نباید فراموش کنیم مشکل ناترازی گاز ربطی به سیانجی ندارد، مشکل باید ریشهای حل شود، یعنی سرمایهگذاری خوبی روی میادین گازی صورت گیرد، در کشور ما افزایش ظرفیت استاندارد و سالانه صورت نگرفته بنابراین این موضوع باید حل شود، بعبارت دیگر سیانجی بخش ناچیزی از مصرف است و کلیت توسعه پایدار را تحتالشعاع قرار نمیدهد.قبلاً استفاده از این سوخت در خودروها برای مصرف سوخت رایج بوده و فرایندی است که در اواخر دهه 70 و ابتدای دهه 80 مطالعاتی روی آن انجام شد اما بنا به دلایلی الپیجی کنار گذاشته و سیانجی آن جایگزین شد.اکنون برگشت مجدد به یک پروژه شکست خورده که نتیجه چندین سال مطالعه بوده کار عاقلانهای نیست. چندین هزار صفحه مطالعه شده و زیرساخت اولیه الپیجی ایجاد و شروع به سرویسدهی کرد اما کنار گذاشته شد و اکنون شروع مجدد به استفاده از الپیجی باتوجه به اتفاقاتی که قبلاً در کشور رخ داده و مطالعاتی که صورت گرفته چندان عاقلانه نیست.در حال حاضر، امکان استفاده از الپیجی برای سوزاندن در داخل خودروها را داریم و ایستگاههای الپیجی هم احداث شده و اکنون هم میتوانیم این کار را انجام دهیم اما واقعیت اینکه باتوجه به ارزش سوختی آن معمولاً در مناطقی که امکان استفاده از سیانجی وجود دارد به صرفه نیست. ضمن اینکه سیانجی به لحاظ قیمت نیز نسبت به دیگر سوختها مزیت نسبی دارد، معدود کشورهایی در دنیا این امکاناتی را که در ایران در زمینه سیانجی ایجاد شده، دارند. در دیگر کشورها نیز از الپیجی به عنوان سوخت استفاده نمیکنند زیرا اولاً قیمت آن بالاست و ارزش صادراتی بسیاری دارد و میتوان آن را با قیمتی بهتر از آن چیزی که داخل کشور قابلیت عرضه دارد، صادر کرد و دوما اینکه الپیجی ثابت کرده استفاده از آن به عوان سوخت در داخل خودرو به صورت متحرک مخاطرات زیادی هم برای خودرو و هم برای تجهیزات حمل و نقل مثل تانکر که قرار است به جایگاههای عرضه سوخت فرستاده شوند، دارد.موضوع دیگر اینکه الپیجی یک سوخت باارزش است که در دنیا مشتریان زیادی حتی بیشتر از بنزین دارد، بنابراین بهتر است به جای سوزاندن صادر شده و ایجاد ارزش افزوده کند.ازطرفی این سوخت ارزانترین، در دسترسترین و شاید تنها راهحل ناترازی بنزین است جدای از زیرساخت ایجاد شده برای عرضه سیانجی، حدود 5 میلیارد دلار سرمایهگذاری شده و ما بعنوان یک کشور دارای شبکه مویرگی و زیرساخت پیشرفته در دنیا مطرح هستیم.