خسرو سرایی کارشناس ارشد حمل و نقل: در ایران، سیاستهای توسعه دریا محور بر اساس دسترسی گسترده به آبهای جنوب و شمال، به ویژه خلیج فارس و دریای عمان، طراحی شده است. ایران با داشتن بنادر استراتژیکی مانند بندر شهید رجایی در جنوب و بندر امیر آباد در شمال، تلاش دارد تا از این ظرفیتها برای توسعه اقتصاد ملی، تجارت بینالمللی و افزایش ترانزیت کالا استفاده کند. سیاستهای اخیر ایران نیز توجه ویژهای به توسعه زیرساختهای بنادر، ایجاد مراکز لجستیک در نزدیکی بنادر و تقویت زنجیره تأمین دریایی داشتهاند.سیاستهای کلی ابلاغی توسعه دریا محور در ایران بر پایه برنامههایی مانند توسعه بنادر، تقویت ترانزیت کالاها، سرمایهگذاری در زیرساختهای دریایی و بندری، و استفاده از فناوریهای جدید مانند بلاک چین در لجستیک دریایی است. همچنین، اهداف بلند مدت مانند جذب سرمایهگذاری خارجی، تقویت همکاریهای بینالمللی، و افزایش سهم بنادر ایران در زنجیره تأمین جهانی نیز در این راستا قرار دارند.مهمترین آیتم سیاستهای ابلاغی توسعه دریا محور بند اول آن یعنی سیاست گذاری یکپارچه امور دریایی و تقسیم کار ملی و مدیریت چابک و کارآمد دریاست که بدون اهتمام برای شکل گیری این بند بقیه بندها اجرایی نخواهد شد، اظهار کرد: البته بندهای دیگر هم اهمیت خودشان را در اقتصاد ملی دارند. بندهایی نظیر توسعه فعالیتهای اقتصادی دریا محور و ایجاد قطبهای توسعه دریایی پیشران، تسهیل و توسعه سرمایهگذاری و مشارکت داخلی و خارجی، تدوین طرح جامع توسعه دریا محور با پهنه بندی دریا، کرانه و پس کرانه، ترانزیت و حمل و نقل دریایی در چارچوب سیاستهای کلی نظام و اهداف بلند مدت اقتصادی کشور تعیین شده است.این سیاستها به دنبال تقویت نقش دریا و بنادر در توسعه اقتصادی و افزایش قدرت اقتصادی، امنیتی و ژئوپلیتیک ایران هستند، افزود: به طور کلی این سیاستها به چند محور اساسی تقسیم میشود که عمدهترین آنها عبارت است از افزایش نقش بنادر در اقتصاد ملی، گسترش ترانزیت و کریدورهای حمل و نقل، توسعه صنعت دریایی و کشتیسازی، توسعه همکاریهای بینالمللی، سرمایهگذاری داخلی و خارجی.طی این سیاستها ایران به دنبال افزایش سهم خود در زنجیره تأمین جهانی و تبدیل شدن به هاب ترانزیتی منطقه است. مسلماً بدون توسعه صنعت دریایی و کشتیسازی و حمایت از توسعه صنعت کشتیسازی داخلی و تقویت صنایع مرتبط با دریانوردی استراتژیهای این سیاستها ناقص خواهند ماند. همچنین واضح است که هیچ یک از این اهداف بدون جذب سرمایهگذاری داخلی و خارجی امکان پذیر نخواهد بود. جذب سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی در حوزههای بندری، حملونقل و لجستیک دریایی از دیگر محورهای این سیاستها است. جذب سرمایه گذاری خارجی نیز وابستگی شدید دارد به توسعه همکاریهای بینالمللی. بنابراین سیاستهای توسعه دریامحور میبایست بر تقویت همکاریهای بینالمللی و استفاده از تجربیات کشورهای پیشرفته در توسعه بنادر و حملونقل دریایی تمرکز داشته باشند.ساختار کلی اقتصاد ایران بر صادرات انرژی به عنوان مهمترین منبع درآمد ملی تمرکز دارد و این مهم باعث شده است که سایر بخشهای اقتصاد، از جمله حمل و نقل دریایی و صنایع وابسته به دریا، در حاشیه قرار بگیرند.پایین بودن سهم دریا در تولید ناخالص داخلی (GDP) ایران به چندین دلیل مهم مرتبط است. این عوامل به طور کلی به مشکلات ساختاری، اقتصادی، مدیریتی و محیطی کشور برمیگردد. یکی از مهمترین دلایل کلیدی تمرکز غیر معمول اقتصاد ایران بر صنایع نفتی و گازی است. هر چند که در سالهای بعد از انقلاب چند بار تصمیم جدی گرفته شد که از وابستگی اقتصاد ایران به درآمدهای نفتی و مشتقات نفتی کاسته شود اما در عمل چنین نشد. واقعیت امر آن است که اقتصاد ایران به شدت وابسته به صنایع نفت و گاز است و این تمرکز باعث شده است که بخشهای دیگر اقتصادی مانند هر آنچه در دریا میتوان دید کمتر توسعه یابند و در نتیجه این امر موجب کم توجهی به ظرفیتهای بالقوه دریایی شده است.