مثل فرار مالیاتی در بین همه اقشار و اصناف دیده می شود. بی تردید اعتماد سازی عمومی اولین و دم دستی ترین راهکار مقابله با پدیده مالیات گریزی است. اهمیت این موضوع را میتوان از سه حیث عدالتورزی، اعتمادسازی و خطرپذیری مورد مداقه قرار داد. از طرفی، عدم وجود پژوهشهای مستقل و جامع در خصوص اعتماد عمومی به نظام مالیاتی، باعث شده تا در طول سال های اخیر آگاهی مردم از مزایای پرداخت مالیات و نحوه خرج کرد آن در جامعه به اندازه ای نباشد که بتوان بر مبنای آن تصمیم سازی کرد. فلذا ضرورت برنامه سازی، آگاهی بخشی، پژوهش و ارائه راهکار در خصوص اعتماد سازی عمومی و جلب اعتماد عمومی جامعه در مقوله مالیات امری ضروری می نماید. در این زمینه رسانه ملی، رسانه های مکتوب و مجازی، دانشگاه ها و حتی مدارس می توانند ، زمینه ساز و بستر این رشد و آگاهی در خصوص جایگاه مالیات در کشور باشند. هر چند این روند در سازمان امور مالیاتی به عنوان یکی از سازمانهای دولتی و بسیار مهم در اقتصاد کشور آغاز شده و برنامه های چند سال اخیر این سازمان حجت این مدعاست. سازمان امور مالیاتی در راستای همگام شدن با اهداف کلان رونق اقتصادی کشور و اجرای سیاستهای دولت در زمینه ساماندهی و کمک به راه اندازی، تکمیل و تقویت واحدهای صنفی به سمت سیاستهای ارتقاء اعتماد عمومی، برنامه های مختلفی را آغاز کرده و در این مسیر توفیقاتی نیز حاصل شده است. این نگرش در سطح سازمانی امور مالیاتی نوید این را میدهد که در سال های پیش رو، بتوان به مقوله مالیات به عنوان یک منبع درآمدی پایدار نگریست. بدون تردید سازمان امور مالیاتی مانند سایر سازمانهای عصرحاضر با تحولات و تهدیدهای گسترده ملی، منطقهای و بینالمللی روبه روست و تضمین و تداوم حیات و بقای سازمانها نیازمند یافتن راهحلها و روشهای جدید مقابله با مشکلات است که به ابداع، خلقخدمات، فرایندها و روشهای جدید بستگی زیادی دارد. هر چند در سازمان امورمالیاتی، عدم پرداخت به موقع مالیاتها از جانب شهروندان دال بر اعتماد کم شهروندان به سازمان امور مالیاتی است، اما برنامه ریزی های به گونه ای است که با استفاده از راهکارهایی مدون و نوین اعتماد شهروندان را به نسبت به مقوله مالیات و پرداخت به موقع آن مالیات ارتقاء بخشد. اعتماد عمومی به تحول نظام مالیاتی در سازمان امور مالیاتی، ایجاد آگاهی نسبی به مفهوم اعتماد عمومی در جامعه اساسی ترین گام در تدوین استراتژیهای بلندمدت جهت ارتقاء برنامه های از پیش تعریف شده و زیربنایی در این سازمان محسوب می شوند.