نعیم نوربخش روزنامه نگار و مترجم: طبق برآوردهای به عمل آمده، هزینه نهایی گذار جهانی از سوختهای فسیلی و جایگزینی منابع تجدیدپذیر برای تولید انرژی تا سال 2050 بالغ بر 100 تریلیون دلار خواهد بود. در حقیقت محاسبات کمیسیون گذار انرژی که گروهی از رهبران کسبوکارهای جهانی آن را تشکیل میدهند نشان میدهد که رقم دقیقتر 110 تریلیون دلار خواهد بود. این یعنی هزینه متوسط سالانه آن 3.5 تریلیون دلار و معادل 1.3 درصد از تولید ناخالص کل جهان در این دوره خواهد بود. اگر آن را به نسبت درصدی از تولید ناخالص جهان در نظر بگیریم ارقام یادشده چندان چشمگیر یا هراسانگیز نخواهد بود اما مؤسسه Deloitte هزینه سالانه گذار را بین 5 تا 7 تریلیون دلار برآورد کرده است.
البته تخمینهای متعددی درباره هزینه گذار و چشمانداز تولید ناخالص جهانی ارائه شده است اما دستکم میتوان مطمئن بود که وقتی پای این مقوله را پیش میکشیم، خرج شدن چند تریلیون دلار به طور سالانه قطعی خواهد بود. البته به نظر میرسد که بسیاری از سرمایهگذاران و اغلب مصرفکنندگان عادی نیز تمایلی ندارند که از مسئولیت به دوش کشیدن آن شانه خالی کنند. پیش از برگزاری نشست اقلیمی COP28 در سال جاری که در دوبی برگزار شده است خبرگزاری رویترز گزارش داد که طرفداران کنار گذاشتن سوختهای فسیلی به طور خاص نگران نرخ بالای بهره بانکی هستند چون موجب میشود هزینه سرمایه بالا برود و از اشتیاق وامدهندگان احتمالی به روند گذار کاسته شود.
«گائری سینک» معاون دبیرکل آژانس بینالمللی انرژیهای تجدیدپذیر IRENA به رویترز گفته بود که «بسیار نگران هستم چرا که سرمایه، دیگر با بهرههای نازل پیشین در دسترس نیست». در واقعیت نیز شرکتهای تولید برق بادی و خورشیدی بالا رفتن هزینه تولید را به گردن افزایش نرخ بهره و به طور خاص در بخش نیروگاههای دریایی بادی، به گردن شرایط دشوارکننده اقتصادی میاندازند. این شرکتها در توجیه اصرارشان بر دریافت یارانه بیشتر از سوی دولتها و همچنین بالا بردن بهای برق تولیدی به همین عوامل متوسل میشوند و مدعی میشوند که بالا رفتن نرخ بهره بانکی موجب شده است سودآوری در این صنعت دشوار شود.
قرار است در اجلاس COP28 موضوع سرمایه نیز به طور وسیع مورد مذاکره قرار بگیرد اما بسیار بعید است که طرفین در این گفتوگوها به توافق نظر برسند. در این حین به نظر میرسد که چرخهای گاری فرایند گذار به صورت تق و لق به حرکت خود ادامه دهند. در ایالات متحده آمریکا تولیدکنندگان خودروهای برقی به خاطر نرسیدن تقاضا به اندازهای که قبلاً پیشبینی میشد متحمل خسارت شدهاند. در اروپا این صنعت چشمانداز امیدوارکنندهای دارد و به لطف عرضه خودروهای بصرفه از لحاظ اقتصادی انتظار میرود که آمار فروش بالا برود. ولی از طرف دیگر کاهش یارانه پرداختی به خودروهای برقی توسط دولت آلمان موجب شده است که کارشناسان هشدار دهند احتمال کاهش فروش وجود دارد و به تازگی گزارشهای منتشره از وضعیت مصرفکنندگان نیز مدعی شدهاند خودروهای برقی به اندازه خوردوهای احتراق داخلی قابل اعتماد نیستند. این دو عامل میتوانند روی چشمانداز تولید خودروهای برقی اثرگذار باشند.
در بخش تولید برق بادی از مزارع دریایی نیز چنانکه ذکر شد موانعی وجود دارد. این نوعِ گرانتر از تولید برق به کمک انرژی حاصل از وزش باد برای چندین سال پیاپی از توجه خاص دولتهای طرفدار محیط زیست برخوردار بود و دلیل اصلی آن را نیز باید وعدههای تولیدکنندگان برای عرضه برق ارزان قلمداد کرد. حالا اما این وعدهها دیگر به گوش نمیرسند. در عوض شاهدیم که این مزارع با صورتحسابهای چند میلیاردی برای تعمیرات، پروژههای به تعویق افتاده و درخواست افزایش بهای برق به استقبال دولتها میروند. به نظر میرسد که بالا رفتن نرخ بهره بانکی و همچنین پیشبینی کمبود برخی مواد کلیدی در بازار، روی نیروگاههای بادی و خورشیدی اثر مخربتری نسبت به تأسیسات نفتی و گازی برجا گذاشته باشد. مدیران بخش نفت و گاز در ایالات متحده نیز از نرخ بالای بهره بانکی ناخرسند هستند اما دستکم موفق شدهاند در همین وضعیت نیز میزان تولید از میادین خود را افزایش بدهند.
خلاصه آن که کمکم دارد آشکار میشود روند گذار به انرژی پاک بسیار گرانتر از چیزی تمام خواهد شد که خیلیها توان هضم آن را داشته باشند. این تحولات از نقطه نظر بازدهی سرمایه برای شرکتهای نوآور و مبدع نیز نگرانکننده است. مصرفکنندگان نیز تا وقتی به چشم خود سیل عرضه خودروهای ارزانقیمت برقی را در بازار نبینند به کنار گذاشتن خودروهای فعلی خود راضی نخواهند شد. تازه وقتی خبرهایی مانند این منتشر میشود که اپراتورهای شبکه توزیع برق در آلمان مجوز کاهش عرضه را به نفع ایستگاههای شارژرسانی به خوردوهای برقی کسب کردهاند، استقبال افکار عمومی از روند گذار کمرنگتر نیز میشود.
محدودیت عرضه در بستر یک شبکه توزیع ناقص اجتنابناپذیر خواهد بود. سرمایهگذاری در شبکه توزیع یکی از عوامل مهم در تعیین بهای تمامشده روند گذار خواهد بود. این در حالی است که مردم از حالا با احداث خطوط برقرسانی جدید مخالفت میکنند زیرا علاوه بر گران تمام شدن، ابعاد مشکلزای دیگری نیز دارد. اقتصاددان فرانسوی «ژان پیزانیفری» از مدیران ارشد اندیشکده انرژی بروگل در مصاحبه با نشریه والاستریت ژورنال گفته است که «روند گذار با قیمت گذاشتن روی یک منبع طبیعی رایگان (محیط زیست) موجب شده است که هزینه تولید بالا برود و هیچ تضمینی هم ارائه نمیکند که در نهایت، کاهش بهای تمامشده انرژی موجب جبران مبلغ سرمایهگذرای شده شود». این اقتصاددان در گزارشی تازه میافزاید که اگر قرار باشد استفاده از خودروهای برقی و ایستگاههای پمپاژ گرما گرانتر از همترازان هیدروکربنی خود تمام بشوند و دولتها نیز برای برپایی این تأسیسات ناچار به افزایش مالیاتها شوند، مصرفکنندگان در پایان کار مسلماً ناراضیتر خواهند بود. در چنین وضعیتی به دشواری میتوان اشتیاق عمومی را برای کنار گذاشتن سوختهای فسیلی برانگیخت.عامل دیگری که میتواند چالش بیشتری ایجاد کند قبولاندن این مسأله به سرمایهگذاران است که با تغییر دولتها، در سیاستهای اقلیمی آنها تفاوتی ایجاد نخواهد شد. فعلاً دستکم در اروپا قضیه وارونه است. به طور مثال دولت جدید در سوئد از پذیرش تعهدات محیط زیستی دولت پیشین طفره میرود. در سایر کشورها نیز محبوبیت احزاب محافظهکار با مواضع مخالفتجویانه نسبت به موضوعات اقلیمی در حال افزایش است و این چیزی است که کارِ طرفداران نجات محیط زیست را دشوارتر خواهد کرد.
منبع: اویل پرایس