هیوا زارعی: کاهش شدید صادرات نفت ایران به زیر 1.5 میلیون بشکه در روز، زنگ خطر بزرگی برای اقتصاد کشور به صدا درآورده است. این افت که بسیار کمتر از هدف 2 تا 2.5 میلیون بشکهای دولت است، نشاندهنده بحرانی است که میتواند پایههای مالی کشور را به لرزه درآورد. سید مصطفی موسوینژاد، کارشناس اقتصادی در گفتگو با «نقش اقتصاد»، هشدار میدهد که این وضعیت شکننده، نیازمند اقدام فوری و هوشمندانه است. او از راهکارهایی مثل افزایش مالیات، استفاده از اوراق قرضه، برداشت از صندوق توسعه ملی و کاهش وابستگی به درآمد نفت سخن میگوید و معتقد است که بدون برنامهریزی دقیق، ایران در برابر طوفان اقتصادی آسیبپذیرتر خواهد شد.
چرا صادرات نفت ایران کاهش یافته است؟
صادرات نفت ایران در سالهای اخیر با مشکلات جدی روبهرو شده و به زیر 1.5 میلیون بشکه در روز رسیده است. موسوینژاد توضیح میدهد: «این کاهش شدید، نتیجه دو عامل اصلی است: تحریمهای بینالمللی که دسترسی ما به بازارهای جهانی را محدود کردهاند و کاهش تقاضا از سوی خریداران بزرگ مثل چین.» او تاکید میکند که این وضعیت، درآمد ارزی کشور را به شدت تحت تأثیر قرار داده و اقتصاد را در موقعیتی شکننده قرار داده است.
تأثیر تحریمها
تحریمهای بینالمللی سالهاست که یکی از بزرگترین موانع بر سر راه صادرات نفت ایران هستند. این تحریمها نه تنها فروش مستقیم نفت را سخت کردهاند، بلکه سیستم بانکی و حملونقل بینالمللی را هم مختل کردهاند. موسوینژاد میگوید: «در کوتاهمدت، تحریمها ضربه بزرگی میزنند، اما تجربه نشان داده که با ابتکار و خلاقیت میتوان راههایی برای دور زدن آنها پیدا کرد. مثلاً در گذشته، ما از طریق واسطهها یا شرکتهای خصوصی در کشورهای دیگر، نفت را به بازار رساندیم.» او پیشنهاد میکند که دولت باید این روشها را دوباره بررسی و تقویت کند تا بتواند بخشی از بازار از دسترفته را پس بگیرد.
کاهش تقاضا از سوی چین
چین که زمانی یکی از بزرگترین مشتریان نفت ایران بود، حالا خرید خود را کاهش داده است. موسوینژاد میپرسد: «آیا این کاهش به خاطر رقابت با کشورهای دیگر مثل عربستان و روسیه است یا تغییر سیاستهای چین به سمت انرژیهای پاک؟» او معتقد است که دولت باید با تحلیل دقیق این موضوع، استراتژی مناسبی طراحی کند. برای مثال، اگر چین به دنبال کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی باشد، ایران میتواند با بازاریابی بهتر و ارائه تخفیفهای جذاب، مشتریهای جدیدی در آسیا یا حتی آفریقا پیدا کند.» وی میافزاید: «ما نمیتوانیم فقط به یک یا دو مشتری وابسته باشیم؛ باید بازارهایمان را متنوع کنیم».
لزوم بررسی دقیقتر
موسوینژاد هشدار میدهد که تشخیص نادرست دلیل این کاهش میتواند به تصمیمگیریهای اشتباه منجر شود. او میگوید: «اگر فکر کنیم فقط تحریمها مشکل هستند و روی دور زدن آنها تمرکز کنیم، ممکن است فرصت جذب مشتریهای جدید را از دست بدهیم. از طرف دیگر اگر فقط به دیپلماسی تکیه کنیم و راههای غیرمستقیم فروش را نادیده بگیریم، باز هم ضرر میکنیم.» به نظر او دولت باید با یک تیم تخصصی، همه جوانب را بررسی کند و راهحلی جامع ارائه دهد.
پیامدهای کاهش صادرات نفت
کاهش صادرات نفت، تأثیرات گستردهای بر اقتصاد ایران دارد. درآمد ارزی کمتر یعنی دولت پول کمتری برای واردات کالاهای ضروری، پرداخت بدهیها و تأمین بودجه پروژهها دارد. موسوینژاد به «نقش اقتصاد» میگوید: «این وضعیت مثل این است که موتور اصلی اقتصاد کشور ضعیف شده باشد. وقتی درآمد نفت کم میشود، کسری بودجه بیشتر میشود و دولت مجبور است از جاهای دیگر پول جور کند.»
چگونه کسری بودجه را جبران کنیم؟
برای جبران این کسری، موسوینژاد چند راهکار پیشنهاد میکند که هر کدام مزایا و معایب خاص خود را دارند. او میگوید: «دولت باید با دقت انتخاب کند که کدام روش برای شرایط فعلی مناسبتر است».
- انتشار اوراق قرضه
یکی از سریعترین راهها برای جمعآوری پول، فروش اوراق قرضه است. دولت میتواند با انتشار این اوراق، از مردم، بانکها و حتی سرمایهگذاران خارجی پول قرض بگیرد. موسوینژاد توضیح میدهد: «این روش در کوتاهمدت جواب میدهد و میتواند جلوی فروپاشی بودجه را بگیرد؛ او پیشنهاد میکند که دولت باید سقفی برای این کار تعیین کند و از پول جمعشده فقط برای پروژههای ضروری استفاده کند.
- برداشت از صندوق توسعه ملی
صندوق توسعه ملی، ذخیرهای است که برای توسعه بلندمدت کشور کنار گذاشته شده است. موسوینژاد میگوید: «در مواقع اضطراری، دولت میتواند از این صندوق برداشت کند، اما این کار مثل برداشتن از پسانداز خانواده است.» او تأکید میکند که این پول برای هزینههای روزمره نیست و اگر مدام از آن استفاده شود، پروژههای بزرگ مثل ساخت نیروگاه یا توسعه حملونقل عقب میافتد. او مثال میزند: «فرض کنید قرار بود با این پول راهآهنی ساخته شود که تجارت را رونق دهد؛ اگر آن را خرج کنیم، آینده اقتصاد ضربه میخورد.»
- کاهش هزینههای عمرانی
موسوینژاد میگوید: «این کار در کوتاهمدت پول آزاد میکند، اما در بلندمدت به ضرر کشور است. مثلاً اگر زیرساختها ضعیف بمانند، حملونقل گرانتر میشود و شرکتها نمیتوانند محصولاتشان را بهراحتی بفروشند.» او پیشنهاد میکند که به جای قطع کامل این بودجهها، پروژهها را اولویتبندی کنیم و فقط موارد غیرضروری را به تعویق بیندازیم
مالیات، کلیدی برای کاهش وابستگی به نفت
موسوینژاد معتقد است که افزایش مالیات میتواند جایگزین مطمئنی برای درآمد نفت باشد. او به تجربه دولت ابراهیم رئیسی اشاره میکند: «در آن زمان، با اصلاح سیستم مالیاتی، سهم مالیات در بودجه از 40 درصد به 60 درصد رسید. این نشان میدهد که با برنامهریزی درست، میتوانیم وابستگی به نفت را کم کنیم.» او توضیح میدهد که در آن دوره، دولت با شناسایی افرادی که مالیات نمیدادند و بهبود روشهای جمعآوری، توانست درآمدش را بدون فشار زیاد به مردم بالا ببرد.
مدرن سازی سیستم مالیاتی
بسیاری از مردم معتقدند که توان پرداخت مالیات بیشتر را ندارند، اما موسوینژاد میگوید: «مشکل این نیست که مردم پول ندارند؛ مشکل این است که خیلیها اصلاً مالیات نمیدهند.» برای موفقیت در این کار، سیستم مالیاتی باید مدرن شود. موسوینژاد میگوید: «با استفاده از فناوری مثل سامانههای آنلاین و هوش مصنوعی، میتوانیم فرار مالیاتی را کم کنیم. مثلاً در کشورهایی مثل سوئد، با تحلیل تراکنشهای بانکی، کسانی که مالیات نمیدهند را پیدا میکنند.» او پیشنهاد میدهد که ایران هم با ایجاد یک پایگاه داده جامع و اتصال آن به حسابهای بانکی، درآمدهای پنهان را شناسایی کند.
برنامه بلندمدت؛ رهایی از وابستگی به نفت
برای آینده، موسوینژاد یک برنامه چندجانبه پیشنهاد میکند: افزایش مالیات با تمرکز بر ثروتمندان و شرکتهای بزرگ، نه فقط مردم عادی. تنوع درآمدها از طریق صادرات غیرنفتی مثل محصولات پتروشیمی، گردشگری و جذب سرمایه خارجی. او میگوید: «ما منابع طبیعی و نیروی انسانی خوبی داریم؛ باید از آنها استفاده کنیم.» و دیپلماسی اقتصادی برای حفظ بازارهای فعلی و پیدا کردن مشتریهای جدید. او مثال میزند «روابط قویتر با کشورهایی مثل هند و ترکیه میتواند به ما کمک کند.» ویتأکید میکند که همکاری مردم و دولت ضروری است: «دولت باید شفاف بگوید که مالیاتها کجا خرج میشوند، مثلاً برای بیمارستان یا مدرسه. مردم هم باید بدانند که مالیات دادن، سرمایهگذاری برای آینده کشور است.» موسوینژاد در پایان میگوید: «کاهش صادرات نفت به زیر 1.5 میلیون بشکه، اقتصاد ایران را در تنگنا قرار داده است. در کوتاهمدت، اوراق قرضه و صندوق توسعه ملی میتوانند کمک کنند، اما راهحل اصلی، افزایش مالیات و کاهش وابستگی به نفت است.» او با اشاره به کشورهایی مثل نروژ که با تنوع اقتصادی موفق شدند، هشدار میدهد: «اگر الان دستبهکار نشویم، طوفان اقتصادی بزرگتری در راه خواهد بود.»