مهسا مژدهی روزنامه نگار: گروه سیاسی: مناقشات آبی میان ایران و افغانستان وارد فازی جدید و جدیتر از گذشته شده است. ساخت فاز دوم سد پاشدان در بالادست ایران بار دیگر از سرگرفته شده و این سد میتواند در ایران و تاجیکستان تنشهای آبی و محیطزیستی را افزایش دهد. طالبان میگوید تکمیل سد تنها پنج ماه زمان میبرد. با تکمیل بند پاشدان، استان خراسان در ایران تحتتاثیر کمآبی قرار خواهد گرفت.
سد پاشدان چیست؟
عملیات تکمیل پروژه سد پاشدان، یکی از بزرگترین سدهای افغانستان در مرز با ایران و در مسیر هریرود، با حضور ملأ عبدالغنی برادر، معاون نخستوزیرو عبدالطیف منصور، سرپرست وزارت آب و انرژی طالبان در هرات آغاز شده است. پاشدان در استان هرات و در غرب افغانستان ساخته شده. برخی منابع میگویند پیش از این 70 درصد از سد تکمیل شده و برخی دیگر رقم 85 درصد را ذکر کردهاند. به هرحال افغانستان میگوید در پنج ماه آینده سد پاشدان تکمیل خواهد شد. سد پاشدان از ظرفیت ذخیره 45 میلیون مترمکعب آب، تولید دو مگاوات برق، و آبیاری 13 هزار هکتار زمین کشاورزی برخوردار است. به همینخاطر ساخت آن از سال 1390 تاکنون، تبدیل به چالشی مهم برای دولتهایی افغانستان شده. در دوران جمهوری مقامات این کشور اعلام کرده بودند که ساخت سد پاشدان تنها سه سال طول میکشد. اما به دلیل ناامنی، ساخت این سد 13 سال بعد هم تمام نشده است. در آن زمان طالبان با حمله به سد پاشدان و عوامل سازنده آن باعث ایجاد ناامنی شدند به طوری که در سالهای آخر دولت اشرف غنی، ساخت سد پاشدان عملاً متوقف شده بود.
چرا پاشدان برای افغانستان اهمیت دارد؟
طرفداران تکمیل سد پاشدان در افغانستان که اعتقادی به پرداخت سهم ایران از آب هریرود ندارند؛ مساله کمبود آب را در هرات مطرح میکنند. مسئولان طالبان هم یکصدا فرض را بر این امر گذاشتهاند که با راهافتادن سد پاشدان بهکلی مشکل کمآبی در هرات حل و فصل خواهد شد. مسوولان محلی در هرات تاکید دارند که یکی از راههای مقابله با این مشکل، تأسیس بند آبی «پاشدان» است. به گفته مسوولان اداره آبرسانی هرات با استفاده از آبهای سطحی این بند، چالش کمبود آب در ولایت هرات از بین برده میشود و مردم در سالهای آینده با این بحران روبهرو نخواهند شد. گفته میشود که افغانستان قرار است از آب جمع شده پشت سدی مانند پاشدان برای توسعه کشاورزی در هرات بهره ببرد. نگاهی به گزارشهای منتشر شده در رسانههای افغانستان نشان میدهد که آنها تا چهاندازه بابت اینکه تاکنون تنها 30 درصد از آب هریرود در افغانستان مدیریت میشود و بقیه آن به سمت ایران و ترکمنستان میرود، ناراضی هستند.
هیدروپلیتیک و سیاست آبی طالبان
بهنظر میرسد افغانستان تنها به مساله استفاده از آب هریرود برای حل مشکل کم آبی هرات بسنده نمیکند. برای مقامات طالبان، آب تبدیل به مسالهای برای چانه زنی شده است. آنها پیش از این درمورد سد کمالخان و حقابه هیرمند هم مشکلاتی را ایجاد کرده بودند که کماکان ادامه دارد. تهران، در مقابل با روش دوستانهای که با طالبان در پیش گرفته؛ تلاش دارد به اختلافات بر سر آب دامن نزند. البته رویکرد مسالمت جویانه ایران در قبال این گروه، در شرایطی که اغلب کشورهای جهان کماکان آنها را به عنوان دولت افغانستان به رسمیت نمیشناسند، باعث انتقاداتی شده است. افغانستان خودش را صاحب تمام و کمال آبهایی میداند که در این کشور سرازیر میشود و به مساله فرادست بودن و قواعد آن توجهی ندارد. از آنجایی که سرچشمه رودهایی چون هریرود و هیرمند در افغانستان است، طالبان در ادامه روندی که حکومت جمهوری در افغانستان پیش گرفته بود، سهمی برای ایران در نظر نمیگیرد. این گروه بهخوبی متوجه شده است که برای کسب امتیاز بیشتر از همسایگان و به رسمیت شناخته شدن توسط آنها، میتواند بر روی موضوع آب حساب کند.
ایران چه عکسالعملی دارد؟
ایران و ترکمنستان در سالهای پایانی دهه 70، سد دوستی را در بالادست هریرود افتتاح کردند. آنها امید داشتند که این سد بتواند گره از مساله کمآبی در برخی از نواحی دو کشور باز کند. ایران بر روی سد دوستی برای حل بحران آب در استان خراسان حساب باز کرده بود. افغانستان در آن زمان تحت تصرف طالبان قرار داشت و عملاً در این پروسه حضور نداشت. 11 سال پس از اینکه سد دوستی بهطور کامل به سرانجام رسید، افغانستان که کمی سروسامان گرفته بود، اقدام به ایجاد سد بزرگ سلما بر روی هریرود کرد که باعث کاهش آبی شد که به سمت سد دوستی سرازیر بود. در ادامه همان پروژه سد پاشدان در حال تکمیل است که باعث میشود سد دوستی بهرهای از آبی که از سمت هریرود میآید نداشته باشد.
دستگاه دیپلماسی ایران به مماشات در قبال طالبان بر سر آبهای مشترک بین دو کشور متهم است. پیش از این ایران با وجود اینکه روابط مثبتی با طالبان ایجاد کرده بود، نتوانست حقابه هیرمند را دریافت کند. در دو سال اخیر طالبان با مطرح کردن اینکه خود افغانستان دچار کمآبی است حاضر نشدند تا حقابه سیستان را پرداخت کنند. در مورد هریرود البته برخلاف هیرمند، قراردادی وجود ندارد که تهران برای حل و فصل مساله به آن رجوع کند. در سال 1351 معاهده حقابه میان افغانستان و ایران درباره هیرمند بین نخستوزیر ایران و محمدموسی شفیق، نخستوزیر افغانستان امضا شد و مجالس هر دو کشور آن را تصویب کردند. با همه اینها در 52 سال گذشته، افغانستان کمترین اعتنایی به قرارداد نوشته شده نداشته است. در مورد هریرود اوضاع وخیمتر است. قراردادی بین تهران و کابل در خصوص هریرود شکل نگرفته تا ایران سراغ آن برود و بر اساس آن افغانستان را وادار به پیروی از اصول بینالملل و حقوقی کند. البته کنوانسیون آبهای مرزی میگوید همه کشورها تاجایی میتوانند در قلمرو سرزمینی خود از آبهای سرزمینی بهرهبرداری کنند که آسیبی از آن به کشورهای دیگر نرسد. با همه اینها ایران از خود نشانهای به جای نگذاشته که مایل است ماجرا را از طریق کنوانسیونهای بینالمللی پیگیری کند. از طرف دیگر بعید بهنظر میرسد که طالبان، در مورد هریرود و هیرمند زیر بار قراردادهای بینالمللی برود. در شرایطی که حتی ترکیه با سدسازیهای بیوقفه منطقه را با بحران رو به رو کرده است و به نظام بینالملل هم پاسخگو نیست، نمیشود انتظار چندانی از طالبان داشت که اساساً از قواعد بینالمللی و حقوقی بر در نمیآورد و با آن ادغام نشده است.
با همه آنچه در مورد دولت طالبان و مشکلاتی که در زمینه هریرود وجود دارد میدانیم، توقع پیگیری ماجرا از سوی دستگاه دیپلماسی ایران وجود دارد. ایران در مقابل طالبان بیش از آنچه باید نرمش به خرج داده. مقامات آنها به تهران سفر میکنند و مورد اسقبال رسمی قرار میگیرند و سفارتخانه برخلاف دیگر کشورها، از دولت جمهوری گرفته شده و به طالبان رسیده است. حتی در مواردی که مشکلات مرزی شکل گرفته، تهران با موضعی دوستانه مساله را نوعی سوءتفاهم مرزی دیده و اجازه نداده است تا بین ایران و افغانستان شکافی ایجاد شود. در مقابل این نرمشها، انتظار میرود که افغانستان، دستش را از گلوی رودخانه هریرود بردارد و به خشکسالی و بحران گردوخاک در ایران دامن نزند.