نماد سایت نقش اقتصاد آنلاین

گزارش «نقش اقتصاد» از واقعیت‌های پنهان مصرف گاز و چالش‌های بازتوزیع یارانه‌ها؛ چرا اصلاح قیمت گاز کارساز نیست؟

محمد زند روزنامه نگار: موضوع مصرف انرژی به‌ویژه گاز طبیعی به یکی از مباحث اصلی اقتصادی و اجتماعی در ایران تبدیل شده است. گزارش‌های جدید نشان می‌دهد الگوی مصرف گاز در میان خانوارهای ایرانی تفاوت‌های قابل‌توجهی با تصورات رایج دارد. برخلاف باور عمومی که مشترکان پرمصرف گاز را به دهک‌های بالای درآمدی و مشترکان کم‌مصرف را به دهک‌های پایین‌تر نسبت می‌دهد داده‌های اخیر این فرضیه را به چالش کشیده است. این گزارش به بررسی وضعیت مصرف گاز طبیعی در میان دهک‌های درآمدی مختلف پیامدهای طرح بازتوزیع یارانه‌های گاز و چالش‌های پیش روی سیاست‌گذاری در این حوزه می‌پردازد.

الگوی یکسان مصرف گاز

به گزارش روزنامه «نقش اقتصاد» بر اساس مطالعات اخیر تقریباً تمام دهک‌های درآمدی در ایران الگویی مشابه در مصرف گاز طبیعی دارند. به طور متوسط هر خانوار سالانه حدود 2000 مترمکعب گاز مصرف می‌کند. این رقم نشان‌دهنده توزیع یکنواخت مصرف گاز در میان صدک‌های مختلف رفاهی است. به بیان دیگر تصور رایج که خانوارهای پرمصرف گاز لزوماً از اقشار مرفه و خانوارهای کم‌مصرف از اقشار کم‌درآمد هستند با واقعیت همخوانی ندارد. داده‌ها حاکی از آن است که 50 درصد مشترکان پرمصرف گاز به طور یکسان در میان دهک‌های درآمدی توزیع شده‌اند. این بدان معناست که هم در دهک اول (کم‌درآمدترین) و هم در دهک دهم (پردرآمدترین) خانوارهایی با مصرف بالای گاز وجود دارند. این یافته از یک سو نشان‌دهنده پیچیدگی رفتار مصرفی خانوارهای ایرانی است و از سوی دیگر ضرورت بازنگری در سیاست‌های یارانه‌ای و قیمت‌گذاری انرژی را برجسته می‌کند.

اصلاح قیمت و تأثیرات محدود بر مصرف

یکی از راهکارهای پیشنهادی برای مدیریت مصرف گاز اصلاح قیمت‌ها و بازتوزیع یارانه‌های انرژی است. با این حال داده‌ها نشان می‌دهد که افزایش قیمت گاز تنها تأثیر محدودی بر کاهش مصرف خواهد داشت. بر اساس برآوردها با اصلاح قیمت‌ها مصرف گاز خانگی تنها حدود 10 درصد کاهش می‌یابد. این کاهش اندک می‌تواند به عوامل مختلفی از جمله وابستگی بالای خانوارها به گاز برای گرمایش و مصارف خانگی و نبود زیرساخت‌های کافی برای جایگزینی انرژی‌های دیگر مرتبط باشد. در عین حال طرح بازتوزیع یارانه‌های گاز پیامدهای اجتماعی و اقتصادی قابل‌توجهی به دنبال دارد. گزارش‌ها نشان می‌دهد که 49 درصد از خانوارها از این طرح متضرر خواهند شد. نکته قابل‌توجه این است که نیمی از این خانوارهای متضرر در دهک‌های اول تا پنجم درآمدی قرار دارند که به طور متوسط ماهانه بین 1.5 تا 5 میلیون تومان زیان مالی متحمل می‌شوند. این موضوع زنگ خطری برای سیاست‌گذاران است زیرا اجرای طرح‌های اصلاح یارانه بدون در نظر گرفتن تأثیرات آن بر اقشار کم‌درآمد می‌تواند به افزایش نابرابری و نارضایتی اجتماعی منجر شود.

چالش‌های سیاست‌گذاری در حوزه انرژی

یافته‌های فوق چالش‌های متعددی را پیش روی سیاست‌گذاران قرار می‌دهد. نخست اینکه یکسان بودن الگوی مصرف گاز در میان دهک‌های درآمدی نشان‌دهنده ضرورت طراحی سیاست‌هایی است که به جای تمرکز صرف بر درآمد به عوامل دیگری مانند اندازه خانوار نوع کاربری گاز و شرایط اقلیمی مناطق مختلف توجه کند. برای مثال خانوارهای ساکن در مناطق سردسیر به دلیل نیاز بیشتر به گرمایش ممکن است مصرف بالاتری داشته باشند حتی اگر در دهک‌های پایین درآمدی قرار گیرند. دومین چالش به اثربخشی محدود اصلاح قیمت‌ها بازمی‌گردد. کاهش 10 درصدی مصرف گاز در برابر هزینه‌های اجتماعی و اقتصادی طرح بازتوزیع یارانه‌ها ممکن است توجیه‌پذیر نباشد. این موضوع سیاست‌گذاران را به سمت جست‌وجوی راهکارهای جایگزین مانند بهبود زیرساخت‌های انرژی افزایش بهره‌وری در مصرف و ترویج استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر سوق می‌دهد.

سومین و شاید مهم‌ترین چالش تأثیر منفی طرح بازتوزیع بر اقشار کم‌درآمد است. زیان مالی خانوارهای دهک‌های اول تا پنجم می‌تواند تبعات گسترده‌ای از جمله کاهش قدرت خرید افزایش فقر و تشدید احساس محرومیت داشته باشد. این موضوع لزوم طراحی مکانیزم‌های حمایتی هدفمند مانند تخصیص یارانه‌های نقدی یا غیرنقدی به خانوارهای کم‌درآمد را برجسته می‌کند.

ضرورت بازنگری در سیاست‌های یارانه‌ای

طرح بازتوزیع یارانه‌های گاز در حالی مطرح شده که نظام یارانه‌ای انرژی در ایران سال‌هاست با انتقادات متعددی روبه‌رو است. یارانه‌های انرژی در ایران به دلیل تخصیص غیرهدفمند نه تنها به توزیع عادلانه منابع کمک نکرده بلکه به مصرف غیربهینه و فشار بر منابع طبیعی نیز منجر شده است. با این حال اصلاح این نظام نیازمند رویکردی جامع و چندجانبه است. کارشناسان پیشنهاد می‌دهند که به جای افزایش یک‌باره قیمت‌ها اصلاحات به صورت تدریجی و همراه با برنامه‌های حمایتی اجرا شود. برای مثال می‌توان یارانه‌های انرژی را به صورت نقدی یا در قالب بن‌های انرژی به خانوارهای کم‌درآمد اختصاص داد تا اثرات منفی افزایش قیمت‌ها جبران شود. همچنین سرمایه‌گذاری در فناوری‌های کاهش مصرف انرژی مانند عایق‌بندی ساختمان‌ها و توسعه سیستم‌های گرمایشی کارآمد می‌تواند به کاهش مصرف گاز بدون تحمیل هزینه‌های اضافی به خانوارها کمک کند.

دیدگاه‌های اجتماعی و اقتصادی

طرح بازتوزیع یارانه‌های گاز واکنش‌های متفاوتی در میان کارشناسان و افکار عمومی به دنبال داشته است. برخی اقتصاددانان معتقدند که اصلاح قیمت‌ها گامی ضروری برای کاهش مصرف بی‌رویه و حرکت به سمت اقتصاد پایدار است. با این حال گروهی دیگر هشدار می‌دهند که بدون در نظر گرفتن تبعات اجتماعی این طرح ممکن است به افزایش نابرابری و تنش‌های اجتماعی منجر شود. در سطح جامعه نیز خانوارها نگرانی‌هایی درباره افزایش هزینه‌های زندگی ابراز کرده‌اند. برای بسیاری از خانواده‌های کم‌درآمد گاز نه تنها یک منبع انرژی بلکه بخش جدایی‌ناپذیر از بودجه ماهانه آن‌ها است. افزایش قیمت گاز بدون ارائه راهکارهای جبرانی می‌تواند فشار مضاعفی بر این خانوارها وارد کند.

راهکارهای پیشنهادی

برای مدیریت بهتر مصرف گاز و کاهش تبعات اجتماعی طرح‌های اصلاحی چند راهکار کلیدی پیشنهاد می‌شود. نخست توسعه زیرساخت‌های انرژی جایگزین مانند انرژی خورشیدی و بادی می‌تواند وابستگی به گاز طبیعی را کاهش دهد. دوم اجرای برنامه‌های آموزشی برای ترویج فرهنگ مصرف بهینه انرژی در میان خانوارها ضروری است. سوم طراحی سیستم‌های یارانه‌ای هوشمند که بر اساس نیاز واقعی خانوارها تخصیص یابد می‌تواند به کاهش نابرابری‌ها کمک کند. علاوه بر این همکاری بین نهادهای دولتی بخش خصوصی و سازمان‌های مردم‌نهاد برای اجرای پروژه‌های کاهش مصرف انرژی و حمایت از خانوارهای کم‌درآمد می‌تواند اثربخشی سیاست‌ها را افزایش دهد. در نهایت شفافیت در اجرای طرح‌ها و اطلاع‌رسانی دقیق به جامعه از پیش‌نیازهای موفقیت هرگونه اصلاح در نظام یارانه‌ای است.

نتیجه‌گیری

مصرف گاز طبیعی در ایران الگویی پیچیده و متفاوت با تصورات رایج دارد. یکسان بودن میزان مصرف در میان دهک‌های درآمدی ضرورت بازنگری در سیاست‌های یارانه‌ای و قیمت‌گذاری را نشان می‌دهد. طرح بازتوزیع یارانه‌های گاز اگرچه با هدف کاهش مصرف و بهینه‌سازی منابع مطرح شده اما بدون مکانیزم‌های حمایتی می‌تواند به زیان اقشار کم‌درآمد منجر شود. سیاست‌گذاران باید با اتخاذ رویکردی جامع که شامل اصلاحات تدریجی حمایت‌های هدفمند و توسعه زیرساخت‌های انرژی جایگزین باشد به سمت مدیریت پایدار منابع انرژی حرکت کنند. تنها در این صورت می‌توان تعادلی بین اهداف اقتصادی و عدالت اجتماعی برقرار کرد.

خروج از نسخه موبایل