محسن پاک آیین تحلیلگر سیاسی: متاسفانه در هفتههای اخیر کشورهای آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان که شریک جنایات جنگی و نسل کشی رژیم صهیونیستی در فلسطین و لبنان هستند، جمهوری اسلامی ایران را با ادعاهای بی اساس مورد هجمه تبلیغاتی و فشارهای سیاسی قرار دادهاند.
برای نمونه میتوان به رویکرد اتحادیه اروپا در حمایت از ادعای واهی امارات در خصوص جزایر سه گانه ایرانی اشاره کرد و از ادعای بی اساس حمایت ایران از روسیه در جنگ اوکراین که موجب تحریمهای ظالمانه علیه ایران شد، سخن گفت.
اول آذرماه نیز کشورهای انگلیس، فرانسه و آلمان با حمایت آمریکا در نشست فصلی شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی، قطعنامه جدیدی با آرای نه چندان زیاد علیه ایران، به تصویب رساندند. این اقدام در حالی انجام شد که زلنسکی رئیس جمهور اوکراین ادعای کشورهای غربی مبنی بر فروش موشک ایرانی به روسیه را رد کرده بود.
برای شناخت انگیزههای سه کشور اروپایی و راه مقابله با آنها، میتوان به نکات زیر توجه کرد.
- انگیزه اصلی آمریکا و واروپا از اعمال فشارهای بین المللی علیه ایران، انحراف افکار عمومی از مشارکت در همراهی با رژیم صهیونیستی است. این کشورها نه تنها از اعمال فشار بر اسرائیل خودداری میکنند بلکه با وتوی قطعنامههای تنبیهی، در مقابل اراده جامعه جهانی برای مقابله با این رژیم میایستند. در عین حال اتحادیه اروپا که بازنده اصلی جنگ اوکراین بوده و به لحاظ مالی و تأمین منابع انرژی با مشکل جدی مواجه است، سعی دارد با طرح مباحث ذهنی و انحرافی، افکار مردم اروپا را از شکستهای خود منحرف کند. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران مخالف جنگ روسیه و اوکراین بوده و مقامات کشور در سطوح مختلف خواهان خاتمه عادلانه جنگ و برقراری صلح و آرامش بین مسکو و کیف شدهاند. در آن سو، آمریکا و اروپا نه تنها به دنبال خاتمه جنگ نبوده بلکه بطور مستمر با حمایتهای مالی و تسلیحاتی، اوکراین را برای تداوم جنگ با روسیه ترغیب کردهاند.
2- نباید فراموش کرد که علت اصلی وقوع جنگ اوکراین، تمایل اعضای ناتو برای پیشروی به سوی شرق و تقابل با روسیه بود که در صورت موفقیت، بقیه کشورهای اُوراسیا از جمله ایران و چین نیز در معرض تهدید قرار میگرفتند. در واقع روسیه برای ممانعت از اهداف توسعه طلبانه ناتو وارد جنگ با اوکراین شد که این اقدام در وهله اول به نفع امنیت روسیه و در وهله بعدی در جهت منافع امنیتی کشورهای حوزه اُوراسیا تلقی میشود. لذا کشورهای این منطقه بطور طبیعی باید روسیه را مورد حمایت قرار دهند. همچنین حمله پیشدستانه روسیه به اوکراین، بهیچوجه به اندازه تهاجم اسرائیل به فلسطین و غزه و بخصوص نسل کشی در غزه، شنیع و سخیف نبوده و کشورهای غربی اگر واقعاً به دنبال دفاع عادلانه از امنیت جهانی و حقوق بشر هستند در وهله اول باید علیه اسرائیل اقدام تنبیهی انجام داده و این رژیم را با اعمال مجازاتهای بین المللی وادار به پذیرش آتش بس و پایان نسل کشی نمایند.
- آمریکا و اتحادیه اروپا به اوکراین موشکهای دور بُرد میدهند تا بتواند خاک روسیه را هدف قرار دهد. علاوه بر این، سلاحهای بسیار پیشرفته را در اختیار رژیم صهیونیستی قرار میدهند تا به نسل کشی خود ادامه دهد. آنها معاملات تسلیحاتی را برای خود جایز دانسته و جلوگیری از آتشبس را مباح میدانند و با این رویکرد متناقض کمپانیهای تولید تسلیحات خود را با فروش سلاح به اوکراین و رژیم صهیونیستی در مسیر درآمدزایی قرار میدهند؛ اما در این شرایط از جمهوری اسلامی ایران میخواهند که از انجام معاملات تسلیحاتی خوداری کند.
- واقعیت دیگر این است که علیرغم رویکرد اتحادیه اروپا نسبت به ایران، برخی از مقامات کشورهای عضو این اتحادیه گفتهاند که سیاستهای اتحادیه اروپا را در قبال ایران نمیپسندیم و به دنبال بهبود و تداوم ارتباطات با ایران هستیم. آنها از دیکتاتوری فرانسه و آلمان با تحریک انگلیس نسبت به بقیه اعضای اتحادیه اروپا رنج میبرند و در مجموع اختلافات موجود در داخل این اتحادیه، ترامپ رئیس جمهور منتخب آمریکا را مترصد تضعیف و حتی فروپاشی اتحادیه اروپا با کمک انگلیس کرده است.
در این شرایط به نظر میرسد جمهوری اسلامی ایران باید بی اعتنا به فشارها و فضاسازیهای غرب، ضمن تقویت توانایی هستهای خود، یک برنامه راهبردی با هدف درآمدزائی از معاملات تسلیحاتی با کشورهای دوست تنظیم و اجرا نماید. در عین حال باید با آن دسته از کشورهای اتحادیه اروپا که دیدگاههای نزدیکتری به ایران دارند، بنای تعامل و همکاری گذاشت و همزمان برای اقدام متقابل در قبال تحریم کشتیرانی و هواپیمایی ایران از سوی چند کشور اروپایی، راهکارهای مناسب را بررسی و اتخاذ کرد.