سامان سفالگر روزنامه نگار: یکی از نکاتی که در بحبوحه رقابتهای انتخاباتی مرتبط با چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری کشورمان به نحوی جدی و قابل توجه از سوی نامزدهای انتخاباتی مورد توجه بود، مخاطب قراردادن مؤثر چالش و مشکل تورم در کشورمان بود. چالشی که مشکلات جدی را برای مردم کشورمان در سالهای اخیر به وجود آورده و وضعیت معیشتی آنها را تا حد زیادی تحت تأثیر قرار داده است. در این راستا، نامزد پیروزی انتخابات ریاست جمهوری کشورمان یعنی مسعود پزشکیان نیز تمرکز ویژهای بر مشکلات اقتصادی قرار داده و تاکید کرده که به دنبال کاستن از سطح مشکلات اقتصادی و به طور خاص مهار تورم در اقتصاد ایران است.
به گزارش نقش اقتصاد؛ از این رو، مسعود پزشکیان تاکید داشت که کشورمان در حوزه دیپلماسی بین المللی و پروندههایی نظیر برجام بایستی گشایشهایی را ایجاد کند و از این طریق فرصت سازی های اقتصادی قابل توجهی را برای اقتصاد ایران ایجاد کرده و در نتیجه موجب بهبود وضعیت اقتصادی کشورمان شود. با این همه، اینطور به نظر میرسد که دولت چهاردهم به طور خاص در زمینه تحقق دستورکار مهار تورم در کشورمان با چالشهای جدی رو به رو است که بایستی به آنها توجه داشته باشد و سناریوهای لازم برای مواجهه با آنها را نیز تعریف کند. در این رابطه به طور خاص میتوان به 2 چالش مهم و محوری اشاره کرد. اولاً، بخش قابل توجهی از روندهای مرتبط با تقویت تورم در کشورمان مربوط به حکمرانی معیوب اقتصادِ داخلی است. به عنوان مثال بانکهای کشورمان روزانه بین 5 تا 7 هزار میلیارد تومان پول بی کیفیت تولید میکنند و این عدد سال به سال بیشتر نیز میشود. از این رو، این پول بی کیفیت چالش نقدینگی را در کشورمان تشدید میکند که اصلیترین برونداد این موضوع چیزی جز افزایش قابل توجه نرخ تورم در کشورمان نیست. در حوزه کسری بودجه نیز چالشهای جدی برقرار هستند. در سالهای گذشته دولتهای مختلف کشورمان هرکدام برای جبران کسری بودجه راه حلهایی نظیر افزایش قیمت ارز را در پیش گرفتهاند که این دستورکار بروندادی جز تشدید تورم در کشورمان را به همراه نداشته است. بگذریم که در حزوه حکمرانی اقتصاد داخلی شاهد برخی نواقص و مشکلات دیگر نیز هستیم که برونداد بخش قابل توجهی از آنها تشدید مشکلات اقتصادی و به ویژه تقویت روند گرانی در اقتصاد ایران است. از این رو، دولت چهاردهم باید تا حد زیادی برای مخاطب قرار دادن چالش تورم در اقتصاد کشورمان، معطوف به اصلاح روندهای داخلی باشد. موضوعی که حداقل در یک دوره چهار ساله چندان توانایی عملیاتی شدن ندارد و به زمان بیشتری برای اجرای مؤثر و مفید آن نیاز است. دوم اینکه همانطور که پیشتر نیز گفته شد دولت چهاردهم سعی دارد تا با بکارگیری یک تیم دیپلماسی قوی، زمینه رابرای احیای برجام و برخورداری ایران از فرصتهای قابل توجه در حوزه اقتصاد بین الملل و متوازن سازی روابط ایران با جهان غرب و شرق و عدم تکیه صِرف بر یک قطب قدرت در جهان فراهم سازد. این در حالی است که قدرتهای غربی نیز به صراحت اعلام کردهاند که در بحث مراوده با ایران صرفاً تغییر دولتها را مد نظر ندارند و در مورد دولت چهاردهم نیز قائل به این هستند که ایران باید تغییرات جدی را به ویژه در حوزه رفتارهای خارجی خود نشان دهد. در این رابلطه، قدرتهای غربی قائل به این مساله هستند که ایران باید در مسیرهایی گام بگذارد که مطلوب جهان غرب است. مساله ای که بدون تردید مورد تأیید کشورمان نیست. در این رابطه باید این نکته را نیز مد نظر داشته باشیم که چشم اندازهای مرتبط با بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید نیز به هیچ عنوان ضعیف نیستند و این مساله میتواند سطح فشارهای خارجی به اقتصاد ایران را بیش از پیش تفویت کند و نمودهای عینی خود را در اقتصاد کشورمان به نمایش بگذارد. در این فضا، ایران باید سناریوهای جایگزین و متعددی را روی میز داشته باشد تا بتواند با تمسک به آنها، به ویژه در حوزه جنگ اقتصادی کارتهای برنده موثری را روی میز داشته باششد. از این رو، راه و مسیر دولت چهاردهم در حوزه مخاطب قرار دادن چالشهای اقتصادی کشورمان و به طور خاص مهار تورم به هیچ عنوان هموار نیست و در این رابطه چالشهای جدی و قابل توجهی وجود دارند. چالشهایی که شاید یکی از مهمترین پیش نیازهای آنها همان چیزی باشند که مسعود پزشکیان در زمان رقابتهای انتخاباتی به آن اشاره داشت و آن هم چیزی جز ضرورت تقویت وحدت داخلی نیست.