سامان سفالگر روزنامه نگار: هنوز مدت زمان زیادی از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری 2024 آمریکا نگذشته است با این حال، شاهد طرح تحلیل و تفسیرهای مختلف با محوریت این رویداد و تبعات و پیامدهای آن برای آمریکا و جهان در ابعاد گوناگون هستیم.به گزارش «نقش اقتصاد»؛ در این راستا، یکی از حوزههایی که برخی از صاحب نظران و البته افکار عمومی کشورمان تا حد زیادی معطوف به آن هستند این مساله است که ترامپ با حضور در کاخ سفید، چه سیاستهایی را در رابطه با ایران در دستورکار قرار خواهد داد؟ آیا همچون دوره چهار ساله پیشین حضور او در قدرت باید انتظار افزایش فشارهای اقتصادی علیه ایران را داشته باشیم یا خیر، ترامپ در دوره جدید حضورش در قدرت، سعی خواهد کرد تا با سیاستهای جدیدی در مورد ایران رفتار کند و رویههای تازهای را به نمایش بگذارد. رویههایی که عاری از رویکردهای تهاجمی و تُند هستند. در این رابطه، به تازگی شاهد بودهایم که نشریه فایننشیال تایمز در خبری با استناد به آنچه از منابع نزدیک به دولت ترامپ ذکر کرده این نکته را مورد اشاره قرار داده است که ترامپ و تیم متحد وی در قدرت سعی دارند فشارهای اقتصادی را به قدری علیه ایران افزایش دهند که اقتصاد این کشور ورشکسته شود و تهران امکان حمایت مؤثر از نیروهای متحد با خود در سطح منطقه را از دست بدهد. البته که این رویکرد احتمالی ترامپ تا حد زیادی نیز معطوف به تشدید نارضایتیهای داخلی از وضعیت اقتصادی کشورمان است و سعی دارد تا گسلهای امنیتی را علیه ایران فعال کند. در این میان، اینطور به نظر میرسد که تکیه و نکته اصلی که فایننشیال تایمز سعی در برجسته سازی آن داشته، مربوط به افزایش فشارها علیه صنعت نفت ایران و روند صادرات نفت کشورمان است. دلیل آن هم این است که اساساً بخش قابلتوجهی از اقتصاد ایران هنوز به واسطه دلارهای نفتی تغذیه میشود و بدون تردید این حوزه اصلیترین عرصهای است که طیف رقبا و دشمنان کشورمان جهت ضربه زدن به ایران آن را مد نظر دارند. جدای از آنچه نشریه فایننشیال تایمز در رابطه با کشورمان گفته، باید توجه داشته باشیم که نگاهی اجمالی به اعضای تیم سیاست خارجی ترامپ نیز نشان میدهد که او قراراست بار دیگر فشارها علیه ایران را تشدید کند. اکنون گزینههای انتخاب شده از سوی ترامپ برای کرسیهای وزارت خارجه، وزارت دفاع، وزارت خزانه داری و یا مشاور امنیت ملی آمریکا و نماینده این کشور در سازمان ملل متحد، همه و همه گرایشهای روشن ضدایرانی و در عین حال، حامی رژیم اشغالگر قدس دارند. تردیدی نیست که اگر ترامپ قصد داشت تا رویکرد منعطفتری را در رابطه با ایران اتخاذ کند، بایستی این نکته را در افرادی که برای سمتهای گوناگونی که قرار است در دولت آتی آمریکا به خدمت مشغول شوند، نشان میداد نه اینکه دست روی افرادی بگذارد که شدیداً مشهور به رویکردهای تهاجمی و ضدایرانی هستند. از این رو، صنعت نفت ایران و روند صادرات نفت کشورمان، اصلیترین حوزههایی خواهند بود که در طی ماهها و سالهای آتی، هدفِ اقدامات تقابلی دولت ترامپ قرار خواهند گرفت. فراموش نکنیم که رویکرد اصلی ترامپ، ضعیف کردن اقتصادِ دشمنان و رقبای آمریکا و سپس ضربه زدن به آنها است. شواهد و قرائن نیز نشان میدهند که ترامپ در دستورکار تازه خود علیه ایران مصمم است. در این رابطه، انتظار میرود که ترامپ و تیم اقتصادی و سیاست خارجی او تا حد زیادی فشارهای خود علیه چین برای کاهش خرید نفت از ایران را افزایش دهند. بر اساس آخرین دادههای موسسه “کپلر”، چین اکنون بخش اعظم نفت صادراتی ایران را خریداری میکند و در طی ماه گذشته میلادی با خرید میانگین 1 میلیون و 700 هزار بشکه نفت از ایران در روز، به اصلیترین مشتری نفت صادراتی ایران تبدیل شده است. در این رابطه، نباید از یاد ببریم که چین و آمریکا تنشها و مناسبات اقتصادی گستردهای با یکدیگر دارند. نکته احتیاط آمیز این است که حجم مبادلات نفتی ایران و چین برای طرف چینی در قیاس با حجم کلی مبادلات تجاریاش با آمریکا، ناچیز است. موضوعی که میتواند ایران را به یک اهرم چانه زنی در قالب روابط چین و آمریکا تبدیل کند. از این رو، روند آمادهسازیهای اقتصادی لازم در کشور برای مقابله با دولت ترامپ که قبل از پیروزی وی در انتخابات اخیر آمریکا بر اساس آنچه برخی منابع آگاه پیشتر اعلام کرده بودند آغاز شده، باید با قدرت ادامه یابد و تمهیدات لازم به ویژه در حوزه حراست از خطوط و روندهای صادراتی نفت ایران اندیشیده شود.