فاطیماه میرزایی دخت روزنامه نگار: با پایان یافتن انتخابات ریاستجمهوری و اعلام گزینههای احتمالی کابینه دولت چهاردهم، موضوعات مختلفی به عنوان چالشهای دولت جدید عنوان میشوند که انتظار میرود رئیسجمهور منتخب و کابینه خود برای حل این چالشها گامهای موثری بردارند.
محمد صادق میرزایی، کارشناس بازار سرمایه و استراتژیست مالی درمورد چالشهای دولت چهاردهم در گفتگو با «نقش اقتصاد» بیان کرد: بنده یک سری از مسائل و چالشها را به صورت خلاصه مطرح میکنم که دولت چهاردهم با آنها روبرو خواهد بود تا با اطلاع از آنها بتوان انتظار و مطالبه درستی از دولت آینده داشت. علاوه بر این، افراد باید به نوعی به شرایط صنایع و اقتصاد کشور تسلط پیدا کنند و یا حداقل، درمورد آنها شناخت داشته باشند تا متوجه شوند که چه تصمیمهایی میتوانند به صلاح مردم باشند.
این استراتژیست مالی با اشاره به موضوع ناترازی در گاز و نفت و حاملهای انرژی تصریح کرد: ما میتوانیم توجه زیادی به مسئله ناترازی انرژی داشته باشیم چراکه دولت آینده، چالش زیادی با آن خواهد داشت. زیرا در سالهای گذشته، مصرف انرژی در کشور ما در مقایسه با دنیا بالاتر بوده است؛ به طوریکه اگرچه تقریباً هر سال، 6/5 درصد انرژی مصرف کردهایم ولی در تولید گاز و به ویژه نفت، به هیچ عنوان رشد خوبی را نداشتهایم و در این حوزه نیز، سرمایهگذاری نشده است و درواقع، به آن صورت که باید، سرمایهگذار خارجی جذب نکردهایم. در نتیجه، به ارتباط با کشورهای دیگر و جذب سرمایهگذار خارجی و به طور کلی، فرد سرمایهگذاری نیاز داریم که در ازای این کار، برایش مقرون به صرفه باشد تا حداقل 10 درصد سود را از طریق سرمایهگذاری دلاری خود دریافت کند و اینها از مسائل بسیار مهمی هستند که باید مورد توجه ویژه قرار بگیرند.
محمدصادق میرزایی تأکید کرد: ما کاهش بیش از 30 درصدی را در زمینه سرمایهگذاری در حوزههای نفت و گاز داشتهایم که اصلاً نمیتوان از این موضوع به سادگی گذشت و به همین دلیل، توجه به آن باید جزء اولویتهای اصلی دولت چهاردهم باشد و با توجه به اینکه در حال حاضر نیز، با قطعی گاز و برق در صنایع؛ هم در زمستان و هم در تابستان روبرو هستیم توجه به سرمایهگذاری در حوزههای نفت و گاز میتواند به صنایع کشور ما بسیار کمک کند.
این استراتژیست مالی با اشاره به افزایش مصرف و قیمت حاملهای انرژی مثل بنزین و گازوئیل ادامه داد: رشد حاملهای انرژی در سالهای گذشته به ویژه در دولت سیزدهم به گونهای بوده است که مصرف بنزین و گازوئیل بیش از دو برابر رشد کرده و تورم، بالای 40 درصد بوده و قیمت خودرو افزایش پیدا کرده و جایگزینی خودرو نیز، بسیار سخت شده است. زیرا با توجه به مستهلکتر شدن خودرو که مصرف انرژی بالایی دارد قیمت آن نیز، افزایش پیدا کرده در حالیکه نرخ بنزین در این سالها ثابت بوده است؛ بنابراین دولت چهاردهم چارهای ندارد جز این که قیمت حاملهای انرژی را افزایش دهد. یعنی این مسئله که گفته میشود قیمت بنزین بیشتر خواهد شد بدون دلیل نیست و این اتفاق خواهد افتاد. زیرا مسیر بنزین به سمت گران شدن خواهد رفت. اما دولت برای این منظور باید اقدامات دیگری انجام دهد. به طور مثال؛ جایگزینی خودرو را در دستور کار خود قرار دهد؛ به طوریکه در گام اول، خودروهای هیبریدی و در گام دوم، خودروهای برقی را جایگزین خودروهای فعلی کند که این موضوع، مشروط بر فراهم کردن زیرساختهاست. در نتیجه، برای این منظور باید در صدد جذب سرمایهگذار خارجی برآید که البته این اقدام هم با دشواریهای خاص خود همراه است.
محمدصادق میرزایی با اشاره به موضوع کسری بودجه و علل آن به عنوان یکی از چالشهای دولت چهاردهم گفت: زمانی که هزینههای دولت از درآمدش بیشتر شود در اصطلاح میگوییم کسری بودجه دارد.در حقیقت، دولت یک سری منابع دارد که از آنها کسب درآمد میکند که یکی از آنها گرفتن مالیات است و اگرچه منبع خوبی نیست ولی بیشترین درآمد دولت حاصل از مالیات است. البته منابع دیگری مثل گمرک، نفت و گاز، فروش اوراق و واگذاری شرکتهای دولتی و… نیز، وجود دارند. اما دولت یک سری هزینهها دارد که از آن جمله میتوان به پرداخت حقوق کارکنان و تأمین بودجه صندوقهای بازنشستگی و بازپرداخت سود اوراق اشاره کرد.این استراتژیست مالی تصریح کرد: نکته حائز اهمیت این است که کسری بودجه در کشور دلایل متعددی دارد. زیرا ساختار مالیاتی ما دارای ضعف و اشکالاتی است و از آنجایی که امکان دارد هزینههای تأمین اجتماعی و نظامی افزایش پیدا کنند همین موضوع میتواند به کسری بودجه، بیشتر دامن بزند. علاوه بر این، یارانهای که دولت به صنایع مختلف به ویژه در زمینه گاز میدهد خودش میتواند یکی از دلایل افزایش کسری بودجه باشد ولی از موارد مهم دیگر میتوان به کم بودن تولید ناخالص داخلی اشاره کرد که درآمد دولت را کم میکند.محمدصادق میرزایی تأکید کرد: دولتها برای جبران کسری بودجه پول چاپ میکنند که این اقدام باعث افزایش نقدینگی میشود و در این میان، عامل رشد دلار و تورم، نقدینگی است. نامزدها در مناظرههای انتخاباتی میگفتند که برای کنترل تورم، نرخ ارز را کنترل خواهند کرد. اما از آنجایی که هر دو این موارد، نتیجه هستند چنین اقدامی باعث ارتباط دو نتیجه با یکدیگر خواهد شد در حالی که باید بدنبال علل آنها بود که چیزی جز نقدینگی و کسری بودجه نیست؛ بنابراین اگر دولت بخواهد به کنترل تورم بپردازد باید بدنبال کسری بودجه و عامل نقدینگی باشد.
این استراتژیست مالی با اشاره به برخی از راهکارها برای جبران کسری بودجه گفت: یک سری راهکارها برای این منظور وجود دارند که از آن جمله میتوان به استقراض دولت از بانک مرکزی اشاره کرد که این خودش، نقدینگی را بالا میبرد و به تورم دامن میزند و مورد بعدی، فروختن اوراق دولتی است که نرخ بهره را افزایش میدهد و اثرات منفی بر بازارها دارد و به بخش سرمایهگذاری خصوصی آسیب جدی وارد میکند.گاهی برای جبران کسری بودجه از مؤسسات بینالمللی و بانکهای دیگر وام یا اوراق گرفته میشود که این موضوع نیازمند رفع تحریمها و شفافیت مالی و امضای قراردادهای مربوطه است.علاوه بر این، فروش داراییهای دولت از دیگر موارد مهم است. در حقیقت، دولتی که سعی کند کوچک شود بدین معناست که راه درستی را در پیش گرفته است و مردم هم، در این مسیر میتوانند به دولت کمک کرده و از آن حمایت کنند. در نتیجه، امیدوارم رئیسجمهور منتخب و کابینه دولت چهاردهم سعیشان بر این باشد که دولت را تا حدی کوچکتر کنند. زیرا مانور دادن فقط روی مالیات شاید راهحل مناسبی برای جبران کسری بودجه در شرایط فعلی نباشد و در مقابل، فروش داراییهای دولت گزینه بهتری برای این منظور باشد.محمدصادق میرزایی خاطرنشان کرد: از سالهای گذشته تاکنون، بدهی دولت به بانکها افزایش پیدا کرده و در این میان، جمعیت کشور نیز به سمت پیرشدن رفته و باعث افزایش تعداد بازنشستگان شده و پرواضح است که این موضوع، موجب بالا رفتن مخارج شده است. به همین دلیل، دولت چهاردهم باید ریسک کند و اصلاحات اساسی را در کسری بودجه کشور به وجود آورد تا بتواند اقدامات موثری برای این منظور انجام دهد.