احسان موحدیان روزنامه نگار: موقعیت ژئوپلتیک و ژئواکونومیکی قفقاز جنوبی در چند دهه اخیر اهمیت روزافزون آن در عرصه بینالمللی را سبب شده است. در دوره پساشوروی و شکلگیری سه جمهوری مستقل آذربایجان، ارمنستان و گرجستان، معادلات امنیتی در این جغرافیا به تحولات اساسی دچار شده که زمینه مناسبی برای حضور قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای فراهم کرده است. در این میان، اتحادیه اروپا که به عنوان یکی از بازیگران مهم نظام بینالملل با گسترش به شرق به همسایه بیواسطه قفقاز تبدیل شده و از بحرانهای شکل گرفته در این منطقه متأثر میشود، با آغاز جنگ اوکراین و درک محدودیتهای منابع انرژی بر این منطقه متمرکز شده است.بهویژه دو کشور انگلیس و فرانسه به دنبال ارتقای سطح همکاریهای امنیتی، سیاسی، اقتصادی و انرژی با جمهوریهای قفقاز ازجمله جمهوری آذربایجان و ارمنستان هستند. این در حالی است که اکنون فضای سیاسی جهانی و منطقه پس از حمله روسیه به اوکراین بهشدت تغییر کرده و در سه سال اخیر تقابل روسیه با ناتو در شرق اروپا شکل گرفته و دامنه نزاع به قفقاز هم کشیده شده و بحران در این جغرافیا را به نقطه جوش رسانده است. موفق نبودن اروپا در وارد کردن ضربهای کاری به روسیه در جنگ اوکراین سبب شده است ناتو به استفاده از ظرفیتهای مهم قفقاز ازجمله در حوزههای اقتصادی و نظامی رو آورد. سفر دو مقام ارشد اروپایی یعنی سفر آتی «استفان سژورنه» وزیر امور خارجه فرانسه به ارمنستان و نیز «ریچارد مور» رئیس سرویس اطلاعات مخفی انگلیس (امآی 6) به جمهوری آذربایجان که روز گذشته انجام شد، نشان از اهمیت قفقاز جنوبی در معادلات اروپایی و تلاش اتحادیه برای بازیگری در تحولات این حوزه است. هرچند باید به رقابت پنهان انگلیس و فرانسه نیز در این عرصه توجه داشت.حضور مقامات دو کشور مهم اتحادیه در قفقاز و بهویژه سفر رئیس سرویس اطلاعاتی مخفی انگلیس به باکو دارای اهمیت خاصی است. ریچارد مور، رئیس امآی 6 در دیدارهای خود با مقامات جمهوری آذربایجان بهطور ضمنی از ایده تشکیل نیروی نظامی مشترک کشورهای بهاصطلاح ترک در قفقاز و آسیای مرکزی سخن راند. او همچنین با حضور در جمع تعدادی از دانشجویان در شهر باکو، بر علاقهمندی لندن برای تقویت همگرایی میان جمهوری آذربایجان با کشورهای آسیای مرکزی تأکید کرد. اما اینکه وی چرا در این بازه زمانی از همگرایی میان کشورهای منطقه قفقاز و آسیای مرکزی سخن میگوید معنادار است.در تشریح وضعیت باید گفت امروز سیستم اشتراکگذاری اطلاعات محرمانه و تبادل دادههای جاسوسی به نام «پنج چشم» میان استرالیا، کانادا، نیوزیلند، انگلیس و ایالات متحده آمریکا برقرار است. بیان چنین مطلبی از سوی ریچارد مور به معنای حمایت از کشورهای ترکزبان برای سازماندهی سیستم مشابه اطلاعاتی و امنیتی در قفقاز و آسیای مرکزی است. به عقیده او، آنها میتوانند با اشغال جنوب ارمنستان، تمام منطقه قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی را از طریق ایجاد یک سازمان امنیتی هدایت کنند که این مسئله دو راهبرد مهم در عرصههای نظامی و اقتصادی شکل میدهد؛ نخست از نظر اقتصادی میتواند خفقان ژئوپلتیکی برای جمهوری اسلامی ایران ایجاد و تمام کریدورهای تجاری کشورمان را مختل کند و دوم، با سرازیر کردن نیروهای ضدایرانی ازجمله نظامیان ناتو، تجزیهطلبان پان ترک، تکفیریها و تشدید حضور رژیم صهیونیستی در نزدیکی مرزهای ایران، امنیت و تمامیت ارضی کشورمان را هدف قرار دهد.افزایش توان بازیگری انگلوساکسونها در قفقاز تا حدی هم به اشتباهات کرملین بازمیگردد. شاید اگر روسیه بازیگری خود را در شرق اروپا، منطقه بالکان و بالتیک و در نهایت در قبال اوکراین بهدرستی انجام میداد، امروز تا این حد مانور اروپاییها در قفقاز را ٖ شاهد نبودیم. مسکو سیاست خارجه خود را مبتنی بر رویدادهای لحظهای و فرصتهای مثبت آنی پیش میبرد. امروز هم روسها بهخاطر نداشتن راهبرد مناسب در سیاست خارجی خود، با بسیاری از کشورهای اروپای شرقی، بالتیک و منطقه بالکان به چالش برخوردهاند. در راستای همین رویکرد اشتباه در سال 2020 و در جنگ قرهباغ، مسکو قصد داشت نیکول پاشینیان، نخست وزیر ارمنستان را به خاطر گرایش به غرب تنبیه کند اما باکو، ترکیه، صهیونیستها و انگلیس از این فرصت استفاده کردند، نفوذ خود را تشدید کردند و سرانجام پای دیگر کشورهای فرامنطقهای به قفقاز باز شد.در این شرایط ایران میتواند از طریق همکاری منطقهای بهویژه با ارمنستان، روسیه، هند، فرانسهٔ نگران از کنترل بیش از حد مسیرهای انتقال کالا و انرژی قفقاز توسط کشورهای ترک متحد انگلیس و گرجستان، شرایط را به نفع خود حفظ کند. افزایش درهمتنیدگی امنیتی، اقتصادی و فرهنگی با ارمنستان بهویژه در منطقه سیونیک و ایجاد منطقه آزاد مغری پس از سالها معطلی، تعریض و بهینهسازی راههای موجود ترانزیتی با ارمنستان، تکمیل سریع کریدور ارس، آگاهسازی رسانهای عموم مردم از تهدیدات ناشی از تعلل در قفقاز، فعالتر کردن فرمت مذاکره 3+3 و تلاش برای انتقال انرژی منطقه به دیگر کشورها از طریق ایران برخی از راهحلهای قابلذکر است.