علی اصغر زرگر تحلیلگر مسائل بینالملل: سطح تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد به گونهای است که قدرتهای بزرگ، از جمله تمام کشورها با قدرت هستهای، آن را امضا و تأیید کردهاند. حتی کشورهای بزرگی مانند چین نیز در این زمینه حضور داشتهاند. پس از آن، یک قطعنامه دیگر صادر شد که مقرر میداشت تحریمها تا مدتی ادامه یابد و سپس خاتمه یابد. به ویژه در رابطه با مسائل تسلیحاتی، تولید و فروش آن مهلتی تعیین شده بود که پایان یافت.
اما در حال حاضر، ما در شرایطی قرار داریم که با توجه به تحولات خاورمیانه و اتهامات مجدد اروپا علیه ایران، اروپاییها جبههای خصمانه علیه ایران دارند. در همین راستا، برخی تحریمهای جدید هم اعمال شده است؛ از جمله ممنوعیت ورود سه هواپیمای جمهوری اسلامی به اروپا. با توجه به این تحریمها، هواپیمایی جمهوری اسلامی تصمیم گرفته است که پروازهای خود به اروپا را متوقف کند. علاوه بر این، برخی شخصیتها نیز دوباره تحریم شدهاند.
اگر بخواهیم تحلیلی ارائه دهیم که آیا مذاکرات امکانپذیر است یا خیر، چند موضوع وجود دارد که مذاکرات را برای آمریکاییها و اروپاییها کماهمیت کرده است، اول اینکه این تحریمها یکجانبه هستند و بیشتر به ایران آسیب میزنند تا خود این کشورها. به عنوان مثال، در حوزه انرژی و نفت، عرضه نفت در بازار به گونهای است که نفت ایران تأثیر چندانی ندارد و ایران نمیتواند به طور معمول نفت خود را معامله کند. هرچند ایران به نحوی نفت خود را به چین میفروشد. به گفته برخی منابع، تا مرز دو میلیون بشکه در روز صادر میکند، اما بازگشت به حالت عادی برای استفاده از این درآمدها از طریق بانکها دشوار است و بیشتر به ایران ضرر میزند و برای اروپایی مسئله ایجاد نمیکند.
دوم اینکه در زمینه مسائل هستهای، ایران در گذشته به توافقی نزدیک شده بود، اما به دلیل شروط گذاشته شده، این توافق به نتیجه نرسید. اکنون ایران با غنیسازی اورانیوم تا 60 درصد، به این موضوع ادامه داده است. اما این موضوع نتوانسته است به عنوان اهرمی مؤثر برای وادار کردن غربیها به مذاکرات عمل کند. چراکه اگر ایران بخواهد با این غنیسازی حتی تهدیدی برای اروپا و آمریکا ایجاد کند و دکترین دفاعی خود را تغییر دهد، این امر سبب میشود که اروپاییها و آمریکاییها تلاش بیشتری کنند تا به هر وسیلهای از دستیابی ایران به تسلیحات هستهای جلوگیری کنند.
ایران تمایلی به تغییر دکترین دفاعی خود در این وضعیت ملتهب ندارد، زیرا این اقدام بهانهای برای فشار بیشتر از سوی اسرائیل خواهد بود. اسرائیل میتواند از این وضعیت سوءاستفاده کرده و ادعا کند که ایران در حال ساخت بمب اتم است و این بهانهای برای تشدید فشار بر ایران خواهد بود. بنابراین، ایران در یک موقعیت بسیار دشواری قرار دارد که نتوانسته اهرم فشاری روی اروپا و آمریکا ایجاد کند تا از این طریق بتواند مذاکراتی در خصوص توافق هستهای داشته باشد. اصل موضوع هم مسئله هستهای ایران بوده است که غربیها به دنبال مهار آن و رسیدن به توافق هستند.
تحریمها به طرز قابل توجهی بر سیستم بانکی، تجارت و اقتصاد کشور تأثیر گذاشته و مردم ایران را در تنگنای اقتصادی قرار داده است. ایران به خوبی نمیتواند از منابع داخلی و خارجی خود به جهت توسعه، رفاه عمومی و پیشرفت اقتصادی استفاده کند. آنها بر این باورند که ایران را از نظر اقتصادی تحت فشار قرار دادیم و سیستم بانکی هم بهطور مؤثر قادر به ادامه تجارت نیست، حتی با کشورهای بلوک شرق.
از سوی دیگر، ایران در زمینه هستهای نیز در موقعیتی قرار دارد که نمیتواند به راحتی تصمیمگیری کند. اگر ایران بخواهد رویکرد دفاعی خود را تغییر دهد و به سمت تولید سلاح هستهای برود، نگهداری و استفاده از آن هزینهبر خواهد بود و نمیتواند تأثیر معناداری بر بازدارندگی داشته باشد. بازدارندگی زمانی مؤثر است که اقتصاد قوی وجود داشته باشد و نارضایتی عمومی کاهش یابد. اگر ایران بتواند با قدرتهای بزرگ، از جمله چین، روسیه، آمریکا و اروپا، تجارت مستمر داشته باشد، این خود نوعی بازدارندگی خواهد بود و نوعی بازدارندگی است که ما میتوانیم از نظر دفاعی روی آن حساب کنیم. اگر چنین اتفاقی بیفتد، دنیا متضرر خواهد شد، بهویژه در زمینه انرژی و سرمایهگذاریها. اگر ایران بتواند تغییراتی در حوزه سیاست خارجی و دیپلماسی خود به وجود آورد و تنشها در منطقه را به حداقل برساند و همچنین اجماعی از کشورهای اسلامی و دیگر کشورها را برای کمک به ملتهای مظلوم فلسطینی و لبنانی تشکیل دهد، بهترین راهبرد برای دکترین دفاعی ایران خواهد بود. با توجه به همسایگانی که در حوزه خلیج فارس داریم، به نظر نیازی به تغییر دکترین دفاعی نیست. درست است که اسرائیل و پاکستان و حتی ترکیه تسلیحات هستهای دارند، اما ایران در یک موقعیت استراتژیک قرار دارد که اگر همراه با پیشرفت و توسعه اقتصادی باشد، میتواند با تهدیدهای منطقهای مقابله کند.