فرزین سوادکوهی روزنامه نگار: بررسی وضعیت هدر رفت انرژی با تکیه بر آمارهای بالنسبه جدید نشان میدهد کشور ما در بخش صنعت و کشاورزی وساختمان در وضعیتی بحرانی قرار دارد. پیش از این گفته شده بود هدر رفت انرژی ایران، معادل 500 میلیون بشکه نفت خام است. عددی عجیب و ترسناک که میتواند مخاطره آمیز بودن خلأ تأمین انرژی در سالهای دیگر را به عینه به ما نشان بدهد.
این در حالیست که 500 میلیون بشکه نفت خام هدر رفت انرژی در ایران مربوط به سال 98 است و همه مطلعند که طی سالهای اخیر این عدد رشد بیشتری به خود گرفته. به عبارت دیگر این میزان انرژی تلف شده نه تنها ما را نترسانده بلکه اشتیاق ما به مصرف بیشتر را نیز افزایش داده است.
در این میان گاز به عنوان اصلیترین پیشران تأمین انرژی برای صنایع و کشاورزی ایران یکی از
شاخص ترین ارقام مصرف مشترکین را به خود اختصاص میدهد و به همین خاطر هم هست که برغم دارا بودن مقام دومین دارنده گاز دنیا ما هیچ سهم قابل تاملی از صادرات گاز را از آن خود نکردهایم و بر اساس آخرین اطلاعات موجود نقش ما در صادرات گاز با دیگر کشورها تنها کمی بیش از یک درصد است چون مجبوریم هرچه تولید میکنیم را در داخل مصرف کنیم.
به همین دلیل خیلی ساده میتوان عملاً اذعان داشت که وقتی میزان مصرف انرژی کشور را با تولید ناخالص داخلی و جمعیت مقایسه میکنیم، این عدم تناسب نمایانتر میشود. متاسفانه این تفکر که منابع ارزان و فراوان انرژی در اختیار مشترکان گاز هست، پس میتوان به صنایع توسعه داد و در بخشهای دیگر مانند کشاورزی و ساختمان نیز توجهی به بهرهوری انرژی نکرد، گره کار ما را فرو بستهتر کرده است.
اکنون این نکتهای پرسش برانگیز است که کدام نهاد مسئول سامان دادن به این آشفتگیست و چرا همگان تصور میکنند وزارت نفت و در رأس آن شرکت ملی گاز باید معضل بزرگ هدر رفت انرژی و سامان دهی معطوف به مصرف بهینه مشترکین گاز را به عهده بگیرد؟ اصلاً سازمان بهینه سازی مصرف سوخت که آن را ذیل وزارت نفت قرار دادهاند در سالهای گذشته چه اقدام موثری را باعث شده است؟ چرا ارگانهایی مانند وزارت صمت، سازمان ملی استاندارد، وزارت راه و شهرسازی، وزارت نیرو و… در این زمینه هیچ تعهدی ندارند؟ مگر در همه جای دنیا تولید کننده باید مصرف کننده را کنترل کند؟
متاسفانه این مسئله بسیار پارادوکسیکال است که سازمانی که گاز تولید میکند باید همه جا جار بزند که کمتر مصرف کنید! یک نهاد تولید کننده به عنوان یک بنگاه اقتصادی تلاش میکند محصول بیشتری تولید کند تا درآمد زایی بالاتری داشته باشد اما در کشور ما تولید کننده باید تبلیغ کند که محصولش را مصرف نکنند!
از قضا وزارتخانهها و سازمانهایی مانند صمت، سازمان ملی استاندارد، وزارت راه و شهرسازی و وزارت نیرو نقشی بسیار مهم و حیاتی در این زمینه دارند. مثلاً وزارت صمت در خصوص افزایش بهره وری در صنعت و نوسازی تجهیزات و دستگاهها، تولید و واردات وسایل برقی و گازی کم مصرف، تولید خودروهای استاندارد و مواردی از این دست مسئول است اما هیچکس این مطالبه را جدی نمیگیرد و همه همچنان وزارت نفت را مقصر میدانند و در بر همان پاشنه میچرخد که پیش از این میچرخید.در صنعت که اوضاع هدر رفت انرژی اصلاً خوب نیست. مطالعات به عمل آمده نشان میدهد 43 درصد از انرژی تأمین شده برای صنعت فولاد کشور شامل برق و گاز طبیعی بدون هیچ استفادهای در فرآیند تولید هدر میرود. این در حالیست که هدایت اتلاف انرژی در مشترکین صنعت فولاد به یک بویلر و تولید بخار میتواند انرژی لازم برای تولید برق را تأمین کرده و بدین ترتیب سهم اتلاف حرارتی از 43 درصد به 10 درصد کاهش پیدا کند ولی این اتفاق نمیافتد و در نهایت این گاز است که در این میان به عنوان یک حامل مهم انرژی باید ادامه دهنده این راهی باشد که پیش رویش گذاشته شده. راهی که بیراهه ختم میشود.
در صنعت فولاد بیشترین میزان هدررفت انرژی در فرآیند احیا (Reduction Plant) شکل میگیرد و 65 درصد اتلاف انرژی را به خود اختصاص میدهد. در صنایع دیگری مانند معدن و خودرو نیز اتلاف انرژی پایانی ندارد.
ناگفته پیداست که هدررفت انرژی در بخش صنعتی و راهکارهای رفع آن به نتیجه مثبتی ختم نمیشود چرا که به دلیل اتلاف و استفاده نادرست، انرژی با نرخ نگران کنندهای به دست مشترک میرسد واو هم بطرز شگفت آوری آن را هدر میدهد. شدت مصرف در این بخش دو برابر استاندارد جهانی است. برای مقابله با این موضوع، ایجاد سطوح استاندارد مصرف انرژی برای هر صنعت بر اساس معیارهای جهانی ضروری است.