محمد جواد خلیلی- در حالی که بازار جهانی نفت همچنان تحت تأثیر تحولات ژئوپلیتیکی و اقتصادی در نوسان به سر میبرد جریان صادرات نفت ایران به چین که به عنوان یکی از مهمترین مقاصد نفتی تهران شناخته میشود در ماه می سال جاری با کاهش قابل توجهی مواجه شده است که این امر نه تنها به دلیل فشارهای ناشی از تحریمهای بینالمللی بلکه به سبب تعمیرات برنامهریزیشده در پالایشگاههای چین رخ داده است. بر اساس گزارشهای منتشرشده توسط منابع معتبر بینالمللی حجم صادرات نفت ایران به بزرگترین شریک تجاری خود در آسیا در ماه می به طور میانگین به 1.1 میلیون بشکه در روز رسیده که این رقم در مقایسه با ماه پیش از آن کاهشی بالغ بر 400 هزار بشکه در روز را نشان میدهد و در قیاس با مدت مشابه در سال گذشته نیز با افتی 200 هزار بشکهای مواجه بوده است. این کاهش که در نوع خود قابل تأمل به نظر میرسد نشاندهنده چالشهای متعددی است که ایران در حفظ جایگاه خود در بازار جهانی نفت با آن مواجه است و همزمان پیچیدگیهای موجود در زنجیره تأمین نفت به چین را برجسته میسازد که تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله محدودیتهای لجستیکی و استراتژیهای پنهانکاری برای دور زدن تحریمها قرار دارد.
افت صادرات؛ نگاهی به آمار و ارقام
به گزارش روزنامه «نقش اقتصاد» بر اساس دادههای ارائهشده توسط مؤسسه ورتکسا که یکی از مراجع برجسته در رصد جریانهای نفتی در جهان به شمار میرود صادرات نفت ایران به چین در ماه می سال گذشته میلادی به طور میانگین 1.3 میلیون بشکه در روز بوده که این میزان در سال جاری با کاهش 200 هزار بشکهای به 1.1 میلیون بشکه رسیده است. این آمار که نشاندهنده افتی قابل توجه در یکی از مهمترین منابع درآمدی ایران است نه تنها به کاهش تقاضای فصلی در بازار چین مربوط میشود بلکه به تعمیرات گسترده در پالایشگاههای این کشور نیز گره خورده است که به طور موقت ظرفیت جذب نفت خام وارداتی را کاهش دادهاند. در این میان نکتهای که بیش از پیش توجه تحلیلگران را به خود جلب کرده است روشهای پیچیدهای است که ایران برای ادامه صادرات نفت خود به چین به کار گرفته است تا از فشارهای ناشی از تحریمهای ایالات متحده و متحدانش که با هدف محدود کردن منابع مالی تهران وضع شدهاند عبور کند.
تجارت در سایه؛ پنهانکاری در زنجیره تأمین
یکی از جنبههای قابل توجه در این فرآیند عدم ثبت رسمی محمولههای نفتی ایران در آمارهای گمرکی چین است که نشاندهنده استراتژیهای پنهانکاری در تجارت نفت بین دو کشور است. دادههای رسمی گمرک چین هیچگونه تحویلی از نفت ایران را گزارش نکردهاند و این در حالی است که محمولههای نفتی ایران پس از انتقال کشتی به کشتی در آبهای بینالمللی برای مخفی نگه داشتن منشأ واقعی آنها به عنوان نفتی با مبدأ مالزی ثبت میشوند. این روش که به عنوان یکی از تکنیکهای رایج برای دور زدن تحریمها شناخته میشود به ایران امکان داده است تا همچنان جریان صادرات نفت خود به چین را حفظ کند هرچند که این فرآیند با پیچیدگیهای لجستیکی و هزینههای اضافی همراه است که میتواند بر سودآوری این تجارت تأثیر بگذارد. این رویکرد نه تنها نشاندهنده انعطافپذیری ایران در مواجهه با محدودیتهای بینالمللی است بلکه از وابستگی عمیق اقتصاد چین به نفت خام وارداتی حکایت دارد که حتی در شرایط تحریم نیز به دنبال تأمین نیازهای انرژی خود از منابع متنوع است.
تحریمها و چالشهای ژئوپلیتیکی
تحریمهای ایالات متحده که از سال 2018 و پس از خروج این کشور از توافق هستهای با ایران شدت گرفتهاند تأثیر عمیقی بر صنعت نفت ایران گذاشتهاند و توانایی این کشور برای صادرات نفت به بازارهای سنتی خود را محدود کردهاند. با این حال چین به عنوان بزرگترین واردکننده نفت خام در جهان و یکی از معدود کشورهایی که همچنان به خرید نفت از ایران ادامه داده است نقش کلیدی در حفظ جریان درآمدی ایران ایفا کرده است. این رابطه تجاری که بر پایه منافع متقابل شکل گرفته است به چین امکان میدهد تا با قیمتی رقابتی به نفت خام دسترسی داشته باشد در حالی که ایران از این مسیر درآمدی حیاتی برای اقتصاد تحت تحریم خود کسب میکند. با این وجود کاهش اخیر در صادرات نفت به چین نشان میدهد که حتی این رابطه استراتژیک نیز از نوسانات بازار و محدودیتهای عملیاتی مصون نیست.
تعمیرات پالایشگاهی عامل کاهش تقاضا
تعمیرات پالایشگاههای چین که بخش قابل توجهی از ظرفیت پالایش این کشور را به طور موقت از مدار خارج کرده است یکی از عوامل کلیدی در کاهش تقاضا برای نفت ایران بوده است. پالایشگاههای مستقل در چین که به نام “تیپات” شناخته میشوند و بخش عمدهای از نفت ایران را مصرف میکنند در ماههای اخیر با برنامههای تعمیر و نگهداری مواجه بودهاند که این امر به کاهش ظرفیت پالایشی آنها منجر شده است. این پالایشگاهها که به دلیل انعطافپذیری در پذیرش نفت خام با کیفیتهای مختلف شناخته میشوند یکی از مهمترین مشتریان نفت ایران به شمار میروند و کاهش فعالیت آنها تأثیر مستقیمی بر حجم صادرات ایران گذاشته است. در عین حال برخی تحلیلگران معتقدند که این کاهش ممکن است موقتی باشد و با بازگشت پالایشگاهها به ظرفیت کامل در ماههای آینده جریان صادرات نفت ایران به چین بار دیگر افزایش یابد.
ناوگان سایه و دور زدن محدودیتها
از سوی دیگر فشارهای بینالمللی برای نظارت بر جریانهای نفتی ایران نیز در کاهش صادرات نقش داشته است. ایالات متحده و متحدانش با استفاده از ابزارهای رصد پیشرفته و همکاری با نهادهای بینالمللی تلاش کردهاند تا مسیرهای انتقال نفت ایران را شناسایی و مسدود کنند. این موضوع ایران را وادار کرده است تا به روشهای پیچیدهتری برای صادرات نفت خود متوسل شود که از جمله آنها میتوان به استفاده از ناوگان سایه یا کشتیهایی با پرچم کشورهای ثالث اشاره کرد. این کشتیها که اغلب در آبهای آزاد اقدام به انتقال محمولههای نفتی میکنند به ایران امکان دادهاند تا منشأ نفت خود را پنهان کنند اما این فرآیند با ریسکهای متعددی از جمله توقیف کشتیها توسط مقامات بینالمللی و افزایش هزینههای حملونقل همراه است.
چالشها و فرصتها
با وجود این چالشها ایران همچنان به عنوان یکی از تأمینکنندگان کلیدی نفت خام برای چین باقی مانده است و این رابطه نشاندهنده عمق همکاریهای اقتصادی بین دو کشور است. چین که در سالهای اخیر به دنبال تنوعبخشی به منابع تأمین انرژی خود بوده است از نفت ایران به عنوان یک منبع مقرونبهصرفه بهره میبرد در حالی که ایران از این تجارت به عنوان یک راه حیاتی برای دور زدن تحریمها و حفظ جریان درآمدی خود استفاده میکند. با این حال کاهش اخیر در صادرات نفت به چین هشداری است برای سیاستگذاران ایرانی که باید به دنبال راهکارهای جدیدی برای حفظ جایگاه خود در بازار جهانی نفت باشند.
پیچیدگیهای لجستیکی و هزینههای پنهان
در این میان نقش بازارهای غیررسمی و تجارت پنهان نیز قابل چشمپوشی نیست. انتقال کشتی به کشتی که به عنوان یکی از روشهای اصلی برای پنهان کردن منشأ نفت ایران به کار میرود نه تنها پیچیدگیهای لجستیکی را افزایش داده است بلکه هزینههای اضافی را به صادرکنندگان ایرانی تحمیل کرده است. این فرآیند که اغلب در آبهای آزاد و دور از نظارت مقامات بینالمللی انجام میشود نیازمند هماهنگی دقیق و استفاده از شبکهای از واسطهها و شرکتهای پوششی است که خود این موضوع ریسکهای جدیدی را به همراه دارد. با این حال موفقیت ایران در حفظ جریان صادرات به چین نشاندهنده توانایی این کشور در سازگاری با شرایط دشوار است.
مسیر پرچالش اما استراتژیک
در نهایت کاهش صادرات نفت ایران به چین در ماه می سال جاری نشاندهنده تقاطع پیچیدهای از عوامل اقتصادی ژئوپلیتیکی و عملیاتی است که بر تجارت نفت ایران تأثیر میگذارند. از یک سو تحریمهای بینالمللی و تلاش برای محدود کردن دسترسی ایران به بازارهای جهانی همچنان ادامه دارد و از سوی دیگر محدودیتهای داخلی در چین مانند تعمیرات پالایشگاهی تقاضا برای نفت خام را کاهش داده است. با این حال انتظار میرود که با بازگشت پالایشگاههای چین به ظرفیت کامل و احتمال کاهش شدت برخی محدودیتها ایران بتواند بخشی از سهم از دسترفته خود را بازیابی کند. این موضوع بار دیگر اهمیت استراتژیک رابطه ایران و چین را در بازار جهانی نفت برجسته میکند که نه تنها برای اقتصاد ایران بلکه برای تأمین انرژی چین نیز حیاتی است. با این وجود موفقیت بلندمدت ایران در این بازار نیازمند نوآوریهای بیشتر در روشهای صادرات و تقویت روابط با شرکای تجاری خود خواهد بود تا بتواند در برابر فشارهای خارجی و نوسانات بازار مقاومت کند.