رسانه‌های بحران‌زا مانع آشتی ملی

0
112

با نزدیک شدن به سالروز اعتراضات و ناآرامی‌های سال گذشته، حاکمیت بایستی مراقب رفتارهای معنادار برخی افراد و رسانه‌هایی در داخل کشور باشد که در کارکردی پنهان، به بی‌نظمی و آشوب‌های اجتماعی دامن می‌زنند.
عملکرد این رسانه‌ها عموماً به تشدید اعتراضات اجتماعی، افزایش ترس، اضطراب و ناامنی و یا گسترش دسته‌بندی‌های اجتماعی منجر می‌شود، این افکار به دلیل عدم تسامح و انعطاف پذیری، به جای حل مسائل، اختلافات را تشدید می‌کنند.
این رسانه‌ها اشکارا حاکمیت را به رفتارهای غیر متعارف بر علیه معترضان ترغیب می‌کند غافل از آنکه این تحلیل‌های تحریک‌آمیز و غیرمسئولانه نه تنها به افزایش تنش و کاهش اعتماد عمومی می‌انجامد بلکه واکنش‌های هیجانی و اعتراضی را علیه نظام بر می‌انگیزاند.
بطور مثال اگر مجازات یک کنشگر سیاسی زندان تشخیص داده شده است اما رسانه‌های بحران زا در قالب مدافعان و سخنگوی حاکمیت، اشد مجازات و یا اعدام را به قوه قضائئه پیشنهاد می‌کنند که اینگونه جوسازی‌های ایذایی جامعه را مستعد هر گونه رفتارهای کنترل نشده می‌کند. در بحث اخراج اساتید دانشگاه که واکنش‌های اعتراضی گسترده را در پی داشت، این رسانه‌ها به قوه قضاییه تاکید می‌کنند که اساتید اخراجی بایستی محاکمه و زندانی شوند که انتشار این نفرت پراکنی در شبکه‌های اجتماعی خشم و تنفرعمومی را بر علیه نظام برانگیخت با دقت در پیامدهای رفتار این دسته از افراد و رسانه‌های بظاهر دلسوز در می‌یابیم که نیت خیری در ورای رفتارهای آنان وجود ندارد.
این رسانه‌ها بدون هر گونه تحلیل متقاعد کننده‌ای، نه تنها به دفاع از ناکارآمدی‌های آشکار دولت می‌پردازند بلکه در واکنشی تعجب برانگیز ضعف عملکردی دولت را بعنوان دستاورد مثبت به نمایش می‌گذارند. بسیار ساده لوحانه خواهد بود که این جانبداری‌های تنفر برانگیزانه را طرفداری از دولت به شمار بیاوریم. این گروه‌ها دانسته و یا نادانسته با فتنه‌انگیزی، زمینهٔ اعتراضات عمومی را شکل می‌دهند.
رسانه‌های بحران‌زا به طور مشخص مانع از هر گونه آشتی ملی می‌شوند آنها ممکن است سعی کنند به اشکال مختلف مذاکرات مابین دولت و نمایندگان معترضین را به تأخیر بیندازند در جنبش اخیر وقتی صحبت از آشتی ملی و عفو رهبری در میان آمد، شاهد بوده‌ایم که این رسانه‌ها با مخالفت‌های آشکار به آتش اختلافات می‌دمیدند تا مانع از رسیدن به توافقات آشتی‌جویانه شوند. که این تفکر و قدرت پنهان، گسستگی و دشمنی را تشدید کرده بطوریکه در بحران‌های اجتماعی، جامعه به شکلی کاملاً تفکر نشده رفتار می‌کند.
برای تحلیل دقیق مسائل پیچیده اجتماعی بخصوص در دنیای مدرن امروزی، تفکر و تحلیل عمیق مؤلفه‌های اجتماعی ضروری و الزام آور بنظر می‌رسد زیرا حاکمیت سیاسی بایستی بتواند وزن تأثیر گذاری پدیده‌های اجتماعی را محاسبه کرده و برنامه‌ریزی‌های هوشمندانه‌ای برای چگونگی مواجه با ان پیدا کند. گفتنی است که ارتقاء آگاهی عمومی نسبت به تاکتیک‌های اطلاعاتی و رسانه‌ای از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا شهروندان نه تنها بایستی در مواجه با شیطنت‌های تحریک‌آمیز بطور اگاهانه رفتار کنند بلکه مسئولیت شهروندی انان ایجاب می‌کند نسبت به اطلاعاتی که مصرف می‌کنند، تصمیمات هوشمندانه‌ای اتخاذ کنند.دولت و سازمان‌های اطلاعاتی مسئولیت دارند تا رسانه‌های مخرب و نفوذی را شناسایی و برنامه‌های مناسبی برای کنترل اقدامات انان اجرا کنند. این شامل توسعه استراتژی‌های هوشمند جهت رمز گشایی از فرآیندهای اطلاعاتی و رسانه‌ای است که خواسته و ناخواسته جامعه را در معرض بحران‌های پی در پی قرار می‌دهد.

ارسال دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید