الدار مامدوف تحلیلگر سیاسی: در 11 اکتبر، در یک نشست نادر بینالمللی سطح بالا در عشقآباد، پایتخت ترکمنستان، دیدار روسای جمهوری روسیه و ایران، ولادیمیر پوتین و مسعود پزشکیان، در مرکز توجه بود. این دیدار جذابیت ویژهای داشت، چرا که نخستین دیدار آنها پس از انتخاب پزشکیان اصلاحطلب در ماه ژوئیه بود.
همزمان با افزایش دشمنی در روابط روسیه با غرب، گرایش مسکو به این است که از تلاشهای اصلاحطلبان ایران برای تعامل دیپلماتیک با غرب ناخرسند باشد.
چند روز بعد، معاون وزیر أمور خارجه روسیه، سرگئی ریابکوف، به اسرائیل هشدار جدی داد که «حتی به فکر حمله به تأسیسات هستهای ایران هم نباشد.» او این اقدام را «یک توسعه فاجعهبار و انکار کامل تمام اصول موجود در زمینه تأمین امنیت هستهای» توصیف کرد.
از نظر سیاسی، اینگونه اظهارات دیدگاه اصولگرایان ایرانی را تأیید میکند که تعامل با غرب که توسط دولت اصلاحطلب ترویج میشود، را بیهوده و ناپخته میدانند، در حالی که از نظر آنان روابط با مسکو جایی است که تهران باید سرمایه دیپلماتیک خود را صرف آن کند.
در همین حال، غرب نیز اوضاع را بهتر نمیکند. با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده در هفته آینده، دو نامزد در رقابت هستند که کدام یک نسبت به ایران موضع سختتری خواهد گرفت. نامزد دموکرات، معاون رئیسجمهور کامالا هریس، بهطرز عجیبی ادعا کرد که ایران «بزرگترین دشمن» آمریکاست و بهراحتی شاخه زیتونی را که پزشکیان در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک ارائه کرده بود، نادیده گرفت.
نامزد جمهوریخواه و رئیسجمهوری پیشین، دونالد ترامپ، در عین حال پیامهایی مبنی بر تمایل به رابطهای سازندهتر با تهران ارائه میدهد؛ بهطور خاص، او گفته است که به دنبال تغییر رژیم در ایران نخواهد بود، اما در عین حال به اسرائیل توصیه میکند که تأسیسات هستهای ایران را مورد حمله قرار دهد.
اتحادیه اروپا نیز مانند آمریکا تمایلی به بررسی فرصتهای دیپلماتیک با ایران نشان نمیدهد. در حالی که جوزپ بورل و انریکه مورا، معاون دبیر کل سرویس اقدام خارجی اتحادیه اروپا که بورل ریاست آن را بر عهده دارد، همچنان در گفتگو با عباس عراقچی، وزیر أمور خارجه ایران مشارکت دارند، اتحادیه اروپا هفته گذشته تحریمهای جدیدی علیه ایران به دلیل ادعای انتقال موشکهای بالستیک به روسیه اعمال کرد. اورسولا فان در لاین، رئیس تندروی کمیسیون اروپا، تهدید به اعمال تحریمهای بیشتری کرده است.
بورل در حال ترک این سمت است و چند هفته دیگر قرار است جای خود را به کایا کالاس، نخستوزیر پیشین استونی، بدهد که احتمالاً به دنبال راههای بیشتری برای مجازات ایران به دلیل نقش آن در جنگ روسیه در اوکراین خواهد بود. اتحادیه اروپا همچنین زبان تندتری درباره جاهطلبیهای منطقهای ایران در اولین اجلاس اتحادیه اروپا با شورای همکاری خلیج فارس (GCC) در هفته گذشته داشت.
این پس زمینه، به ناچار تهران را هر چه بیشتر به مسکو نزدیک میکند و حتی ممکن است مخالفت سیاسی داخلی با این روابط را تضعیف کند. در حالی که تندروها از دشمنی اتحادیه اروپا بهعنوان شواهد بیشتری برای درستی سیاست «چرخش به شرق» استقبال میکنند، اصلاحطلبان ممکن است با اکراه نتیجه بگیرند که در غیاب هر گونه علاقه غرب به پاسخ مثبت به پیشنهادهای آنها، نگرانیهای مربوط به بقای نظام، تهران را با گزینههای واقعبینانه چندانی باقی نمیگذارد به جز آنکه حداقل در آینده قابل پیشبینی، مسیر خود را با مسکو همسو کند.
آنچه اصلاحطلبان از آن مطمئنتر هستند، همان آگاهی از تواناییها و محدودیتهای واقعی مسکو در کمک به ایران است. یکی از حوزههایی که مسکو و تهران همکاری خود را افزایش دادهاند، ظاهراً در حوزه اطلاعاتی است، بهویژه در مورد اسرائیل، در موازات با وخامت روابط مسکو با تل آویو.
با این حال، آگاهی از آسیبپذیریهای اسرائیل، مساوی وجود تواناییهای کافی برای بهرهبرداری قطعی از آنها نیست. ایران قطعاً میتواند اقدامات خود را افزایش دهد، اما اگر هم نتایجی به دست آید، تنها در درازمدت احساس خواهند شد.
در زمینه نیازهای فوری ایران، جنگندههای سوخو-35 و سامانههای موشکی اس-400، روسیه قطعاً میتواند توان دفاع هوایی ایران را تقویت کنند اما روسیه همچنان در تحویل این تجهیزات تردید دارد، آن هم به رغم سالها گمانهزنیها در این زمینه. دلیلش این است که روسیه مراقب است که شرکای کلیدی خود در خلیج فارس، مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی را تحریک نکند؛ بهویژه که هر دو کشور در برابر اصرار اتحادیه اروپا برای هماهنگی مواضع اتحادیه اروپا و شورای همکاری خلیج فارس درباره روسیه، بهویژه در مورد انتقادات اتحادیه اروپا از نقش آنها در دور زدن تحریمهای بروکسل علیه روسیه، مقاومت کردند.
قابل توجه است که نه تهران و نه مسکو درباره این که آیا سند همکاری راهبردی جاهطلبانهای که آنها قصد دارند در آینده نزدیک امضا کنند شامل تعهدات امنیتی خواهد بود یا نه، اطلاعاتی منتشر نکردهاند.
نیکیتا سماگین Nikita Smagin، کارشناس روسی در مورد ایران، پا را فراتر گذاشته و پیشنهاد داده که مسکو ممکن است حتی بهطور مخفیانه از حملات اسرائیل به زیرساختهای نفتی ایران خشنود باشد، زیرا این حملات رقیب اصلی نفت روسیه در بازار چین را از میدان خارج میکند و در نتیجه افزایش قابلتوجهی برای بودجه روسیه فراهم میکند.
بهترین امید ایران این است که پس از تبادل ضربات با اسرائیل، اوضاع تا حدی آرام شود، یک دولت جدید در واشنگتن به قدرت برسد که مایل به دنبال کردن دیپلماسی با تهران و مهار زیادهرویهای اسرائیل باشد. این وضعیت میتواند گزینههای ایران را گسترش دهد و انگیزهها برای حمایت از نیروهای مخرب در خاورمیانه و همسویی یکجانبه با روسیه را کاهش دهد. با این حال، در مسیر کنونی، امید چندانی به وقوع این سناریو وجود ندارد.این وضعیت ایران را در مسیری قرار میدهد که در بهترین حالت میتوان آن را یک همسویی عمیقاً ناقص با روسیه توصیف کرد، با این امید که دستکم برخی مزایا برای تهران فراهم شود، در حالی که مسکو منافع خود را در خاورمیانه و فراتر از آن مدیریت میکند.
منبع: ریسپانسیبل استیت کرفت