زینب فدایی – آمارها نشان میدهد بیش از 20 تا 25 میلیارد دلار سرمایه خرد در دست مردم در گردش است؛ منابعی که بخش عمده آنها یا راکد ماندهاند یا به بازارهای پرنوسانی چون ارز و خودرو هدایت شدهاند. در چنین شرایطی، پلتفرمهای خرید و فروش آنلاین طلا فرصتی بالقوه برای هدایت این سرمایههای پراکنده به مسیرهای امن و مولد ایجاد کردهاند، اما همچنان پرسشهای مهمی درباره تحقق وعدهها و نقش نهادهای ناظر در تضمین امنیت و شفافیت این بازار وجود دارد.
در روزگاری که تورم هر روز چهره تازهای مییابد و اعتماد مردم به بازارهای رسمی فرسوده شده است، طلای دیجیتال دوباره به پناهگاه سرمایهها تبدیل شده است. اما این بار نه در ویترین بازار زرگرها، بلکه در قاب موبایلها. اپلیکیشنها و پلتفرمهای خرید و فروش آنلاین طلا با وعدههای امنیت و دسترسی آسان به میلیونها کاربر اجازه میدهند حتی با سرمایههای اندک، در بازار طلا حضور پیدا کنند.
این پلتفرمها نه تنها امکان حفظ ارزش پول مردم را فراهم میکنند، بلکه آینهای برای اعتماد و کارآمدی ساختارهای اقتصادی کشور نیز محسوب میشوند. با چند کلیک ساده و سرمایههای اندک، پرسشهای کلیدی اقتصادی و اجتماعی زنده میشوند: آیا این ابزارها میتوانند به نیروی مولد اقتصاد تبدیل شوند یا صرفاً محلی برای سفتهبازی و سود کوتاهمدت خواهند بود؟ آیا مردم به این پلتفرمها اعتماد میکنند و آیا نهادهای نظارتی قادر به تضمین شفافیت و امنیت آنها هستند؟
طلایی که میتواند اقتصاد را بسازد
بازار طلا، بهویژه پلتفرمهای آنلاین، فرصتی جدی برای سرمایههای خرد ایجاد کرده است، اما بدون نظارت و مدیریت دقیق، این فرصت میتواند به تهدیدی برای سرمایه مردم تبدیل شود. بسیاری از کارشناسان معتقدند که شفافیت و هدایت صحیح سرمایهها شرط اصلی موفقیت این پلتفرمهاست.
در همین راستا، فرامرز شاهسواری، عضو کمیسیون عمران مجلس در گفتگو با «نقش اقتصاد» معتقد است پلتفرمهای طلا اگر تحت نظارت و هدایت درست باشند، میتوانند مسیر سرمایههای خرد را از بازارهای هیجانی به سمت تولید واقعی سوق دهند.
شاهسواری بر این نظر است که مجوز این پلتفرمها از بانک مرکزی و اتحادیه اصناف صادر میشود. دولت اگر رضایت مردم را جلب کند و مدیریت آن را به افراد متخصص بسپارد، این طرح میتواند به یک محل امن و مطمئن برای سرمایهگذاری تبدیل شود و سرمایهها را در جهت افزایش تولید هدایت کند.
شاهسواری بر اهمیت اعتماد عمومی تأکید دارد و معتقد است بدون شفافیت و نظارت مستمر، حتی طلاییترین طرحها هم میتوانند به شکست منجر شوند. تجربههای گذشته نشان داده است هرجا سرمایههای خرد بدون نظارت به بازارهای غیرمولد وارد شده، به سود کوتاهمدت و ضرر بلندمدت مردم منجر شده است.
او با اشاره به نقش دولت و نهادهای نظارتی، تأکید میکند که موفقیت پلتفرمها نه فقط در سودآوری، بلکه در توانایی هدایت سرمایهها به سمت تولید و اشتغال است؛ عنصری تعیینکننده در روند اقتصاد کلان.
سرمایههای خرد، پناهگاه موقت یا موتور توسعه؟
محمد بهرامی، عضو کمیسیون انرژی، نگاهی محتاطانهتر دارد. او سرمایهگذاری خرد را مفید میداند، اما هشدار میدهد که این سرمایهها بدون اصلاح ساختارهای کلان، نمیتوانند بار اقتصاد را به دوش بکشند:
اگر سرمایهگذاری در کالاهای واقعی مثل طلا انجام شود، میتواند تأثیر مثبتی بر زندگی مردم داشته باشد. اما این سرمایهها جزئیاند و مشکلات کلی اقتصاد را حل نمیکنند. تا زمانی که ساختار اقتصادی اصلاح نشود، حتی طرحهای هوشمند تنها به عنوان پناه موقت عمل خواهند کرد، نه موتور محرک توسعه.
در واقع، بهرامی مسئله را نه در خرد سرمایه، بلکه در ثبات و پیشبینیپذیری اقتصاد کلان میبیند. به گفته او، اصلاحات ساختاری، از تولید تا صادرات و سیاستهای ارزی، پیششرط موفقیت سرمایهگذاریهای خرد هستند. بدون این اصلاحات، حتی امنترین پلتفرمها هم نمیتوانند تأثیر واقعی بر اقتصاد کشور داشته باشند.
سرمایههای سرگردان، کلید توسعه اقتصاد تولیدمحور
نادرقلی ابراهیمی، رئیس کمیسیون آب و عضو کمیسیون کشاورزی نیز در گفتگو با «نقش اقتصاد» نگاهی کلانتر به موضوع دارد و بر ضرورت مدار رسمی و نظارت دقیق سرمایههای خرد تأکید میکند. او به آمار قابل توجهی اشاره میکند: بیش از 20 تا 25 میلیارد دلار ارز و حدود دو هزار همت پول سرگردان در دست مردم وجود دارد که اگر در مسیرهای رسمی هدایت شوند، میتوانند هم به معیشت مردم کمک کنند و هم اقتصاد ملی را تقویت کنند.اگر پلتفرمها زیر نظر بانک مرکزی و نهادهای رسمی فعالیت کنند، میتوانند ابزار مفیدی برای جذب سرمایههای خرد باشند. اما پلتفرمهای غیررسمی که در شبکههای اجتماعی فعالاند، هیچ نظارتی ندارند و خطر جدی ایجاد میکنند.
ابراهیمی معتقد است هدایت این سرمایهها نه تنها ارزش پول ملی را تقویت میکند، بلکه میتواند به شکلگیری اقتصاد تولیدمحور و افزایش اشتغال کمک کند. وی میگوید: تا زمانی که ارزش پول ملی تقویت نشود، افزایش درآمد یا سرمایهگذاری معنادار رخ نخواهد داد. سرمایهگذاری خرد در قالب رسمی و با حمایت بانک مرکزی، میتواند اثرگذار باشد.
بیاعتمادی عمومی، بزرگترین مانع
موضوع سرمایههای خرد بدون بازسازی اعتماد عمومی امکانپذیر نیست. بیتالله عبداللهی، عضو کمیسیون برنامه و بودجه، نیز در گفتگو با «نقش اقتصاد» تجربههای تلخ گذشته را مانع اصلی میداند و بر این نظر است: اگر محلی وجود داشته باشد که مردم بتوانند پولهای خرد خود را جمعآوری کنند و در پروژههای سودده سرمایهگذاری نمایند، این کار بسیار ارزشمند است. اما تجربههای تلخ گذشته باعث شده اعتماد عمومی به شدت کاهش یابد. بارها پولهای مردم در مؤسسات غیررسمی از بین رفته است.
وی با تأکید بر این نکته که پلتفرمها تنها زمانی موفق خواهند بود که امانتداری و سلامت عملکرد سرلوحه کارشان باشد، میافزاید: اگر پلتفرمها امانتدار باشند، نه تنها به حفظ ارزش پول مردم کمک میکنند، بلکه میتوانند زمینه شکلگیری طرحهای بزرگ اقتصادی را نیز فراهم کنند.
عبداللهی با اشاره به سرمایههای خرد سرگردان میگوید این منابع میتوانند نقطه شروع تحول اقتصادی باشند، مشروط بر آنکه مردم به امنیت سرمایهگذاری اطمینان داشته باشند.
اقتصاد دیجیتال، اعتماد دیجیتال
این گفتگوها نشان میدهد که پلتفرمهای طلا، فراتر از یک ابزار سرمایهگذاری خرد، نمادی از شکاف اعتماد میان مردم و نهادهای مالی هستند. تحقیقات اقتصادی حاکی است که اگر این پلتفرمها با شفافیت کامل و پشتوانههای بانکی معتبر فعالیت کنند، میتوانند الگویی موفق برای استفاده از سرمایههای خرد در حوزههای مختلف ایجاد کنند؛ از انرژی و صنایع کشاورزی گرفته تا فناوریهای نو.
در چنین فضایی، نمایندگان مجلس هر یک از زاویهای متفاوت به موضوع نگاه کردهاند: شاهسواری بر هدایت سرمایهها از مسیر رسمی و اهمیت اعتماد عمومی تأکید دارد، بهرامی هشدار میدهد که سرمایههای خرد بدون اصلاحات ساختاری اقتصاد کلان نمیتوانند اثرگذار باشند، ابراهیمی این منابع سرگردان را فرصتی طلایی برای اقتصاد میداند و عبداللهی بر بیاعتمادی مردم و ضرورت امانتداری پافشاری میکند. این دیدگاهها نشان میدهد که موفقیت پلتفرمهای طلا، علاوه بر تکنولوژی و امکان سرمایهگذاری، به اعتماد عمومی و کارکرد درست نهادهای نظارتی نیز بستگی دارد.
طلای دیجیتال امروز نه تنها نماینده ارزش پول مردم است، بلکه آینهای برای اعتماد و کارآمدی ساختارهای اقتصادی نیز محسوب میشود. سرمایههای خرد، اگر در مسیر درست هدایت و مدیریت شوند، میتوانند چرخهای اقتصاد تولیدمحور و پایدار را در دهههای پیشرو به حرکت درآورند و پایهای محکم برای رشد و توسعه اقتصادی کشور فراهم کنند. در واقع، این سرمایهها نه تنها فرصتی برای سودآوری شخصی، بلکه کلید پویایی و آیندهسازی اقتصاد ملی هستند.