وحید حاج سعیدی روزنامه نگار: «رهگذران قربانی راننده بی احتیاط شدند.» «در اثر برخورد خودرو با رهگذاران دو عابر پیاده در دم جان باختند»، «راننده بی احتیاط جان دو زن پیاده را گرفت» اخباری از این دست گاه و بیگاه در صفحه حوادث نشریات به چشم میخورند. خبر ساده و کوتاه است و برای بسیاری از خوانندگان نشریات رویت این گونه اخبار در صفحه حوادث، امری بسیار عادی و روتین محسوب میشود. چرا که در طول شبانه روز و در بسیاری از شهرهای کشورمان حوادثی از این دست به کرات اتفاق می افتند.
بی احتیاطی، بی دقتی، حادثه، اتفاق، خودخواهی، خودنمایی، تخلیه هیجان، سرعت غیر مجاز، عدم توجه به جلو، رانندگی پر خطر، ناتوانی در کنترل خودرو، نقص در سیستم ایمنی و ترمز خودرو، خلاء قانونی، ضعف در اجرای قانون، پشتوانه بیمهای و یا هر اسم دیگری که بر این حادثه دلخراش و علت رخداد آن بگذاریم، چیزی از تالمات روحی خانوادههای متوفیان و آسیبهای جسمی و روحی مجروحان این حادثه و حوادث مشابه نمیکاهد.
چه بسیارند مادران و پدرانی که جگر گوشههایشان را در این خود خواهی ها از دست دادهاند و یا کودکانی که باید تاوان تخلیه هیجان دیگران را با چشیدن طعم تلخ یتیمی پس دهند؟!
به راستی آیا موسم آن فرا نرسیده است که یک قانون جامع و متقن در خصوص اعمال مجازاتهای سنگین و محرومیتهای مادام العمر و یا طولانی مدت در خصوص چنین رانندگانی وضع شود؟ حقیقتاً چه تفاوتی بین رانندگانی از این دست با فردی است که بعد از مصرف شیشه اقدام به ضرب و جرح افراد میکند؟ توقیف خودرو، اختصاص چند نمره منفی و تحمل چند ماه حبس که قابل جایگزینی با جزای نقدی است، در جلوگیری از بروز چنین حوادث ناگواری تا چه میزان اثرگذارند؟
آیا مجازات کسی که به عمد و در هوشیاری کامل و یا حتی بعد از مصرف مواد، قرصهای روان گردان و مشروبات الکلی، با لایی کشیدن، رانندگی با سرعتهای بالا و وحشتناک، ترمزهای پر سر و صدا و سایر رفتارهای پر خطر ترافیکی علاوه بر اخلال در نظم و امنیت جامعه، جان و سلامت سایر شهروندان را به خطر میاندازد با فردی که ناخواسته و به دلایل ترافیکی تصادف میکند، برابر است؟
هر چند بر اساس قانون چنین قتلی، قتل شبه عمد محسوب میشود و مجازات آن در قانون به صراحت مشخص گردیده است ولی به نظر میرسد قوانین مجازات قتل شبه عمد (به ویژه در خصوص تصادفات رانندگی) آنقدر محکم و اثر گذار نیستند که از بروز رانندگی پر خطر چنین افرادی جلوگیری کنند. چرا که مطابق قانون، در قتل غیر عمدِ ناشی از تخلفات رانندگی مجازات قصاص وجود ندارد و مجازات تعیین حبس تعریزی و جزای نقدی، در صورت مطالبه اولیایدم در نظر گرفته شده است. در صورتی که به نظر میرسد قانونگذار باید حتی در خصوص تعیین نوع قتل در این گونه حوادث تجدید نظر کند و فوت افراد در تصادفات را در صورتی قتل شبه عمد قلمداد کند که تصادف واقعاً بر اثر حادثه یا نقص فنی خودرو اتفاق افتاده باشد و اراده راننده نقشی در بروز حادثه نداشته باشد.
دردمندانه در بسیاری از این تصادفات منجر به فوت به ویژه در سطح شهر یا بزرگراهها، رانندگی تهاجمی یا پر خطر باعث بروز این حوادث ناگوار میشود که میتوان آن را ارادی و از روی آگاهی و قابل پیشگیری قلمداد کرد.
علیای حال آنچه مسلم است اینکه در سالهای اخیر با توجه به افزایش وسایل نقلیه، آرامش خاطر برخی رانندگان خاطی به واسطه پرداخت خسارت و دیه از سوی شرکتهای بیمه، توزیع نامناسب ثروت در جامعه، وجود برخی ثروتهای باد آورده و تغییر نگرش و نگاه تعدادی از رانندگان به زندگی سایر هموطنان باعث شده تا عدهای معابر شهری و بین شهری با جادههای بازی مجازی «دیوانگی در شهر» اشتباه بگیرند و با رانندگی پر خطر و تهاجمی امنیت، آسایش، سلامت و حتی جان سایر شهروندان را نشانه بروند که این امر، ضرورت بازنگری در قوانین راهنمایی را بیش از پیش نمایان میسازد.
با وجود اینکه گسترش فرهنگ صحیح رانندگی میتواند به عنوان یک عامل اساسی در کاهش مرگ و میر و جراحات رانندگی مؤثر باشد ولی متاسفانه جا انداختن سادهترین مسائل ایمنی در رانندگی (نظیر بستن کمربند یا صحبت نکردن با موبایل در حین رانندگی) بعد از سالها تلاش و اختصاص جریمههای مختلف، هنوز به صورت نیم بند اجرا میشود و با وجود برنامه ریزیهای گسترده و کلان در این خصوص، هنوز هم بسیاری از رانندگان با دیدن پلیس یا دوربین اقدام به بستن کمربند یا قطع مکالمه با تلفن همراه میکنند. در این صورت شاید انتظار رعایت سایر هنجارهای رانندگی انتظاری عبث و بی فایده باشد و ظاهراً تنها باید به اثرات استفاده از قوه قهریه و مجازاتهای سنگینتر دلخوش کرد!
در ضمن جا دارد عدهای که با ژستهای روشنفکری در خصوص زجر کشیدن چند لحظهای تعدادی سگ و یا قطع چند درخت، کمپین و نشست و گرد همایی تشکیل میدهند، در خصوص تلفات چشمگیر جادهای بین شهری و حتی شهری و به تبع آن، زجر کشیدن مادام العمر تعدادی از هموطنان خود نیز کمپین تشکیل دهند و مسئولان نیز به جای مونتاژ قوانین راهنمایی و رانندگی غربی، به وضع و طراحی قوانین متناسب با فرهنگ و رویکرد رانندگان کشور خودمان اقدام کنند تا شاید روزی به این سطح از فرهنگ و آگاهی برسیم که خودرو وسیله سرگرمی، تفریح و تخلیه هیجانات نیست و رعایت اصول رانندگی هم تنها برای زودتر رسیدن به مقصد و یا داشتن ترافیک روان و منظم طراحی نشدهاند!