محمد جواد خلیلی روزنامه نگار: یارانه بنزین یکی از پرهزینهترین سیاستهای اقتصادی کشور است که هر روز میلیاردها تومان از بودجه عمومی را به خود اختصاص میدهد. این گزارش که توسط روزنامه نقش اقتصاد تهیه شده، به بررسی ابعاد مختلف یارانه بنزین، از جمله تأثیر آن بر بودجه، کسری مالی، و فرصتهای از دسترفته در توسعه اقتصادی میپردازد. همچنین، مقایسهای با تجربیات کشورهای دیگر در مدیریت یارانههای انرژی ارائه شده است تا راهکارهای ممکن برای اصلاح این سیاست پرچالش شفافتر شود. یارانه بنزین در ایران به یکی از بزرگترین چالشهای اقتصادی کشور تبدیل شده است. با توجه به مصرف روزانه 124 میلیون لیتر بنزین در کشور، این یارانه بار مالی عظیمی بر دولت تحمیل کرده و تأثیرات گستردهای بر بودجه و اقتصاد ملی دارد. در این گزارش به بررسی ابعاد مختلف این موضوع، از جمله تأثیر بر بودجه، کسری مالی، مصرف بیرویه سوخت، مقایسه با سایر کشورها و گزینههای جایگزین پرداخته میشود.
بار مالی یارانه بنزین
طبق آمار حدود 70 درصد بنزین مصرفی در ایران سهمیهای و با نرخ 1500 تومان عرضه میشود، در حالی که 30 درصد باقیمانده با نرخ آزاد 3 هزار تومان مصرف میشود. مصرفکنندگان روزانه 130 میلیارد و 500 میلیون تومان برای بنزین یارانهای و 111 میلیارد تومان برای بنزین آزاد پرداخت میکنند. در مجموع، مردم روزانه 241 میلیارد و 500 میلیون تومان هزینه بنزین را میپردازند اما هزینه واقعی بنزین بسیار بالاتر است. بر اساس محاسبات، دولت روزانه 1133 میلیارد و 500 میلیون تومان یارانه بنزین پرداخت میکند. این رقم در سال به بیش از 413 هزار میلیارد تومان میرسد که بخش عمدهای از بودجه عمومی کشور را به خود اختصاص میدهد. برای مقایسه، بودجه بسیاری از بخشهای حیاتی مانند آموزش، بهداشت و توسعه زیرساختها به مراتب کمتر از این رقم است.
تأثیر بر کسری بودجه
یارانه بنزین یکی از عوامل اصلی کسری بودجه دولت است. در حالی که اقتصاد ایران با محدودیتهای درآمدی ناشی از کاهش صادرات نفت و تحریمها مواجه است، این یارانه فشار مضاعفی بر منابع مالی دولت وارد میکند. کسری بودجه سالانه کشور در سال جاری از مرز 700 هزار میلیارد تومان عبور کرده است که بخشی از آن به دلیل هزینههای سنگین یارانه انرژی است. کسری بودجه باعث افزایش استقراض دولت از بانک مرکزی و چاپ پول میشود که بهنوبه خود تورم را تشدید میکند. این چرخه منفی موجب کاهش قدرت خرید مردم و تشدید نابرابریهای اقتصادی میشود. بسیاری از کارشناسان معتقدند که حذف یا کاهش یارانه بنزین میتواند به کاهش این مشکلات کمک کند.
مصرف بیرویه سوخت
یارانه بنزین باعث شده است که ایران یکی از بالاترین سرانههای مصرف سوخت در جهان را داشته باشد. با وجود منابع محدود انرژی و نیاز به صادرات برای درآمدزایی، بخش عمدهای از تولید داخلی به مصرف داخلی اختصاص مییابد. مصرف بالای انرژی نهتنها منابع داخلی را تحت فشار قرار میدهد بلکه محیطزیست را نیز تخریب میکند. بر اساس آمار، مصرف سالانه بنزین در ایران به 40 میلیارد لیتر رسیده است. این میزان مصرف به افزایش آلودگی هوا، تخریب زیرساختهای شهری و کاهش کیفیت زندگی شهروندان منجر شده است. برخی از تحلیلها نشان میدهند که قیمت پایین سوخت یکی از عوامل اصلی ترافیک سنگین در کلانشهرها و افزایش مصرف بیرویه سوخت است.
تأثیر بر محیطزیست و سلامت عمومی
مصرف بالای سوخت یارانهای نهتنها از نظر اقتصادی بلکه از نظر زیستمحیطی نیز پیامدهای جدی دارد. انتشار گازهای گلخانهای و آلودگی هوای ناشی از مصرف بیرویه سوخت، ایران را در زمره کشورهای با آلودگی شدید هوا قرار داده است. این آلودگی تأثیر مستقیمی بر سلامت عمومی و افزایش بیماریهای تنفسی و قلبی دارد. هزینههای درمانی مرتبط با این بیماریها نیز بار مالی بیشتری بر نظام سلامت کشور تحمیل میکند.
مقایسه یارانه انرژی در کشورهای دیگر
برای درک بهتر تأثیر یارانه بنزین در ایران، مقایسه آن با سایر کشورها ضروری است. بسیاری از کشورهای توسعهیافته یارانهای برای سوختهای فسیلی پرداخت نمیکنند و به جای آن از مالیات بر سوخت بهعنوان ابزاری برای کاهش مصرف و سرمایهگذاری در انرژیهای پاک استفاده میکنند. در کشورهای اروپایی، قیمت هر لیتر بنزین به دلیل مالیات بالا، گاهی به بیش از 2 یورو حدود 90 هزار تومان میرسد. این سیاست موجب کاهش مصرف سوخت، توسعه حملونقل عمومی و بهبود کیفیت هوا شده است. در کشورهای در حال توسعه، بسیاری از دولتها یارانه سوخت را بهطور هدفمند ارائه میکنند. برای مثال در هند یارانه سوخت به خانوارهای کمدرآمد محدود شده و از کارتهای هوشمند برای توزیع عادلانه آن استفاده میشود. این رویکرد به کاهش بار مالی دولت و جلوگیری از مصرف بیرویه کمک کرده است. در مقابل، ایران به دلیل سیاستهای یارانهای گسترده، یکی از ارزانترین نرخهای بنزین در جهان را دارد. این سیاستها نهتنها باعث هدررفت منابع ملی شده است بلکه توانایی دولت در سرمایهگذاری در زیرساختهای اساسی را نیز محدود کرده است. یارانه بنزین بهنوعی فرصتهای توسعه را از بخشهای دیگر اقتصادی میگیرد. اگر این منابع مالی عظیم به جای تخصیص به سوخت ارزان، در حوزههایی مانند توسعه حملونقل عمومی، آموزش، و زیرساختهای انرژی سرمایهگذاری شود، میتواند تحول بزرگی در اقتصاد کشور ایجاد کند. برای مثال اختصاص تنها نیمی از یارانه بنزین به حملونقل عمومی میتواند سیستمهای ریلی و اتوبوسرانی را بهبود بخشد و فشار ترافیکی در شهرهای بزرگ را کاهش دهد.
نقش سیاستهای حمایتی هدفمند
یکی از گزینههای پیشنهادی برای مدیریت بهتر منابع، حذف تدریجی یارانه بنزین و ارائه حمایتهای نقدی هدفمند به خانوارهای کمدرآمد است. این سیاست علاوه بر کاهش هزینههای دولت، میتواند به افزایش عدالت اجتماعی و کاهش نابرابریها کمک کند. تجربه کشورهای دیگر نشان داده است که پرداخت نقدی مستقیم به مردم میتواند تأثیرات مثبت بیشتری نسبت به یارانههای غیرهدفمند داشته باشد.
تجربیات جهانی در حذف یارانه سوخت
در برخی کشورها، حذف یارانه سوخت بهصورت تدریجی انجام شده و دولتها از منابع آزادشده برای توسعه زیرساختهای پایدار استفاده کردهاند. در اندونزی دولت با حذف یارانه سوخت، بخش عمدهای از منابع مالی را به توسعه مدارس و بیمارستانها اختصاص داد. در مصر، اصلاحات مشابهی موجب کاهش فشار بودجهای و افزایش سرمایهگذاری در حملونقل عمومی شد. این تجربیات نشان میدهد که با مدیریت صحیح میتوان یارانههای پرهزینه را به سمت اهداف مولد هدایت کرد.
چشمانداز آینده
با توجه به چالشهای موجود، اصلاح نظام یارانه بنزین امری ضروری است. این اصلاحات باید با در نظر گرفتن تأثیرات اجتماعی و اقتصادی بهطور تدریجی و با شفافیت کامل اجرا شوند. همچنین استفاده از فناوریهای پیشرفته مانند کارتهای هوشمند میتواند به توزیع عادلانه منابع کمک کند و از سوءاستفاده جلوگیری کند. در نهایت، یارانه بنزین با بار مالی سنگینی که بر دولت تحمیل میکند، نیازمند بازنگری اساسی است. این سیاست نهتنها باعث هدررفت منابع مالی و افزایش کسری بودجه شده است بلکه مصرف بیرویه سوخت، تخریب محیطزیست و کاهش کیفیت زندگی را نیز به همراه داشته است. اصلاح سیاستهای یارانهای و هدایت منابع به سمت بخشهای مولد اقتصادی میتواند راهحلی مؤثر برای رفع بحرانهای اقتصادی و حرکت به سمت توسعه پایدار باشد.