دو گام اساسی برای رفع ناترازی

0
29

هاشم اورعی کارشناس انرژی: متوسط عمر نیروگاه‌ها در کشورما بالاست به طوری که 3 درصد نیروگاه‌های ما بالای 40 سال دارند و 15 درصد بالای 30 سال به عبارتی نزدیک به یک پنجم نیروگاه‌های ما عمر بالای 30 سال دارند و به دلیل مشکلات ناشی از تحریم و مشکلات اقتصادی باعث شده توانیر و هم تولید کنندگان خصوصی برق امکان تعمیرات به موقع را ندارند.در نتیجه این دو دلیل دست به دست هم داده و منجر به خاموشی شده است اما با توجه به رشد 6 درصدی سالانه برق و رشد تقاضا بیش از رشد تولید برق در کشور است در صورتی که با همین روند ادامه دهیم با ناترازی فزاینده مواجه هستیم و وارد بحران می‌شویم.اما چرا تولید و مصرف برابری نمی‌کنند؟ برای اینکه تولید و تقاضا را به یکدیگر برسانیم و در نتیجه ناترازی وجود دارد دو گام اساسی باید برداشت که اولی تقاضاست، متأسفانه ما هیچ اقدامی در راستای بهره‌وری انرژی انجام نداده‌ایم و باید برای کنترل تقاضا دو اقدام در این زمینه انجام دهیم اولی و مهمترین قیمت گذاری است تا زمانی که اجازه ندهیم بازار قیمت برق را مشخص کند و قیمت برق خانگی در حدی باشد که اکنون است مسأله‌ای به نام بهره وری انرژی بی معناست و تأسیس سازمان‌هایی نظیر ساتبا کمکی به این موضوع نمی‌کند، زیرا تا زمانی که دولت یارانه‌ای 90 درصدی پرداخت کند انگیزه‌ای برای بهینه سازی مصرف برق وجود ندارد.دیگری فناوری است که به قیمت گذاری مربوط می‌شود که برای بالا بردن انرژی الکتریکی از فناوری‌های نوین استفاده کنیم تا از این طریق راندمان را افزایش دهیم که تا حد زیادی این فناوری‌ها در کشور وجود دارد و یا امکان ایجاد آن است اما انگیزه اقتصادی آن وجود ندارد. زیرا به دلیل قیمت برق بازگشت سرمایه در کشور ما نزدیک به 10 سال زمانبر خواهد.تولید دیگر مقوله‌ای است که از اهمیت بالایی برخوردار است اما وزارت نیرو نباید خود را بر آن متمرکز کند، چرا که در این صورت برق تولیدی به درستی مصرف نشود هدر رفت برق را پیش رو داریم و باید نتیجه تولید برق را در تولید ناخالص داخلی شاهد باشیم در صورتی که اینگونه نیست.سال گذشته 1.7 ظرفیت نیروگاهی به ظرفیت نیروگاهی ما افزوده شد که نشان دهنده عقب ماندگی تولید است با فرض اینکه 10 نیروگاه حرارتی در کشور احداث شود گاز آن از کجا تأمین می‌شود که در بخش تولید نیاز به یک بازنگری داریم زیرا 90 درصد برق تولیدی وابسته به گاز است به همین دلیل نیروگاه حرارتی دیگر راهکار نیست بلکه نیروگاه‌های تجدیدپذیر باید جایگزین شود.ثابت نگه داشتن قیمت منجر به ورشکستگی اقتصادی می‌شود زمانی که قیمت ثابت می‌ماند و هزینه‌ها هر سال متناسب با تورم 40 تا 50 درصد افزایش پیدا می‌کنند به سمت ورشکستگی اقتصادی می‌رویم که این امر نشان دهنده بدهکاری صنعت برق است که هنوز ادامه دارد.همین امر موجب شده توانیر امروز 150 همت به پیمانکاران و تولید کنندگان بدهی داشته باشد، زمانی که صف طولانی از طلبکاران پشت در توانیر و وزارت نیرو صف کشیده‌اند، دیگر کسی در این بخش سرمایه گذاری نمی‌کند.با توجه به اینکه سرمایه گذاری در صنعت برق به اندازه کافی اتفاق نیفتاده است امروز تقاضا بیش از تولید افزایش داشته است.از مهر سال 1402 تا مهر سال جاری 7 هزار مگاوات افزایش تقاضا داشتیم در صورتی که 2 هزار و 235 مگاوات افزایش تولید داشته‌ایم به عبارتی در یک سال اخیر تقاضا سه برابر تولید شده است.از طرفی علت خاموشی‌های پیش آمده در زمستان پیشینه دار است، دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی در مجلس ششم طرح افزایش قیمت تدریجی حامل‌های انرژی به تصویب رسید و قرار بود قیمت‌ها همراه با تورم افزایش پیدا کنند.با روی کار آمدن مجلس هفتم در اقدامی عوام فریبانه قانونی دیگری تحت عنوان قانون تثبیت قیمت حامل‌های انرژی به تصویب رسید، یعنی به جای آنکه ارزش را ثابت نگه دارند قیمت را ثابت نگه داشتند و دولت را از افزایش قیمت حامل‌های انرژی منع کردند.در همین حین قیمت گذاری صحیح یکی از مؤلفه‌های اصلی در صنعت برق است در بخش تولید به دلایل گفته شده سرمایه گذاری به اندازه کافی وجود ندارد اما متأسفانه بخش مصرف نیز رها شده زیرا قیمت‌ها ثابت است و تورم 40 درصد که نتیجه این است که هیچ اقدامی در راستای بهینه سازی مصرف انرژی صورت نگرفته است.انرژی به بدترین شکل ممکن استفاده می‌شود و زمانی که تولید رشد می‌کند و تقاضا افزایش پیدا می‌کند تبدیل به ناترازی فزاینده می‌شود که این ناترازی اکنون به بحران رسیده است .زمانی که به صنعت برق نمی‌دهیم اقتصاد ملی را به مخاطره می‌اندازیم کشوری که نتواند به مقدار کافی رشد اقتصادی داشته باشد هر روز وضعیت بحرانی‌تری را تجربه می‌کند.

ارسال دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید