فاطیماه میرزایی دخت روزنامه نگار: در سال 1401 بود که مرکز مبادله ارز و طلای ایران بهعنوان متولی سیاستگذاریهای بازار ارز و طلای بانک مرکزی فعالیت خود را شروع کرد؛ چراکه بانک مرکزی درصدد این برآمد تا تنظیمگری و نظارت بر بازار ارز و طلا از بخش عملیاتی مجزا شود. به دنبال آن، چندی پیش بود که برخی از رسانهها از این موضوع پرده برداشتند که مرکز مبادله ارز و طلای ایران بدون دریافت مجوزهای لازم از شورایعالی بورس و سازمان بورس و اوراق بهادار وارد حوزه عملکردی بازار سرمایه بهعنوان نهاد مالی شده که این موضوع، با دیدگاههای مختلف کارشناسها و فعالان اقتصادی همراه شده است.
محمدصادق میرزایی، کارشناس و تحلیلگر بازار سرمایه در گفتوگو با «نقش اقتصاد»، دراینخصوص بیان کرد: بهصورت کلی، راهاندازی یک مرکز ارز و طلا که زیر نظر بانک مرکزی و با همکاری بورس کالا باشد چند مزیت خوب دارد. در هر نهاد اقتصادی یک سری ذینفع داریم و ذینفع اصلی بانک مرکزی باید مردم باشند و باتوجهبه این که ملت ایران ذینفع اصلی بانک مرکزی هستند، مرکز ارز و طلا باید به معاملات سهولت ببخشد. به این صورت که اگر یک نفر بخواهد در بازار آزاد، ارز یا طلا خریداری کند با یک سری واسطه روبرو میشود. به همین دلیل، اگر یک مرکز برای این منظور راهاندازی شود واسطهها حذف میشوند و در این صورت، عملکرد سیستم سریعتر میشود و شفافیت معاملات نیز، افزایش پیدا میکند.
این کارشناس بازار سرمایه گفت: مسئله بعدی که باید توجه کرد این است که ما بهصورت فراوان، شاهد دلار و طلای تقلبی بودهایم که با راهاندازی مرکز ارز و طلا، امنیت و سرعت معاملات بهشدت افزایش پیدا میکنند و معاملات بهصورت شفاف رصد میشوند و این مرکز میتواند چنین مزایایی را به همراه داشته باشد. درواقع، این کار باید با همکاری کامل دو نهاد بانک مرکزی و بورس کالا صورت بگیرد و به روند معاملات کمک کند. به طور مثال؛ در این سامانه، سکه حراج شود و به دلیل این که مکانیزم عرضه و تقاضا تعیینکننده قیمت است قیمتها واقعیتر هستند. البته به جز اشخاص معاملهکننده بهویژه اشخاص حقیقی، دخالت یک نهاد دیگری در تعیین قیمت در کوتاهمدت میتواند به معاملات آسیب وارد کند؛ بنابراین نباید در قیمت دخالت صورت بگیرد و باید اجازه داد قیمت به روش عرضه و تقاضا مشخص شود.
میرزایی تصریح کرد: سال 1401 با تأسیس مرکز ارز و طلا گفته شد که میخواهند بازار ارز و طلا را مدیریت کنند تا بتوانند قیمت را تحت مدیریت قرار دهند درحالیکه موضوع مدیریتکردن قیمت معنایی ندارد و عرضه و تقاضا تعیینکننده هستند و در مقابل، فقط میتوانند بستر را فراهم کنند و معاملات را سهولت ببخشند. ازآنجاییکه سررسید قراردادهای موجود، زیر یک سال بوده است، میتوان زمانهای متفاوتی به سررسیدها داد؛ بهطوریکه زمان سررسیدها در مرکز ارز و طلا میتوانند یکساله، سهساله و دهساله باشند و در این میان، میتوان به سایر معاملات نیز، تنوع زیادی داد.
این تحلیلگر بازار سرمایه تأکید کرد: گاهی فرد، گواهی سکه و شمش را در بورس خریداری میکند که هر روز در حال معاملهشدن است؛ ولی در مرکز ارز و طلا، چنین معاملاتی بهصورت روزانه وجود ندارد؛ بنابراین معاملات هر روزه در بورس نشاندهنده مزیت آن در مقایسه با مرکز ارز و طلاست؛ بهطوریکه در بورس بهصورت روزانه معامله صورت میگیرد؛ ولی در مرکز ارز و طلا، هر زمانی که حراج در تاریخ مشخصی اعلام شود معاملات انجام میشوند.
میرزایی ادامه داد: وقتی فرد در بورس، گواهی سکه خریداری میکند، میتواند این گواهی را نگهداری کند و هر زمانی که بخواهد، میتواند آن را تحویل بگیرد. اما در مرکز ارز و طلا که تحتنظر بانک مرکزی است، پس از خریداریکردن فرد، یک تاریخ به او اعلام میشود و باید در مدتزمان کوتاهی، خرید خود را تحویل بگیرد و امکان نگهداری آن سکه یا شمش در خزانه بانک وجود ندارد و این جزء معایب به شمار میآید.
این تحلیلگر بازار سرمایه خاطرنشان کرد: طبق موارد ذکر شده، بورس در مقایسه با مرکز ارز و طلا مزیت بیشتری دارد. اما اگر در بورس، سایر انواع سکه مثل نیمسکه و ربعسکه نیز، معامله شوند، میتواند مزیت بورس نسبت به مرکز طلا و ارز را بیشتر کند و امیدواریم این اتفاق بیفتد.