آیا مطرح کردن ضرورت افزایش نرخ بهره یک برخورد انتزاعی و تک بعدی با چالش تورم در کشور است؟ فاقد جامعیت و سازگاری است؟ باعث میشود که اقتصاد کشور با چالش های بیشتر و عمیق تری مواجه شود؟ باعث فرو غلتیدن اقتصاد کشور در چرخه معیوب افزایش نرخ تورم – افزایش نرخ بهره میشود؟
چرا چشممان را بر واقعیت ملموس میبندیم؟ اگر از یک دانش آموز دبیرستان هم بپرسید که آیا در شرایط تورم 46 درصدی حاضر است پولش را در بانک بگذارد و 20 درصد سود بگیرد طبعاً پاسخش منفی است. از این مُجمَل بخوانید حدیث فرار سپرده ها از بانک های کشور و هجوم آن به بازار سکه و دلار و خودرو و اگر شد مسکن. آیا این پیامدِ نرخ سود سپرده ی حقیقی ِ منفی نیست؟ آیا پیامد این نرخ منفی ، خالی شدن بانکها از سپرده های مردم نیست؟ آیا این رابطه علّی و معلولی ، چه در شرایط انتظارات تورمی و چه در شرایط آرامش، قابل انکار و تشکیک است؟ از این آشفته بازار چه کسی سود میکند جز دلال سکه و دلار و خودرو؟ شما خادم مردم هستید یا خادم دلالان؟
اگر همان دانش آموز بداند که بانک وام میدهد با نرخ برگشت 25 درصد ، آیا همراه والدین و فک و فامیل هجوم نخواهند کرد به شعبه سر کوچه برای گرفتن وامی که در شرایط تورم 46 درصدی مثل هلو میماند در ظرف میوه اطاق پذیرائی؟ آیا این پیامدِ نرخ بهره ی حقیقی ِ منفی نیست؟ آیا این علت اکراه بانکها به دادن وام به پروژه های بی بازده تکلیفی ، از جمله خانه سازی دولتی، نیست؟ آیا با جریمه کردن این بانکها میتوانید آنها را سر خط بیاورید؟ این جریمه نهایتاً از جیب چه کسی پرداخت میشود؟ آیا این رابطه علّی و معلولی ، چه در شرایط انتظارات تورمی و چه در شرایط آرامش ، قابل انکار و تشکیک است؟ از این آشفته بازار چه کسی سود میکند جز وام گیرندگان حرفه ای و قَدَر و با نفوذ؟ شما خادم مردم هستید یا خادم وام گیرندگان حرفه ای؟ آنقدر حرفه ای که خیلی وقتها از زیر بازپرداخت وام ها طفره میروند. بدهکاران بزرگ بانکی مردم کوچه و بازار هستند یا آن قَدَر قدرتان؟ صاحبان نفوذِ دولتی در جاده مخصوص به رغم بدهی های چند ده هزار میلیاردی و زیان انباشته صد و چند ده هزار میلیارد تومانی که مشمول ماده 141 قانون تجارت هم هستند، میتوانند هر سال از شورای پول و اعتبار مهلت بگیرند برای باز نپرداختن وام هایشان.
آیا واقعاً افزایش نرخ بهره به چرخه معیوب افزایش نرخ تورم- افزایش نرخ بهره منجر میشود؟ آیا در امریکا و روسیه و اتحادیه اروپا چرخه معیوب مشاهده شد؟ چرا تجربه موفق بین المللی را انکار میکنیم؟ آیا واقعاً تجربه موفق بانک مرکزی روسیه، که حتی توسط دشمنان غربی تحسین شد، در افزایش نرخ بهره و کنترل تورم موقتی بوده است؟ در حالیکه میدانیم عوامل زیادی ناشی از جنگ میتوانستند از تاثیر افزایش نرخ بهره در کاهش تورم بکاهند. چرا تجربه شکست خورده اردوغان در کاهش نرخ بهره و موج سهمگین تورم و کاهش ارزش لیر را نمی بینیم؟ مگر ندیدید که اردوغان پس از پیروزی در انتخابات از این سیاست عوام فریبانه عقب نشست و با تعویض رئیس بانک مرکزی ، از کاهش نرخ بهره دست برداشت و نرخ تورم ترکیه بلافاصله کاهش پیدا کرد؟ آیا تجربه موفق بزرگترین اقتصاد جهان در کنترل تورم یک امر فانتزی است؟ فاقد جامعیت و سازگاری است؟ فدرال رزرو بدلائلی که بر هر اقتصاد دان ، از جمله نشستگان بر مسند بانک مرکزی کشورمان، آشکار است، به رغم پیامد های منفی افزایش نرخ بهره بر رشد اقتصادی و میزان اشتغال و افزایش ریسک ورشکستگی بانکها و بنگاه های اقتصادی ، اولویت را بر کاهش تورم قرار داد و بر این سیاست پای فشرد، پیامد های آن برای خود و اقتصاد کل جهان را به جان خرید اما از آن عدول نکرد. نرخ بهره در امریکا در فاصله ژوئن 2022 تا ژوئن 2023 بصورت پلکانی از 2.5 درصد به 5.5 درصد افزایش داده شد و مشاهده شد که نرخ تورم در طول یکسال از حدود 9 درصد به نزدیک 3 درصد سقوط کرد. اتحادیه اروپا هم همین رویه را در پیش گرفت و موفق به مهار غول تورم شد. شواهد از این ها روشن تر؟ جامعیت و سازگاری از این بیشتر؟ عجیب است که بر تجربه موفق امریکا و اروپا و روسیه در مهار تورم و تجربه شکست ترکیه چشم میبندیم و به عملکرد یک اقتصاد ورشکسته چون آرژانتین با تورم بیش از 140 درصدی استناد میکنیم!!! همان آرژانتینی که رئیس جمهور جدیدش کمر به تعطیلی بانک مرکزی بسته و قصد دارد دلار آمریکا را جایگزین پول رایج کشورش کند. چرا از بین این همه پیغمبر جرجیس را انتخاب کرده اید؟
به صلاح مُلک و مملکت و اقتصاد کشور است که روشنی روز را انکار نکنیم و از تجربه موفق دیگران در مهار تورم درس بگیریم و آن را در اولویت سیاست گذاری ها قرار دهیم ؛ حتی اگر پیامد ها و آثار منفی از جمله بر رشد اقتصادی و میزان اشتغال و افزایش ریسک ورشکستگی بنگاه ها داشته باشد.