نماد سایت نقش اقتصاد آنلاین

سدسازی مرموز طالبان!

فرزانه فراهانی روزنامه نگار:

برای بررسی پیامدهای سدسازی افغان‌ها در نزدیکی مرزهای ایران با عباس محمدی،‌ کنشگر و فعال محیط زیست، به گفتگو پرداخته‌ایم؛ مشروح گفتگو را در ادامه این مطلب بخوانید.

تبعات سدسازی بیرویه در کشور و در مرزهای ایران چیست؟

موضوع خیلی واضح این است که وقتی وزارت نیرو بارها اعلام کرده که «ایران سومین کشور بزرگ سدساز در دنیا است»، نمی‌تواند به سدسازی افغانستانی‌ها ایراد چندانی را وارد کند و حرفی بزند که در محافل جهانی شنوای این حرف باشند. ما در ایران حتی به روی رودخانه‌هایی که از یک استان به استان دیگر آب می‌برد سد بسته‌ایم و این قبیل اقدامات سدسازی و بندسازی روی آن‌ها یک سری اختلافات عجیب اجتماعی را در بین مردم استان‌های مختلف کشور مثل چهارمحال و بختیاری، اصفهان و خوزستان، کردستان، زنجان، کرمان و … به وجود آورده است و خب طبیعی است که رطب خورده نمی‌تواند منع رطب کند.

نکته دیگر این است که ایران اساساً جایگاه دیپلماسی و محیط زیستی خود را از دست داده است و نمی‌تواند در مقابل کشوری مثل ترکیه که یک کشور قدرتمند عضو ناتو است که هیچ، ایران در مقابل افغانستان هیچ سلاح دیپلماتیکی برای حرف زدن ندارد و آن‌ها هم می‌گویند ما می‌خواهیم برای مردم خودمان آب تأمین کنیم. تأمین آب یک کلمه دروغین است. سران و مسئولان افغان هم همین حرف مسئولان وزارت نیرو در کشور خودمان را می‌زنند و بنابراین مسئولان کشور در حال حاضر نمی‌توانند کار خاصی انجام بدهند.

چرا افغانستان به قراداد منعقد شده با ایران پایبند نیست و حقابه ایران را نمیدهد؟

ما در مورد رودخانه هیرمند مشخصاً یک قرارداد با کشور افغانستان داریم البته آن قرارداد یک قرارداد ضعیف است و خیلی نمی‌توانیم روی آن حساب کنیم و مربوط به پیش از انقلاب است که سالانه حدود 700 میلیون مترمکعب آب باید به ایران بیاید و این برای شرایط عادی بوده، در شرایط سیلابی هیرمند باید آب بیشتری به ایران وارد شود ولی حتی در این مورد استثنایی هم ما نتوانسته‌ایم حق خودمان را از افغانستان بگیریم و افغانستان چه در زمان طالبان اول و چه در زمان حامد کرزای و دولت آن زمان و چه در زمان طالبان فعلی، اساساً ایران نتوانسته حقابه خود را از آن‌ها بگیرد، چون دیپلماسی ضعیفی به ویژه در حوزه محیط زیست داشته و داریم و خود افغانستان هم با دیدن ضعف طرف ایرانی سوءاستفاده کرده است.

افغانستان روی هیرمند 3 سد ساخته است و کارایی دیگر سدهای ما، مثل سد دوستی که بین ایران و ترکمنستان مشترک است هم مختل کرده. ساخت سد جدید «پاشدان» هم مشابه همین اتفاقات را رقم می‌زند و پیامدهای بسیاری را در شرایط بحران آب کشور ما به دنبال دارد.

چه کشورهایی به سدسازی افغانستانیها کمک میکنند؟

جالب این است که از جمله متحدان و سرمایه گذاران کشور افغانستان در سدسازی‌های اخیر، کشورهایی چون چین هستند که جزو شرکای بزرگ اقتصادی و تجاری ایران است و حتی ایران نمی‌تواند با متحدان بزرگ تجاری خود که سالانه میلیاردها دلار سود به جیب آن‌ها می‌ریزد، رایزنی‌هایی داشته باشد که یا این سدها ساخته نشوند و یا وقتی می‌خواهند سدی بسازند حداقل قراردادی بین 2 کشور بسته شود که سهم آب ما مشخص باشد.

ایران وقتی با وجود قرارداد نتوانسته برای پیگیری حقابه مردم خود با دولتمردان افغانستان صحبت کند چگونه می‌تواند با دولتی مثل طالبان صحبت کند و حق مردم را مطالبه کند و قطعاً در این مورد اخیر سد پاشدان هم نمی‌تواند حرفی بزند و کاری کند.

پیشنهاد شما برای عبور از بحران آب در کشور چیست؟

وضعیت آب در سیستان و بلوچستان و همچنین در خراسان رضوی بسیار بدتر از وضعیتی است که گفته می‌شود و این نتیجه سیاست خارجی غلط است و پیشنهاد من این است که ایران باید با قدرت و با سرعت سیاست خارجی خود را اصلاح کند و می‌تواند با اصلاح رویه با دنیا حرف بزند و نظر دولت‌های قوی را جلب کند.

مشابه این اتفاق و سدسازی منجر به بحران آب در کشور همسایه، از سوی ما هم اتفاق افتاده؟

مشابه اتفاقات فوق را در عراق داریم و در حال حاضر این موضوع باعث شده مردم عراق نسبت این اقدام نظر خوبی نداشته باشند. البته باید هزینه بسیار گزافی را متقبل می‌شویم تا آب را به دشت‌های ایلام یا خوزستان بیاوریم و این موضوع اصلاً توجیه اقتصادی هم ندارد ولی محافل سدسازی که می‌خواهند بودجه مملکت را غارت کنند، حرف‌هایی می‌زنند که برعکس مصلحت کشور و موضوعات محیط زیستی ایران است و اصولی‌تر این است که ما رابطه سیاسی خوبی با کشورهایی مثل افغانستان و عراق داشته باشیم و مبادلات کالایی خود را افزایش می‌دادیم تا اینگونه متضرر نشویم.

می‌توانیم به افغانستان پیشنهاد بدهیم که در ازای آبی که باید به کشور ما بدهد، محصولات کشاورزی‌اش را با قیمت مناسب خریداری کنیم و با دریافت حقابه خودمان از انتقال آب به نقاط کوهستانی افغانستان که کشاورزی بازدهی و کیفیت چندانی ندارد، کشاورزی را در سیستان و بلوچستان یا خراسان رضوی رونق بدهیم و محصولات تولیدی‌مان را با قیمت مناسب به افغانستان صادر کنیم.

 

 

خروج از نسخه موبایل