سیدمهدی حسینی کارشناس ارشد انرژی: همشیه وقتی بحث از تراز و ناترازی هر بخش از انرژی را داریم باید به دو وجه قضیه یعنی عرضه و تقاضا بپردازیم، زمانی در بخش عرضه و تقاضای نفت خام در اوپک قیمت را بالا بردند و اعراب در سال 1975 به خاطر جنگ اعراب و اسرائیل اروپاییها را تحریم کردند و دنیا دچار بحران شد؛ چون هم عرضه کم و هم اینکه به بسیاری از مناطق نفت ارسال نشد اما اروپا با ابتکار هنری کسینجر فکر کرد و آژانس بینالمللی انرژی (IEA) را ایجاد کرد در این برنامه دو هدف را دنبال کرد یکی اینکه تقاضا را با افزایش راندمان صنعتی پایین آورد و دیگر اینکه برنامهریزی کرد نفت را از جایی غیر اوپک تأمین کنند و درواقع خود را از شر اوپک رها کنند بنابراین همیشه میتوان در بخش عرضه و تقاضا بالانس ایجاد کرد.اگر ماجرای اوپک را به بنزین تعمیم دهیم ما در بخش عرضه میتوانستیم کارهای زیادی انجام دهیم که این کار را نکردیم اولاً اینکه با توسعه میداین گازی حجم زیادی میعانات گازی تولید کردیم و برای این پروژهها پالایشگاه احداث کردیم، ستاره خلیج فارس با ظرفیت بالای 400 هزار بشکه به حوزه پالایش و تولید سوخت کشور کمک زیادی کرد به این ترتیب که از مرحله ناترازی بنزین به صادرکننده بنزین رسیدیم و اقدام خوبی بود، از آن پس نیز طرحهای مهمی داشتیم که هم گاز و هم عرضه بنزین را نجات میداد از جمله پروژه پالایشگاه سیراف تعریف شد که قرار بود با جذب سرمایه داخلی ایجاد شود.پالایشگاههای سیراف دو خاصیت بزرگ داشتند و عدم راهاندازی آن نیز دو فاجعه بزرگ داشت خاصیت اول اینکه در صورت اجرا ناترازی امروز را نداشتیم و بخش عرضه فراورده و بنزین تقویت میشد و مهمتر توسعه گاز و تولید گار بوده است؛ تولید گاز میزان زیادی نیز تولید میعانات در پی دارد یعنی به ازای هر فاز پارس جنوبی 40 هزار بشکه میعانات تولید میشود که اکنون ما باتوجه به تحریم نمیتوانیم این حجم از میعانات را صادر کنیم، باضافه اینکه ویژگی میعانات تولیدی ایران نیز به لحاظ کیفیت خوب نیست، ترش است و بازار خوبی هم ندارد بنابراین اگر نتوانسیم صادر و پالایش کنیم امکان انبار این حجم از تولید را نیز نداریم و با وجود این موانع درواقع نمیتوانیم گاز هم باوجود ناترازی تولید کنیم حال آنکه در صورت اجرای سیراف این میعانات صرف تولید سوخت میشد.بنابراین یکی از مشکلات ما در بخش عرضه این است که پالایشگاههای سیراف را اجرا نکردیم ما باید میعانات را به پالایش برسانیم و ناترازی را از بین ببریم و این بزرگترین مشکل ما بوده که تاکنون انجام نداده و فراموش کردهایم.علاوه بر این ساخت پالایشگاه حجم زیادی سرمایه نیاز دارد که ما اکنون در اختیار نداریم یعنی پول کافی برای احداث پالایشگاه بزرگ را نداریم اما پالایشگاههای سیراف 60 هزار بشکهای است که باید مشوق ایجاد کنیم تا سرمایهگذاران ورود کنند، در هر حال علاوه بر مشکلات یاد شده دستگاههای نظارتی که متخصص هم نیستند به حدی سختگیری میکنند و ایراد میگیرند که هیچ قراردادی امضا و هیچ طرحی هم اجرا نشود و نتیجه این اقدامات نیز کار نکردن است.
در بخش تقاضا ما باید مصرف را مطابق استانداردهای بینالمللی تنظیم کنیم و بپذیریم عدم مصرف بهینه تقصیر سیاستگذار، بخش حمل و نقل و خودروساز است نه مردم. سیاست اصلی مربوط به بهینهسازی بخش مصرف دستگاهها و سیستم حمل و نقل، بخش واردات و قیمتگذاری خودرو ضایعه دارد، اینکه مجبور میشویم قیمت بنزین و گازوئیل را سوبسیدی کرده و به حدی پایین بیاوریم که به مردم فشار وارد نشود، مشکل دارد، زیرا با نرخ ارزان سوخت مردم سخت نمیگیرند و مصرف را کنترل نمیکنند.