هومن عمیدی کارشناس بازارهای مالی: در بورس کشورهای دیگر معمولاً سیاستهای پولی بانک مرکزی میتواند گره گشا باشد و استراکچر اقتصادشان به ترتیبی تعریف شده که نهادهای مالی کاملاً از سیاست گذاریهای بانک مرکزی مطابقت و پیروی دارند. از طرف دیگر بانک مرکزی خودش را کاملاً در این موضوعات مکلف میداند که دخالت کند و مسئولیت پذیری بسیار بالایی در قبال سرمایه سرمایهگذاران دارد.تغییر 25 صدم درصد نرخ بهره در یک کشور مثل ژاپن که به شدت کشور استیبل و پایداری است خیلی میتواند تاثیرات آنچنانی روی بازار سرمایه بگذارد. پس از یک چنین تصمیمی که بازار بورس ژاپن ریزش خیلی سنگینی را در یک روز تجربه کرد، سیاست مداران و اقتصاددانانی که محصول بانک مرکزی بودند احساس مسئولیت کردند و بازارشان یک روز پس از این اصلاح سریعاً برگشت. البته پیش از این ریزش بورس ژاپن و بورس کشورهای دیگر با یک رشد آنچنانی خوبی مواجه شده بودند. این ریزش یک اصلاح از یک رشد خیلی بزرگ قبلی اتفاق افتاده است.ولی در کشور ما حدوداً فکر میکنم از مرداد 99 تا الان چهار سال است که بازار دارد منفی میخورد. این در حالی است که همه، از کاندیدای ریاست جمهوری تا دیگر مسئولان در مورد آن صحبت میکنند. اما این بازار کوچکترین حمایتی نمیشود و متاسفانه به حال خودش رها شده است. در رأسش هم آقای عشق قرار گرفته که متاسفانه کمترین توانایی و کارآمدی را در اداره این بازار ندارد.متاسفانه رئیس سازمان بورس نه تنها از حقوق سهامداران صیانت نکردهاند بلکه اطلاعات غلط و عجیبی مانند این که رشد شارپی برای بورس مضر است را مطرح کردند. ازسال 99 تا امروز سیاستهای غلط او مانند دادن مجوزهای عجیب و غریب تأسیس صندوقهای بزرگ کوچکترین کارآمدی برای بازار سرمایه نداشته است و فقط نرخ بهره را بالا آوردند. اینها عواملی است که دراین چند سال به بازار لطمه زد.البته برای نجات بورس بانک مرکزی این کشور ابزارهایی دارد به طور قطع ابزار اصلی این است که به بازار میآیند، پول میآورند و هر چه فروشنده هست را میخرند. این نهادهای مالی تابعه و خود بانک مرکزی در چنین مواقعی اصلاً منتظر دستورالعمل، جلسه و هماهنگی و مجوز نیست. مکانیزم این طور تعریف شده که هر وقت چنین اتفاقی افتاد با حمایت سنگین از بازار سرمایه تمام فروشندهها را از بازار خارج میکنند و میخرند. این وضعیت شناوری که عرض کردم مکانیزمش موجود است. تمهیداتش بررسی و اندیشیده شده و خودش اتوماتیک به جریان میافتد.منتها اینجا میگذارند بازار ده روز میریزد و 30- 40 درصد افت میکند. بعد از آن تازه میخواهند جلسه تشکیل دهند و گاهی چند نفر نمیآیند و دوباره به جلسه دیگری موکول میشود. با رایزنیهای زیاد جلسه بعدی را میگذارند و بعد آن جلسه میگویند حمایت خواهیم کرد. این را تصویب میکنند و بدون هیچ مکانیزم اجرایی تمام میشود. نمونه این ماجرا را در روزهای اخیر دیدیم. وقتی کشور با ریسک فورس ماژور مثل حمله تروریستی مواجه است بازار باید تعطیل میشد و این ترک فعلی بود که اتفاق افتاد.