«نقش اقتصاد» گزارش می‌دهد؛ پشت‌پرده هراس اعراب از سناریوی حمله اسرائیل به تاسیسات نفتی ایران

0
44

سامان سفالگر روزنامه نگار: در روزهای اخیر و پس از اجرای عملیات وعده صادق 2 و حمله موشکی گسترده کشورمان به سایت‌های اطلاعاتی و نظامی رژیم اشغالگر قدس، صهیونیست‌ها تهدیدات گسترده‌ای را با محوریت نشان دادن واکنش به حمله ایران مطرح کرده‌اند.

به گزارش «نقش اقتصاد»؛ کشورمان به صراحت اعلام کرده که عملیات وعده صادق 2 در پاسخ به نقض حاکمیت ملی ایران در ماجرای ترور شهید اسماعیل هنیه در تهران انجام شده و مستند به ماده 51 منشور ملل متحد و حق مشروع دفاع از خود است. از این رو، هر اقدام آتی اسرائیل علیه ایران، با واکنش به مراتب سخت‌تر و ویرانگرترِ تهران رو به رو خواهد شد. در این میان، یکی از تهدیداتی که هم مقام‌های ارشد اسرائیلی و هم رسانه‌های محور غربی-عبری علیه ایران مطرح کرده و همچنان نیز می‌کنند، گزاره حمله به زیرساخت‌های انرژی و به طور خاص تاسیسات نفتی و پالایشگاه‌های کشورمان است. موضوعی که تاکنون بسیار در مورد آن گفته شده و تحلیلگران مختلف سعی داشته‌اند ابعاد گوناگون این موضوع را هدفِ واکاوی و بررسی قرار دهند. به عنوان مثال، بسیاری بر این باورند که اقدام احتمالی اسرائیل در این رابطه، با واکنش مستقیمِ ایران در هدف قرار دادن تاسیسات نفتی و گازی صهیونیست‌ها در دریای مدیترانه و حتی دیگر اهداف مرتبط مواجه خواهد شد. با این حال، تهران تاکید کرده که همدستی کشورهای عربی منطقه با اشغالگران اسرائیلی (بویژه از طریق در اختیار گذاشتن حریم هوایی خود به روی صهیونیست‌ها) در حمله به تاسیسات نفتی ایران، به معنای پاسخ و واکنش ایران به این دسته از بازیگران نیز خواهد بود. در واقع، ایران هم پاسخ مستقیم به آن‌ها می‌دهد و هم اینکه این کشور از نفوذ خود در کنترل آبراه‌های مهم بین المللی نظیر تنگه هرمز و تنگه باب المندب استفاده خواهد کرد و کلاً در حوزه جنگ انرژی، ابزارهای متنوعی را در دسترس دارد. درست به همین دلیل بوده که در جریان تور منطقه‌ای اخیر وزیر خارجه ایران به کشورهای عربی و یا سفر چند وقت قبل رئیس جمهور کشورمان به قطر، شاهد بودیم که کشورهای عرب منطقه در رایزنی با مقام‌های ایرانی سعی داشتند آن‌ها را مطمئن سازند که با اسرائیل هیچ همکاری را علیه ایران نخواهند داشت. در وهله نسخت، بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که اقتصاد نفتی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس که بعضاً در مواردی نظیر کویت و بحرین، تا بیش از 80 درصد از درآمدها و بودجه دولت را تأمین می‌کند، تاب تحمل محروم شدن از درآمدهای سرشار نفتی را ندارد و خیلی زود دچار فروپاشی خواهد شد. موضوعی که می‌تواند موجب از بی‌ثباتی را برای کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس به ارمغان بیاورد. با این همه، آنچه که حکام عرب منطقه کمتر به آن اشاره دارند این است که انفجار جنگ انرژی در سطح منطقه، تا حد زیادی بنیان‌های حکومتهای آن‌ها را نیز به خطر خواهد انداخت. در حقیقت، تضعیف اقتصادی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در نتیجه اوج گیری جنگج انرژی در سطح منطقه و در عین حال، ماهیت اقتدارگرا و غیردموکراتیک این قبیل دولت‌ها، زمینه‌های مساعدی را برای اوج گیری شورش‌ها و ناآرامی‌های اجتماعی و سیاسی در این کشورها فراهم می‌کند که این موضوع، به هیچ عنوان به نفع این دسته دولت‌ها نیست و آن‌ها در وضعیت فعلی قادر به مواجهه با ابعاد بحرانی این موضوع نیستند. این همان مساله ای است که آمریکایی‌ها هم به نحوی جدی به آن توجه دارند. کما اینکه تضعیف رژیم‌های عربی متحد آن‌ها در سطح منطقه، به معنای به خطر افتادن موقعیت راهبردی واشینگتن در منطقه غرب آسیا نیز است. رژیم‌هایی که جزو متحدان راهبردی آمریکا در این منطقه هستند و هر چه آن‌ها ضعیف‌تر شوند، این بدان معناست که دامنه قدرت و نفوذ آمریکا در سطح منطقه نیز ضعیف‌تر خواهد شد. بگذریم که از چشم انداز کلی نیز آمریکا چه از نظر اقتصادی و چه با توجه به در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری 2024 این کشور، تاب تحمل انفجار جنگ انرژی در سطح منطقه را ندارد. از این رو، اعراب منطقه نگرانی‌هایی ورای صِرف کاهش درآمدهای نفتی خود در نتیجه ماجراجویی احتمالی صهیونیست‌ها علیه سایت‌های نفتی ایران دارند.

ارسال دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید