هوای تهران و شهرهای بزرگ کشور مرزهای آلودگی را طی کرده و دوباره کار به تعطیلی کشیده است.
با آنکه سازمان هواشناسی پیشتر، بدتر شدن کیفیت هوا و خطرناک بودن آن برای همه گروههای سنی را متذکر شده بود، مدیریت اجرایی استان در تهران ساعت 13 روز سه شنبه اعلان مجازی شدن پیش دبستانیها و دبستانیها و دورکار شدن یک سوم کارکنان ادارات استان تهران در روز چهارشنبه را داد. این اعلان 4 ساعت بعد پس گرفته و اعلان شد دورکاری که اسم دیگر تعطیلی بعد از کرونا در ایران است، کنسل و همه کارکنان باید روز چهارشنبه در ادارهها حضور داشته باشند.
تا اینجا با دو مساله جدی روبرو هستیم؛ اول آنهایی که 4 ساعت قبل از تهران رفته بودند باید به هرکجا رسیدهاند برگردند، یا چهارشنبه را مرخصی بگیرند، این هم شکل دیگری از تعطیلی، اما مساله جدیتر برای کارمندان بود که با تعطیلی مدارس باید فرمولی برای نگهداری بچهها پیدا کنند.
این نمونه عالی مدیریت در کشور است. همانطور که سر ساعت کار ادارهها در طول بهار و تابستان بحث داشتیم و پیشتر هم بارها و بارها در مسائلی دیگر دیده بودیم. تابستان و زمستان آب و برق و گاز صنایع را قطع کردند تا به خانهها بدهند و اسمش را هم گذاشتند «مدیریت منابع»، از خسارتهای کلانش چیزی نگفتند و هر کی هم گفت: بابا! مشکل در عدم توسعه زیر ساختهاست، به چیزی متهم شد!
در همین رابطه، یادم آمد سالها پیش مرحوم کیومرث صابری – گل آقا – در هفته نامهاش کارتونی را چاپ کرده بود که در اوج بگیر و ببندها سر داشتن ویدئو و شلاق خوردنهای بسیار برسر داشتن این آلت شیطانی و لهو و لعب که بردیوارها مینوشتند «ویدئو مساوی است با فحشا»، مراجعه کنندهای را به نزد «مقام ارشاد» چاپ کرده بود که با نشان دادن سی دی میپرسید: قربان! این را اول آزاد و بعد ممنوع کنیم، یا نه اول ممنوع و بعد آزاد کنیم؟ قصه مدیریت در کشور ما، این است.
آلودگی هوای کلان شهرهای ایران بویژه تهران سالهاست که به عنوان یک مساله جدی از جمله در حوزه امنیت ملی مطرح بوده است. آلودگی هوا متهمان شناخته شدهای مانند خودروهای فرسوده، موتورسیکلتها، تأسیسات خانگی، برهم خوردن توپوگرافی تهران بواسطه عدم ملاحظات زیست محیطی در صدور پروانههای ساختمانی در مسیر گردش هوا دارد که حوصله کنید خواهید دید همه اینها ناشی از منافع و یا تعارض منافع است، وگرنه دلیلی ندارد کارخانهای که چندین برابر کل سرمایهاش زیان انباشته دارد، همچنان خودروهایی با استاندارهای دههها پیش تولید کند و یا شهرداری شهر را برای درآمدهای بیشتر بفروشد. طوری که جریان هوای شهر- در تهران از سمت جنوب غربی به سمت شمال شرقی است -عملاً مسدود شود.
برای حل معضل آلودگی هوای تهران و یا حداقل کاهش آن، سالها قبل مطالعات گسترده و پرهزینهای توسط کارشناسان داخلی و خارجی از جمله کارشناسان ژاپنی انجام شد که مورد اعتنای دولتها قرار نگرفت و حالا کار به اینجا کشیده است که به گزارش وزارت بهداشت فقط در سال 1400 تعداد مرگهای منتسب به آلودگی هوا 20 هزار و 800 نفر بوده و خسارات اقتصادی آن بیش از 8 میلیارد دلار برآورد شده است.
سالهای سال است که وضعیت هوای تهران همین است. بازی با افکار عمومی و طول دادن موضوع شاید باران و برفی و بادی بیاید. شاید دلیل لغو دورکاری هم همین باشد که هواشناسی گفته؛ چهارشنبه در تهران باد و باران خواهد بود.
رسانه نماینده افکار عمومی است ولی تا به اینجای کار عمده آنها که دولتیاند نشان دادهاند که از نظر آنها آلودگی هوا هم! چه قبل و چه حالا و حتی بعدها، مقصر دولت قبل و قبلتر است!
آمار سازمان بهشت زهرا (س) و سازمان پزشکی قانونی و گفتههای برخی اوقات بدون ملاحظه بعضی مدیران میانی شهری، نشان میدهد که در بحث آلودگی هوا، کار از سلام و صلوات و حتی دعا هم گذشته است. فقط خواهش میکنم باور کنید که این زندگی، و این سبک آن! چیزی جز به خودکشی دستجمعی مردم نیست. این مردم شایستگی و لیاقت زندگی خوب دارند. چیزی که حتی خودشان هم فراموش کردهاند.
به در و دیوار شهر نگاه کنید. اعلانیه های مرگ را میبینید! پرتعداد شده است؟ هر روز اعلان مردن خودمان را در آن میبینیم یک روز کرونا، یک روز آلودگی هوا، سرطان، سکته و…ولی هنوز باور نداریم که “مرگ فقط برای همسایه نیست!”