وضعیت آب کشور همچنان بحرانی است. بخش عظیمی از منابع آبی کشور در بخش کشاورزی، بر لزوم تغییر در الگوی کشت و شیوههای کشاورزی به منظور افزایش بهرهوری از آب دوام آورده است.تغییر لازمه توسعه پایدار هر شرکتی است و این امر تنها با زحمات، همفکری و راهبری همه مدیران و کارکنان صنعت آب و فاضلاب کشور محقق خواهد شد.این ساختار کمبود آب در سالهای آتی به نوعی چیده شده است که اگر یک تغییر جدی در آن شاهد نباشیم با مشکلات عدیدهای مواجه خواهد شد. اگر موضوع اقتصاد آب را جدی نگیریم و برای آن برنامهریزی نکنیم با چالشهای فراوانی مواجه خواهیم شد.درآمد پایدار تنها افزایش تعرفه نیست بلکه در صنعت فرصتهای بیشماری وجود دارد که نیازمند شناسایی، برنامهریزی و بهرهوری از آنها است.بودجهریزی باید مبتنی بر اهداف باشد تا صنعت بتواند بر روی پای خود بایستد و حرکت رو به جلو داشته باشد.بهرهوری از پساب، استفاده از انرژی خورشیدی و استفاده از فناوری بیوگاز از جمله ظرفیتها و فرصتهایی است که میتوان از آن در بحث درآمدی بر روی آن برنامهریزی کرد.سیستم خدمترسانی در حوزه آب، بدون استفاده از ظرفیت سرمایهگذار بخش خصوصی به جایی نمیرسد و به همین علت باید در هر قالبی که میتوانیم از ظرفیت این بخش بهرهگیری کنیم.مدیریت تقاضا نیازمند یک نگاه و رویکرد جدید است. مهندسی فرهنگی یکی از ضروریات صنعت آب و فاضلاب است که باید به صورت ویژه به آن توجه کرد.ضرورت فرهنگسازی در زمینه صرفهجویی در مصرف و استفاده از تجهیزات کاهنده مصرف در جامعه امری مهم است. نهادینه شدن این فرهنگ در بین مردم و باور اینکه با کمبود آب مواجه هستیم، تا حدودی زیادی ما را در مدیریت تأمین و تقاضا کمک خواهد کرد.باید با اقدامات جدی و واقعبینانه مدرنترین، پیشرفتهترین و با قابلیت ترین ابزار را در صنعت به کار بگیریم تا ضمن ارائه بهتر خدمات، مدیریت بهتری در فعالیتها نیز داشته باشیم.از 100 میلیارد مترمکعبی که در سطح کشور بر روی آن برنامهریزی میشود تنها هشت میلیارد مترمکعب آن برای ما است. از این مقدار دو میلیارد مترمکعب به صنعت اختصاص داده میشود و مابقی برای کشاورزی استفاده میشود.باید در بحث الگوی کاشت، شیوههای کشاورزی و روشهای آبیاری شاهد تغییرات اساسی در سطح کشور باشیم تا بهره روی از آب افزایش یابد و منابع عظیم آب در کشور حفظ شود.