رامین کاشف آذر کارشناس حوزه هوانوردی: واضح است که تشکیل شرکتهای مشترک فرودگاهی با بهترینهای فرودگاههای جهان، ارتقا خدمات فرودگاهی تا بالاترین سطح استانداردها، توسعه شبکه پروازی و جذب بازارهای منطقهای و جهانی را برای ما در پی خواهد داشت و در مقایسه با تأمین ناوگان از اهمیت بالاتری برخورداراست.شایان ذکر است که امروزه بسیاری از پروژههای بزرگ فرودگاهی به علت نیاز به هم افزایی عملیاتی، اشتراک دانش، ظرفیتهای بازار مشترک و … به صورت کنسرسیومهای مشترک و در قالب شرکتهای چند ملیتی اداره میشوند و در این بین ما نیز اگر به دنبال برتری و دستیابی به جایگاه مناسب در سطح منطقه رقابتیمان هستیم، ناگزیر از دنبال کردن همین مسیر میباشیم.صنعت هوانوردی ایران در فضای پسا برجام و قبل از روی کار آمدن دولت ترامپ، فرصت و امکان مشابه ای در اختیار داشت و نتیجه استفاده از این فرصت تنها به ورود تعداد اندکی پرنده به هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران خلاصه گشت.در حوزه صنعت فرودگاهی نیز متاسفانه تشکیل شرکت مشترک با برترینهای جهان، علیرغم تلاش کارشناسی زیاد به دلایل مهمی مانند عدم اعتقاد مدیران وقت به ضرورت پروژه، نبود ظرفیت ذهنی مناسب و در خور این مهم در سطح مدیران ارشد وزارتخانه و شرکت فرودگاههای کشور و همچنین دخالتهای بیجای افراد غیر مرتبط منجر به شکست قطعی شد.به نظر میرسد که سپردن دوباره مسئولیت وزارت راه و شهرسازی به افراد و جریاناتی که فرصت بی نظیر برجام را از دست دادهاند، آنهم در شرایطی که رایحه خوش گشایش افقهای جدید برای صنعت هوانوردی کشور شروع به وزیدن کرده است، کار ناصوابی باشد.لذا پیشنهاد میگردد این بار در انتخاب مسئولان بر شاخص ظرفیت افراد در به سرانجام رساندن کارهای بزرگ بین المللی متمرکز شده و بهره برداری از فرصتهای جدید را به افرادی که در گذشته کارنامه قابل قبولی در این زمینه نداشتهاند، نسپاریم و اجازه ندهیم کشور به دلیل استفاده از مدیران قبلی دوباره به عقب برگردد.