محمد زند: افزایش بیسابقه مصرف برق در دو ماه نخست سال 1404، زنگ خطر را برای تابستان به صدا درآورده است. طبق گزارش وزارت نیرو، مصرف برق کشور از رکورد 57.3 هزار مگاوات عبور کرده؛ رقمی که پیشتر معمولاً در اوج گرمای تابستان ثبت میشد. این در حالی است که در فروردینماه، مصرف 48 هزار مگاواتی نیز منجر به خاموشی در بخش خانگی شد؛ اتفاقی که پیش از این هرگز در این ماه از سال سابقه نداشت. چنین شتابی در رشد مصرف برق، نشاندهنده یک تغییر جدی در الگوی مصرف است که با رشد تقاضا در بخشهای خانگی، تجاری و صنعتی همزمان شده است. به گزارش روزنامه «نقش اقتصاد» افزایش چشمگیر تقاضا در شرایطی رخ داده که تأمین برق همچنان با چالشهایی اساسی روبهرو است. در طول سالهای گذشته، نهتنها ظرفیت نیروگاهها با سرعت متناسب با تقاضا رشد نکرده، بلکه سرمایهگذاری در این حوزه نیز کاهش یافته است. ادامه این روند میتواند منجر به تکرار خاموشیهای گسترده در تابستان امسال شود. کارشناسان هشدار میدهند در صورت عدم مدیریت صحیح تقاضا، حتی در شرایطی که هوا به اوج گرمای تابستان نرسیده، با بحران جدی در تأمین برق روبهرو خواهیم شد.
برقخواری ایران رکورد زد
بررسیها نشان میدهد میزان مصرف برق ایران در دو ماه نخست سال جاری نسبت به مدت مشابه در سالهای 1399 و 1400 حدود 40 تا 50 درصد رشد داشته است؛ افزایشی کمسابقه که حاکی از تحولات عمیق در ساختار مصرف انرژی در کشور است. این رشد، ناشی از افزایش استفاده از لوازم برقی در بخش خانگی، رشد صنایع انرژیبر، توسعه مراکز داده و حتی فعالیت مزارع غیرمجاز استخراج رمزارز دانسته میشود. مصرف بالای کولرهای گازی بهویژه در مناطق جنوبی نیز نقش چشمگیری در این افزایش داشته است. در سالهایی که ظرفیت نیروگاهی کشور تنها چند درصد افزایش یافته، این میزان رشد مصرف، نظام انرژی کشور را به چالش کشیده است. بر اساس استانداردهای جهانی، رشد تقاضا باید با شیب ملایم و قابل پیشبینی باشد تا سیستم توزیع و تولید بتواند پاسخگوی نیاز باشد. در غیر این صورت، یا خاموشی ناگزیر خواهد شد یا تأمین انرژی با افت کیفیت و نوسانات گسترده همراه میشود؛ موضوعی که در سالهای اخیر به یکی از گلایههای اصلی مشترکان تبدیل شده است.
سرمایهگذاری اندک، تقاضای فزاینده
گزارش رسمی وزارت نیرو حاکی از آن است که در سال 1403، تنها 2292 مگاوات به ظرفیت اسمی نیروگاههای کشور افزوده شده که معادل رشد 2.4 درصدی است. این در حالی است که تنها در 15 روز نخست سال جاری، مصرف برق 5 هزار مگاوات نسبت به سال گذشته افزایش یافته است؛ یعنی رشدی بیش از دو برابر کل ظرفیت افزوده شده در یک سال. این تناقض آشکار میان رشد تولید و رشد مصرف، چالش اصلی صنعت برق ایران در سالهای اخیر بوده است. سرمایهگذاری ناکافی در توسعه زیرساختهای تولید برق، نتیجه مستقیم سیاستهای نادرست در بخش انرژی، عدم جذابیت اقتصادی برای سرمایهگذاران و فقدان مدلهای تأمین مالی پایدار است. حتی پروژههای نیروگاهی بخش خصوصی نیز با تأخیر، توقف یا افت سرعت پیشرفت مواجهاند. در چنین شرایطی، نمیتوان انتظار داشت که با روند فعلی، کشور بتواند پاسخگوی جهشهای پرشتاب مصرف برق در سالهای آینده باشد.
احتمال خاموشی چهار ساعته در روز
برآوردهای جدید وزارت نیرو و برخی مراکز پژوهشی، نشاندهنده احتمال جدی بروز خاموشی در ماههای آینده است. در برخی سناریوهای بدبینانه، پیشبینی شده است که در صورت تداوم وضعیت فعلی، ممکن است مشترکان خانگی در روز دو نوبت، مجموعاً چهار ساعت با قطعی برق مواجه شوند. این برآورد بر پایه رشد 10 درصدی مصرف تنها در 15 روز اخیر نسبت به مدت مشابه سال قبل صورت گرفته و با ادامه این روند، شرایط وخیمتری نیز متصور است. تجربه سالهای گذشته نشان داده که خاموشیهای برنامهریزیشده، اگرچه اقدامی برای جلوگیری از فروپاشی شبکه است، اما تبعات اقتصادی و اجتماعی قابلتوجهی دارد. از بیکاری و زیان واحدهای صنعتی گرفته تا اختلال در زندگی روزمره شهروندان و نارضایتی عمومی، همگی پیامدهای احتمالی مدیریت ضعیف بحران برق خواهند بود. کارشناسان پیشنهاد میکنند برنامهای جامع برای مدیریت بار، اصلاح تعرفهها، و تقویت منابع تولید اضطراری تدوین و اجرایی شود.
مصرف خانگی در صدر
یکی از مهمترین عوامل افزایش فشار بر شبکه برق، سهم بالای مصرف خانگی در ایران است. برخلاف بسیاری از کشورهای توسعهیافته که بخش صنعت یا حملونقل سهم غالب را در مصرف انرژی دارد، در ایران خانوارها حدود 35 تا 40 درصد کل برق تولیدی کشور را مصرف میکنند. این امر بهویژه در فصل گرم با استفاده مفرط از وسایل سرمایشی تشدید میشود. کولرهای گازی غیر استاندارد، مصرف چند برابر دارند و بدون محدودیت در تعرفه، انگیزهای برای صرفهجویی وجود ندارد. فرهنگ مصرف بیرویه انرژی، یارانههای غیر هدفمند، و نبود نظام تعرفهگذاری پلکانی واقعی باعث شده خانوارها احساس مسئولیت یا فشار اقتصادی کمتری در مصرف برق داشته باشند. این در حالی است که در بسیاری از کشورهای منطقه، تعرفههای تصاعدی و آموزش همگانی باعث شده مصرف خانگی کنترل شود. در ایران اما همچنان ابزارهای مؤثر مدیریت تقاضا نادیده گرفته میشوند و بخش خانگی همچنان بزرگترین مصرفکننده باقی مانده است.
بخش صنعت زیر فشار خاموشی یا تعطیلی؟
یکی از قربانیان خاموشیهای سالهای گذشته، واحدهای صنعتی و تولیدی بودند. اگرچه اولویت تأمین برق همواره با بخش خانگی است، اما به بهای قطع برق صنایع، آسیبهای جدی به تولید وارد شده است. با قطع برق در اوج گرما، بسیاری از کارخانهها با توقف خط تولید، کاهش بهرهوری و حتی خسارات مالی و تجهیزاتی مواجه شدند. ادامه این روند، زنجیره تولید کشور را مختل و اعتماد سرمایهگذاران داخلی و خارجی را به خطر میاندازد. فعالان صنعتی میگویند عدم برنامهریزی بلندمدت برای تأمین برق پایدار، کسبوکارها را در حالت «بیثباتی دائمی” قرار داده است. در شرایطی که صنعت ایران نیازمند رشد و توسعه برای اشتغالزایی و کاهش وابستگی به واردات است، خاموشی برق نقش معکوس بازی میکند. برخی پیشنهاد دادهاند که صنایع بزرگ اقدام به احداث نیروگاههای اختصاصی کنند، اما این راهکار نیاز به حمایت قانونی، اعتباری و فنی دارد که تاکنون عملی نشده است.
مدیریت مصرف یا توجیه بحران؟
مقامات وزارت نیرو همواره از ضرورت مدیریت مصرف سخن میگویند، اما انتقادات زیادی نسبت به ناکارآمدی این سیاستها مطرح است. از کمپینهای تبلیغاتی بیتأثیر گرفته تا پیامکهای هشدارآمیز، اغلب اقدامات در سطح هشدار باقی ماندهاند و عملاً در تغییر رفتار مصرفکنندگان موفق نبودهاند. از سوی دیگر، نبود ابزارهای هوشمند نظارت و کنترل، مانند کنتورهای دیجیتال یا سامانههای آنلاین مدیریت مصرف، باعث شده سیاستگذاران در تاریکی تصمیم بگیرند. برخی منتقدان میگویند مدیریت مصرف بهانهای برای پوشش دادن ضعفهای ساختاری در تأمین و تولید برق است. آنان اعتقاد دارند باید بهجای سرزنش مردم، به ریشه مشکلات یعنی کاهش سرمایهگذاری، فرسودگی زیرساختها و قیمتگذاری نادرست انرژی پرداخت. در واقع، بدون اصلاح نظام اقتصادی انرژی، مدیریت مصرف تنها یک توصیه باقی خواهد ماند، نه یک راهکار عملیاتی.
مسیر نجات از بحران برق
برای خروج از بحران برق، مجموعهای از راهکارهای کوتاهمدت و بلندمدت مورد نیاز است. در کوتاهمدت، میتوان با ارتقاء بهرهوری نیروگاهها، واردات اضطراری برق از کشورهای همسایه، و تشویق به مصرف بهینه در ساعات اوج، بار شبکه را کاهش داد. همچنین فعالسازی مولدهای مقیاس کوچک، ژنراتورهای اضطراری در مراکز حساس و هماهنگی با صنایع برای کاهش داوطلبانه بار در ساعات پیک ضروری است. در بلندمدت، توسعه انرژیهای تجدیدپذیر، افزایش سرمایهگذاری در نیروگاههای گازی با راندمان بالا، اصلاح تعرفههای برق و تشویق مردم به استفاده از وسایل کممصرف راهحلهایی کلیدی هستند. همچنین نیاز به بازنگری در سیاستهای حمایتی دولت، بهویژه در بخش یارانههای انرژی، بهوضوح احساس میشود. بدون چنین اصلاحاتی، بحران برق نهتنها امسال، بلکه در سالهای آتی نیز به شکلی مزمن باقی خواهد ماند.