نماد سایت نقش اقتصاد آنلاین

روایت «نقش اقتصاد» از قصه پرغصه آتش‌سوزی در جنگل‌های شمال؛ اِلیت در آتش؛ ایران در اندوه

نیما نوربخش- اینجا اِلیت است؛ روستایی زیبا در ارتفاعات جاده چالوس. درست دهم آبان 1404، درست در قلب تپنده جنگل‌های هیرکانی. ساعت هنوز به هفت صبح نرسیده بود که بوی دود، از میان مه سرد پاییزی، خود را به جاده چالوس رساند. مسافران و محلی‌هایی که در مسیرهای روستایی در رفت‌وآمد بودند، همان لحظه فهمیدند که ماجرا چیزی فراتر از یک دود پراکنده است. کوهستان هنوز در سایه‌روشن آغاز روز فرو رفته بود که شعله‌ها آرام‌آرام از دل جنگل قد برافراشتند. منطقه الیت تحت محاصره دود و شعله قرار گرفت. انگار جنگل مازندران، این میراث چند میلیون‌ساله ایران، در سکوتی دردناک می‌سوخت. تا هوا روشن شد، دود از چند کانون مختلف برخاست؛ نشانه‌ای روشن از این‌که آتش دیگر محدود به یک نقطه نیست. ساعاتی بعد گزارش رسید به ستاد مدیریت بحران کشور. خودروهای امدادی، یکی پس از دیگری وارد الیت شدند و جلسه‌ای فوق‌العاده در همان روستا شکل گرفت؛ حضور مسئولان در بحبوحه آتش سوزی در دل خود یک پیام داشت: «فاجعه بزرگ‌تر از آن چیزی‌ست که تصور می‌شود».

مسئولانی که دیر به فکر افتادند

به گزارش «نقش اقتصاد»، کم کم پای همه مسئولانی که آتش را جدی نگرفته بودند به منطقه باز شد. استاندار مازندران، در میان ازدحام نیروهای امدادی گفت: «از همان دقایق اول نیروهای بومی و مردمی پای کار بودند، اما باد امان نداد. هر بار که باد تغییر جهت می‌داد، آتش جان تازه می‌گرفت و گسترش می‌یافت.» در ارتفاعات، صدای ریزش شاخه‌های خشک‌شده زیر پای آتش‌نشانان، با زبانه‌های آتش درهم می‌آمیخت. نیروهای امدادی محلی و دولتی با کوله‌های پر از آب، بیل‌های سبک و ابزار دستی از مسیرهای صعب‌العبور بالا می‌رفتند. زمین شیب تندی داشت؛ گاه تا 80 درصد که حرکت حتی برای جنگل‌نوردان باتجربه نیز دشوار بود. کمی پایین‌تر، نیروهای مردمی با بطری آب، سبد خاک، بیل و حتی شاخه‌های درخت، در حالی که سرفه‌هایشان میان دود گم می‌شد، به سمت خطوط آتش می‌دویدند. روزها به سرعت می‌گذشت تا اینکه از دور صدای بال‌زدن هلی‌کوپترها شنیده می‌شد؛ صدایی که در دل دود، مثل نوید کوتاهی از امید می‌پیچید. ارتش و سپاه عملیات هوایی را آغاز کرده بودند. دست‌کم 6 فروند بالگرد به محل اعزام شدند. از آن سو هواپیماهای آب‌پاش از جمله ایلوشین غول‌پیکر، چندین بار بر فراز الیت چرخیدند و آب و مواد بازدارنده را بر نقاط بحرانی رها کردند. اما آتش چنان در دل جنگل سنگر گرفته بود که هر بار با فروکش‌کردن آتش، شعله‌ای دیگر از دل خاک زبانه می‌کشید.

مردمی که از زندگی گذشتند تا از جنگل دفاع کنند

جنگل‌های هیرکانی، گنجینه‌ای با عمر چند میلیون سال، اگرچه طعمه آتش شده اما مردم و نیروهای امدادی شانه‌به‌شانه ایستاده‌اند تا نگذارند شعله‌ها ردی عمیق‌تر بر این میراث کهن بگذارند. گرچه در برخی نقاط شعله‌ها کمی عقب‌نشینی کرده‌اند، اما کنترل کامل حریق هنوز محقق نشده. عملیات فعلی شاید چند روز طول بکشد، اما پایش بعد از مهار نیز ممکن است تا ده روز ادامه یابد. حالا بیش از 400 نیروی امدادی، داوطلب و تخصصی از سراسر ایران در این نبرد حضور دارند. مردمی که از خانه و کسب‌وکارشان گذشته‌اند تا از جنگل دفاع کنند؛ جنگلی که برایشان فقط طبیعت نیست بلکه بخشی از هویت، حافظه و زندگی است.

جنگلی که همچون انبار باروت شد

هادی کیا دلیری، معاون مشارکت‌های مردمی سازمان محیط زیست، در گفتگویی با خبرنگار مهر وضعیت را چنین توصیف کرد: «شدت این آتش‌سوزی‌ها از سال‌های گذشته بسیار بیشتر است. مناطقی که باید تا الان زیر برف یا باران رفته باشند، این‌بار به‌طور کامل خشکند. حجم بالای لاشبرگ، جنگل را مثل انبار باروت کرده. بخشی از آتش‌ها در حرکتند و حتی برخی کانون‌های پنهان در نقاط دیگری سر برمی‌آورند.» مه و دود سنگین نیز چالش دیگری بود؛ خلبانان نمی‌توانستند ارتفاع مناسب بگیرند و نقاط بحرانی را درست تشخیص دهند. کانون‌های پراکنده آتش همچنان زیر برگ‌ها جان می‌گرفتند و این یعنی کار تمام نشده بود. ولی‌الله عبدی‌زاده، خلبان بالگرد امدادی در گفتگو با خبرنگاران گفته «وضعیت جوی و دود سنگین باعث شده گاهی بالگردها نتوانند فرود امن داشته باشند یا عملیات آب‌پاشی را ادامه دهند».

وقتی معادلات پیچیدهتر شد

طبق گزارش حسین ظفری، سخنگوی مدیریت بحران کشور «منطقه از همان روز نخست به چهار بخش عملیاتی تقسیم شد و نیروهای منابع طبیعی، محیط‌زیست، تیم‌های کوهنوردی و گروه‌های مردمی از چهار جبهه دست به کار شدند. حجم بالای لاشبرگ و درختان شکسته که پس از شعله‌ور شدن مثل مشعل‌های کوچک عمل می‌کنند، عملیات را به یکی از پیچیده‌ترین اطفای حریق‌های سال‌های اخیر تبدیل کرده است.» با پیشروی آتش و سخت‌تر شدن وضعیت، نیروهای بیشتری از استان‌های دیگر وارد شدند. اتوبوس‌ها یکی پس از دیگری در اردوگاه موقت بحران توقف می‌کردند؛ نیروها با کوله‌های کوچک، ماسک‌های فیلتر دار، بطری‌های آب و لباس کار پیاده می‌شدند. دود آن‌قدر غلیظ بود که حتی آفتاب ظهر هم نمی‌توانست لایه مه‌مانند آن را کنار بزند. آتش‌نشانان هر چند متر مکث می‌کردند تا ماسک‌هایشان را تنظیم کنند. در ستاد بحران، تیم‌های تخصصی نقشه‌برداری و تحلیل مسیر آتش، روی نمایشگرها وضعیت را دنبال می‌کردند. وزش باد لحظه‌ای آرام می‌گرفت و لحظه‌ای دیگر شدت می‌گرفت؛ همین نوسان معادله عملیات را پیچیده‌تر می‌کرد. اولویت نخست، حفاظت از روستاهای پایین‌دست و جلوگیری از رسیدن شعله‌ها به باغ‌ها و خانه‌های مردم بود. اما در این مسیر سخت، متاسفانه بیش از 20 نفر از همیاران طبیعت دچار آسیب شدند؛ از سقوط گرفته تا دودگرفتگی و خستگی مفرط و اسپاسم عضلانی در مسیرهای کوهستانی.

پشت پرده آتش سوزی جنگل الیت

به گزارش «نقش اقتصاد»، کارشناسان منابع طبیعی احتمال می‌دهند علت این آتش‌سوزی ذاتاً انسانی باشد و نه ناشی از حوادث طبیعی. بنا به گفته برخی منابع خبری، احتمالاً این آتش‌سوزی بر اثر حضور شکارچیان شروع شده. این موضوع نگرانی عمیقی ایجاد کرده: آیا سهل‌انگاری انسانی بوده یا اتفاقی مشکوک و عمدی که منجر به نابودی میراث طبیعی شده است؟ در همین ارتباط مهرداد خزایی مدیرکل منابع طبیعی غرب مازندران می‌گوید: «قطعاً عامل آتش سوزی، انسانی است. ممکن است کار حفاران غیرمجاز باشد که برای پیداکردن گنج وارد منطقه می‌شوند یا شکارچیان». نکته عجیب اما حرف‌های مدیر منابع طبیعی استان مازندران است؛ او پرده از راز دیگری برمی دارد و می‌گوید: «اشتباه اینست که آتش‌سوزی روز اول را به آتش‌سوزی که بعداً اتفاق افتاد گره می‌زنند. آتش‌سوزی اول در منطقه‌ای از الیت صورت گرفت، سه تا چهار روز طول کشید و به‌طور کامل خاموش شد. حدود 10 تا 15 روز بعد آتش‌سوزی دوم، در جبهه دیگری از الیت شروع شد. یعنی آتش‌سوزی الیت در دو نقطه متفاوت بود. نمی‌شود ادعا کرد هر دو آتش‌سوزی یکی بوده، در حالی‌که یک دره و یک رودخانه بین محل دو آتش‌سوزی وجود دارد. آتش‌سوزی اول ضلع شرقی الیت بود اما آتش‌سوزی دوم که حالا با آن درگیریم، ضلع شمالی این قطعه است و در محدوده‌ای به نام حسن‌سرا رخ داد». اما هادی کیادلیری، معاون سازمان محیط زیست این مسئله را رد می‌کند و می‌گوید: «اگر همان موقع که توسط داوطلبان و مردم محلی هشدار داده شد که اینجا آتشی در گرفته، هلیکوپتر می‌آمد و آتش به‌طور کامل خاموش می‌شد، جای دیگر را درگیر نمی‌کرد. اما این کار را نکردند برای همین وقتی باد شدید شد، به دره و صخره‌های دیگر سرایت کرد».

همبستگی ملی در دل جنگلهای شمال

در روزهای اخیر شینا انصاری، رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست، با لحنی آمیخته به قدردانی و نگرانی گفت: «نیروهای محیط‌زیست، مردم محلی، محیط‌بانان و جنگل‌بانان تمام‌قد پای کار بودند.» به گفته او «پس از رایزنی‌های متعدد با وزارت کشور و وزارت دفاع، همه ظرفیت‌های داخلی بسیج شده‌اند». اما ماجرا تنها به داخل محدود نماند؛ از روزهای اخیر که بحث کمک‌های بین‌المللی مطرح شد، ترکیه اعلام کرد دو هواپیمای تخصصی اطفا، یک هلی‌کوپتر و هشت نیروی ماهر به ایران اعزام می‌کند. همچنین ظرفیت کمک‌گیری از روسیه نیز فعال شده است.

و این قصه هنوز ادامه دارد

به گزارش «نقش اقتصاد»، در الیت، شب‌ها آتش در دل تاریکی بیشتر خود را نشان می‌دهد؛ لکه‌های سرخ، رگه‌های نارنجی، بوته‌هایی که زیرخاک می‌سوزند و درختانی که هنوز مقاومت می‌کنند. نیروهای امدادی با چراغ‌پیشانی و کوله‌های نیمه‌پر، در دل شب حرکت می‌کنند. هر شعله‌ای که خاموش می‌شود، انگار ضربه‌ای‌ست که بر سینه آتش وارد می‌آید. اما آن‌ها می‌دانند که این جنگ هنوز پایان ندارد. این قصه، قصه پرغصه الیت است؛ اما در دل همین غصه، امیدی روشن می‌درخشد: «همبستگی مردم، اتحاد نیروها و عشق عمیق به طبیعت». اگر باد آرام بگیرد، اگر باران ببارد، اگر نیروها تاب بیاورند، شاید فردا، شاید چند روز دیگر، الیت دوباره نفس بکشد. اما امروز، هیرکانی زخمی است؛ زخمی اما زنده و چشم‌به‌راه دست‌هایی که هنوز برای نجاتش می‌جنگند.

 

خروج از نسخه موبایل