زینب فدایی-روزنامه نگار: در میانه فشارهای معیشتی و مطالبات فزاینده مردم، مجلس شورای اسلامی با تصویب طرحهایی درباره تثبیت ساعت کاری ادارات و همسانسازی حقوق بازنشستگان، در پی برقراری تعادل در زندگی اقتصادی شهروندان است؛ اما در پس این تلاشها، بحران آب همچنان تهدیدی بنیادین است که بیتوجهی به آن میتواند همه دستاوردهای اقتصادی را بیثمر کند.
وقتی مجلس در شرایط حساس اقتصادی، تصمیمهایی درباره حقوق، معیشت و ساختار اداری کشور میگیرد، باید آگاه باشد که هر مصوبه، تنها یک بند قانونی نیست، بلکه مستقیماً بر زندگی میلیونها ایرانی اثر میگذارد. مصوبات مجلس درباره حفظ سقف 44 ساعت کار هفتگی، متناسبسازی حقوق بازنشستگان و افزایش نظارت بر پرداختها، گامی در مسیر عدالت اداری و معیشتی تلقی میشود. با این حال، آنچه در پس این تصمیمها نادیده مانده، بحرانی است که ریشه حیات کشور را تهدید میکند: بحران آب. در حالیکه سیاستهای اقتصادی یکی پس از دیگری تصویب میشوند، خشکی رودخانهها، فرونشست زمین و کاهش منابع آبی، تصویری نگرانکننده از آینده ترسیم کرده است؛ آیندهای که در آن، هیچ اصلاح اقتصادی بدون احیای منابع حیاتی معنا نخواهد داشت.
اقتصاد ایران در برابر بحران پروژههای انتقال آب، در آستانه یک فروپاشی خاموش است. محمد معتمدیزاده، عضو هیئت رئیسه کمیسیون اصل 90، به «نقش اقتصاد» گفت: هزینه هر مترمکعب آب تصفیه و منتقل شده از دریای خزر و خلیج فارس حدود سه یورو، معادل 350 تا 400 هزار تومان است؛ رقمی که برای کشاورزان و صنایع غیرقابل تحمل است و به جای حل بحران، اقتصاد را در تلهای مرگبار گرفتار کرده است.
به گفته او، پروژههای کنونی نه تنها کمکی به کاهش بحران کمآبی نکردهاند، بلکه بار سنگینی بر دوش اقتصاد کشور گذاشتهاند. کشاورزان توان جبران این هزینهها را ندارند و صنایع ادامه روند فعلی را غیرممکن میبینند. این سیاست، تهدیدی جدی برای بقای صنایع و حفظ اشتغال است.
معتمدیزاده تأکید میکند راهحل واقعی فراتر از پروژههای کلان و بیبرنامه است. سرمایهگذاری علمی، هوشمندانه و بومی که بخش خصوصی و کشاورزان را هم در بر گیرد، تنها مسیر کنترل بحران است. ادامه روند موجود منابع ملی را به نابودی میکشاند و خطرات جبرانناپذیری ایجاد میکند.پیامدهای محیط زیستی مصرف بالای انرژی برای شیرینسازی آب دریا و تخریب اکوسیستمهای آبی نیز فاجعهبار است. توقف پروژههای نیمهکاره و نمایشی و جایگزینی برنامههای علمی و بلندمدت، تنها راه نجات کشور از این بحران است.معتمدی زاده هشدار داد: اگر مدیریت منابع آب اصلاح نشود، آینده کشاورزی و صنعت تاریک خواهد شد و میلیونها نفر که نان خود را از این بخش تأمین میکنند، در بحران معیشتی گرفتار خواهند شد.
بحران فرونشست زمین در ایران، به عنوان یکی از جدیترین فجایع زیستمحیطی کشور، سالهاست بر اثر سوءمدیریت منابع زیرزمینی و برداشت بیرویه از سفرههای آب شکل گرفته و اکنون در آستانه انفجار قرار دارد. بیش از 58 هزار کیلومتر مربع از اراضی کشور درگیر این معضل است؛ رقمی که بیش از 3.5 درصد خاک کشور را شامل میشود و در مناطقی مانند استانهای کرمان و تهران، شدت آن با سرعتی باورنکردنی افزایش یافته است.
معتمدیزاده با تأکید بر این موضوع میگوید: در برخی مناطق، سطح زمین سالانه بیش از 30 سانتیمتر فرو مینشیند. ادامه این روند، زیرساختهای شهری و روستایی را در معرض نابودی قرار میدهد.شدت فرونشست در ایران 15 برابر میانگین جهانی است؛ بحرانی کمسابقه که نیازمند تصمیمات فوری و علمی است.
پیامدهای این بحران فراتر از فرو رفتن خاک است و میتواند سازههای حیاتی شهری، پلها، جادهها و خطوط لوله را تخریب کند و در بلندمدت زندگی صدها هزار نفر را به خطر اندازد. مناطق پرخطر مانند تهران، کرمان و دشت قزوین، زنگ هشدار جدی را به مسئولان کشور زده و فقدان یک برنامه جامع و علمی، زمینهساز یک فاجعه ملی است.
کارشناسان با انتقاد از سیاستهای پرهزینه و ناکارآمد پیشین، خواستار آغاز حکمرانی نوین و علمی بر منابع آب و خاک هستند. آنان بر مشارکت واقعی مردم، سرمایهگذاری پایدار و مدیریت هوشمندانه تأکید دارند؛ هشداری که اگر نادیده گرفته شود، فروپاشی کشاورزی، رکود صنایع و زوال زیستبوم ایران را رقم خواهد زد.
فرونشست زمین بیش از یک پدیده طبیعی است؛ این کدی هشداردهنده برای سیاستگذاران و مردم است. بحران نهفته زیر خاک، زندگی روزمره و آینده کشور را به شدت تهدید میکند. تنها راه عبور از آن، توقف سیاستهای بیبرنامه، احیای هوشمندانه منابع و مشارکت گسترده در مدیریت آب و خاک است. در غیر این صورت، ایران در آستانه فروپاشی زیستمحیطی و اقتصادی قرار خواهد گرفت و سرنوشت کشور برای همیشه تغییر خواهد کرد.

