«نقش اقتصاد» در گزارشی به پیامدهای خطرناک تداوم یارانه‌های پنهان پرداخت؛ 36درصد اقتصاد زیر سایه انرژی یارانه‌ای

0
23

محمد زند روزنامه نگار: طبق گزارش آژانس بین‌المللی انرژی، ایران سالانه 127 میلیارد دلار یارانه پنهان انرژی پرداخت می‌کند؛ رقمی معادل 36 درصد تولید ناخالص داخلی. این رقم نه‌تنها سنگین است، بلکه نشانه‌ای از سیاست‌گذاری ناکارآمد در حوزه انرژی است. یارانه‌های پنهان به‌جای کمک به اقشار ضعیف، موجب گسترش مصرف بی‌رویه شده‌اند. در واقع، انرژی ارزان به‌عنوان یک محرک منفی برای اقتصاد عمل کرده است. ادامه این روند می‌تواند تعادل بودجه را مختل کند و منابع ملی را هدر دهد.

به گزارش روزنامه «نقش اقتصاد»، حجم عظیم این یارانه‌ها در شرایطی پرداخت می‌شود که دولت با کمبود درآمدهای پایدار مواجه است. پرداخت چنین مبالغی بدون بازگشت اقتصادی مشخص، نشان‌دهنده بی‌عدالتی در توزیع منابع است. اقتصاددانان بارها هشدار داده‌اند که این شیوه حمایت، منجر به ناکارآمدی گسترده شده است. از سوی دیگر، بخش عمده این یارانه‌ها در عمل نصیب دهک‌های پردرآمد می‌شود. چنین شرایطی، عدالت اقتصادی و کارایی سیاست‌های حمایتی را زیر سؤال می‌برد.

زیرساخت‌های فرسوده، بحران در راه

یکی از اصلی‌ترین دلایل اتلاف انرژی، فرسودگی گسترده زیرساخت‌ها در بخش تولید، انتقال و توزیع است. حجم بالایی از برق، گاز و سوخت در مسیر تولید تا مصرف از بین می‌رود. کارشناسان تأکید دارند که بدون بازسازی شبکه‌ها، وضعیت مصرف انرژی بحرانی‌تر خواهد شد. نشت گاز، دمای پایین شعله‌ها و نوسانات برق، همه نشانه‌هایی از این وضعیت هستند. همین ضعف زیرساختی، هزینه‌های هنگفت یارانه را بی‌ثمر کرده است.

با نزدیک شدن به تابستان، نگرانی‌ها نسبت به افزایش مصرف برق و گاز شدت گرفته است. کارشناسان هشدار داده‌اند که در صورت ادامه وضع موجود، خاموشی‌های گسترده و قطعی گاز قابل پیش‌بینی است. ظرفیت تولید برق کشور پاسخگوی رشد مصرف فزاینده نیست. حتی در شرایط عادی نیز تراز انرژی با کسری قابل توجهی مواجه است. دولت ناگزیر به واردات برق یا گاز خواهد شد؛ آن هم در اوج تحریم‌ها.

اقتصاد بی‌رمق با انرژی ارزان

انرژی ارزان به‌جای آنکه عاملی برای رشد تولید باشد، به ضدتوسعه تبدیل شده است. صنایع بدون دغدغه افزایش بهره‌وری، به مصرف بی‌رویه انرژی ادامه می‌دهند. نبود سازوکار قیمت‌گذاری واقعی، انگیزه سرمایه‌گذاری در تکنولوژی‌های کم‌مصرف را از بین برده است. بسیاری از کارخانه‌ها با فناوری‌های فرسوده فعالیت می‌کنند که اتلاف انرژی در آن‌ها بالاست. این در حالی است که بخش زیادی از انرژی تخصیص‌یافته، به تولید مؤثر منجر نمی‌شود.

از سوی دیگر، الگوی مصرف خانوارها نیز بر پایه همین یارانه‌های پنهان شکل گرفته است. دستگاه‌های سرمایشی پرمصرف، روشنایی بی‌ضابطه و عدم کنترل مصرف در منازل شایع است. یارانه انرژی باعث شده مصرف‌کنندگان نسبت به هزینه واقعی مصرف بی‌تفاوت باشند. در چنین شرایطی، اصلاح رفتار مصرفی بدون اصلاح قیمت‌ها امکان‌پذیر نیست. ادامه این روند، پایداری منابع انرژی را به خطر می‌اندازد.

آسیب چند وجهی از اتلاف انرژی

گزارش‌ها نشان می‌دهند که نزدیک به 30 درصد برق تولیدی کشور در مسیر انتقال و مصرف هدر می‌رود. این اتلاف، ناشی از فرسودگی تجهیزات، انشعابات غیراصولی و مصرف غیرمنطقی است. در حوزه گاز نیز ارقام نگران‌کننده‌ای از نشت و هدررفت گزارش شده است. در حالی که کشور منابع عظیم گازی دارد، توان مدیریت بهینه آن‌ها بسیار پایین است. همین مسأله منجر به ناتوانی در تأمین تقاضای داخلی در فصول پیک شده است.

هدررفت انرژی نه‌تنها یک بحران فنی، بلکه یک بحران اقتصادی است. هزینه‌های سنگینی که بابت تولید و توزیع پرداخت می‌شود، در عمل تلف می‌شود. منابع مالی کشور به‌جای سرمایه‌گذاری در توسعه، صرف جبران این تلفات می‌شود. از طرفی مصرف‌کننده نیز خدمات با کیفیت دریافت نمی‌کند. این چرخه باطل، مانعی بزرگ در مسیر رشد اقتصادی پایدار کشور است.

توزیع ناعادلانه منابع پنهان

به گزارش روزنامه «نقش اقتصاد»،یکی از مشکلات اساسی یارانه‌های پنهان، بهره‌مندی نامتوازن دهک‌های مختلف جامعه از آن است. بررسی‌ها نشان می‌دهد دهک‌های بالا چندین برابر دهک‌های پایین از یارانه انرژی استفاده می‌کنند. به عبارتی، افراد ثروتمند با خانه‌های بزرگ، خودروهای متعدد و تجهیزات پرمصرف بیشترین سود را می‌برند. در مقابل، خانوارهای کم‌درآمد که مصرف پایینی دارند، از این یارانه‌ها بهره چندانی نمی‌برند. این نابرابری، هدف اصلی یارانه‌ها را بی‌اثر کرده است.به همین دلیل، بازنگری در ساختار حمایتی انرژی ضرورتی فوری دارد. هدفمندسازی یارانه‌ها به‌گونه‌ای که فقط دهک‌های آسیب‌پذیر بهره‌مند شوند، راهکار کارشناسان است. با حذف یارانه دهک‌های بالا، می‌توان منابع را صرف بهبود زیرساخت‌ها و حمایت از اقشار ضعیف کرد. این سیاست علاوه بر افزایش بهره‌وری، عدالت اجتماعی را نیز تقویت می‌کند. اما اجرای آن نیازمند شفافیت و جلب اعتماد عمومی است.

گام نهایی: عبور از مسیر پرهزینه

ادامه سیاست یارانه پنهان انرژی، اقتصاد کشور را در مسیر پرهزینه‌ای قرار داده است. منابعی که باید صرف آموزش، سلامت، مسکن یا نوآوری شوند، به شکل ناکارآمد در انرژی مصرف می‌شوند. هیچ کشوری با این حجم از یارانه انرژی توانایی رشد پایدار ندارد. تجربه سایر کشورها نشان داده که اصلاح تدریجی، بهترین راه برای گذار از این وضعیت است. ایران نیز باید از این تجربه‌ها استفاده کند و سیاست انرژی خود را بازنگری کند.

دولت برای نجات اقتصاد از این باتلاق، باید شجاعانه تصمیم بگیرد. شفاف‌سازی یارانه‌ها، واقعی‌سازی قیمت‌ها، و تشویق به مصرف بهینه باید در دستور کار قرار گیرد. بدون این اصلاحات، هر سال شاهد تکرار بحران انرژی خواهیم بود. هم منابع از دست می‌روند، هم رضایت مردم کاهش می‌یابد. انرژی، موتور توسعه است؛ نه نقطه ضعف اقتصادی.

اصلاحات دردناک اما ضروری

واقعی‌سازی قیمت انرژی شاید در کوتاه‌مدت با مخالفت‌هایی روبه‌رو شود، اما راهی جز این برای عبور از بحران نیست. دولت می‌تواند با پرداخت نقدی هدفمند به دهک‌های پایین، اثرات تورمی آن را کنترل کند. در عین حال، باید هم‌زمان با اصلاح قیمت، برنامه‌هایی برای بهینه‌سازی مصرف اجرا شود. توسعه حمل‌ونقل عمومی، تشویق به استفاده از تجهیزات کم‌مصرف و نوسازی صنایع، بخشی از این راهکارهاست. صرف افزایش قیمت بدون سیاست‌های مکمل، می‌تواند آثار اجتماعی منفی به‌دنبال داشته باشد.به گفته کارشناسان، راه‌حل خروج از این وضعیت، ترکیبی از جسارت تصمیم‌گیری و تدبیر در اجراست. در غیر این صورت، یارانه پنهان انرژی همانند یک بمب ساعتی عمل خواهد کرد. منابع ملی به سرعت ته می‌کشد و بحران‌ها یکی پس از دیگری ظهور می‌کنند. اگرچه مسیر پیش‌رو دشوار است، اما نجات اقتصاد کشور در گرو همین تصمیمات سخت است. انرژی، ثروت خاموش کشور است که باید هوشمندانه مدیریت شود.

ارسال دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید