نماد سایت نقش اقتصاد آنلاین

در مکتب دکتر عالیخانی درس چهارم : مشاور

سعید قصابیان کارشناس حمل و نقل: علینقی عالیخانی (  98-1307 ) وزیر اقتصاد ایران   در فاصله سالهای 48-1341 است. وی یکی از تکنوکرات های برجسته ایرانی ست که در دو دوره وزارت او، ایران به رشد اقتصادی 11.5 درصدی همزمان با نرخ تورم 2.6 درصدی دست یافت؛ عملکرد درخشانی که پس از او در هیچ دولتی تکرار نشد.به همین دلیل خاطرات او ارزش مطالعه دارد. خاطراتی که طی پروژه تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد به کوشش حبیب لاجوردی مصاحبه ، جمع آوری و منتشر  شده است.

در اینجا تلاش شده برداشت هائی را از این کتاب که میتواند برای مدیران و مهندسان امروز مفید باشد در چند بخش بصورت دنباله دار بازنویسی شوند . هر بار با یک موضوع. موضوع امروز مربوط است به دوران دو ساله (50-1348 ) ریاست ایشان بر دانشگاه تهران .

درس امروز : مشاور

در دانشکاه تهران سعی کردم یک کمی کارها را ساده تر بکنم. وقتی به آنجا رفتم متوجه شدم رئیس پیشین دانشگاه که شخصی بود بنام رضا که خودش را پروفسور رضا میخواند، جزو کارهای عجیب و غریبی که کرده بود یکی این بود که در حدود ده دوازده نفر از دانشگاهی ها را بصورت مشاور تعیین کرده بود که از اینها کار خاصی هم نمی خواست فقط یک پول اضافی به این افراد می پرداخت. بعضی از آنها از دوست های قدیم من بودند و حتی یکی از آنها همشاگردی دبیرستان من بود. ولی از همان روز اول عذر همه این مشاوران بی جهت را خواستم. اصولاً در کار مدیریت من اعتقاد زیادی به مشاور ندارم. برای اینکه یا یک شخص کار مشخصی میتواند انجام بدهد که باید آن اسم را رویش گذاشت یا اینکه کار مشخصی نمیتواند انجام بدهد که بدرد نمیخورد. ولی صِرف لغت مشاور معنی ندارد. حاضر هستم قبول بکنم که مثلاً بگویندیک نفر دستیار رئیس دانشگاه است برای مسائل آموزش فنی یا دستیار رئیس دانشگاه برای آموزش پزشکی ،ولی باید مشخص باشد که این شخص چه کاره است. اما همین صورت مشاور رئیس دانشگاه یعنی حرف مفت و پول مفت. بهمین دلیل هم به کار این اشخاص خاتمه دادم.

درس آموخته: صِرف لغت مشاور معنی ندارد. باید وظیفه این افراد در سازمان مشخص و شفاف باشد.

ادامه دارد …

 

خروج از نسخه موبایل