زمانی تکلیف ما در یک منطقه محروم تمام میشود که مطمئن باشیم شرایط بقا برای زندگی باثبات در منطقه فراهم شده است و قطعاً بنیاد مستضعفان بههیچ عنوان دنبال رفع تکلیف، شرایط حداقلی و فرار از وظیفه محوله نیست.نشاط عامل ایجاد سازندگی، تحرک و انگیزه است و مجموعه این پارامترها فردای بهتر را برای یک منطقه محروم به ارمغان میآورد. باید موتور خودکفایی را در مناطق هدف روشن کنیم. مهمترین ویژگی این موتور این است که در طول زمان کار میکند، پایدار است و انرژیاش را از خودش میگیرد و قرار نیست دائماً به دیگری وابسته باشد.یک جامعه به میزان دسترسی که به خدمت پیدا میکند از محرومیت فاصله میگیرد. برای مثال باید فکر کرد که چطور میتوان از ابزارهای نوظهور مانند هوش مصنوعی دسترسی دائمی کودکان مناطق محروم را برای استفاده از امکانات آموزشی فراهم کرد.انسانها ذاتاً توانمند هستند و وظیفه ما شناساندن این توانایی به افراد است. متاسفانه در طول زمان ناخودآگاه برخی مناطق محروم را تحقیر کردهایم و عزتنفس آنان را از میان بردهایم و این موجب شده است در آنان حس وابستگی و نیاز به دیگران تقویت شود. این قطعاً شیوه درست محرومتزدایی نیست و نمیتواند به خودکفایی مستمر این جوامع منجر شود.توانمندسازی یعنی این دیدگاه را در فرد بوجود آوریم که فقر را برای خود و اطرافیانش نپذیرد و این تنها با ایجاد اعتمادبهنفس در افراد شکل میگیرد به طوری که اگر زمانی بسته یا کمکی را به وی دادید، ناراحت شود و این را خلاف عزت خود بداند. ما اگر این عزت را در افراد تقویت کنیم محرومیت کمرنگ میشود و پیشرفت پایدار مبتنی بر عزتنفس شکل میگیرد.ایجاد تعلق سرزمینی و هویتبخشی به مناطق نوعی محرومیتزدایی پایدار است. برای مثال خیلی از مناطق، اهالی ثروتمندی دارند که مشتاق سرمایهگذاری هستند و باید با آغوش باز آنها را در پیشرفت مناطق سهیم کنیم. باید ساکنان مناطق محروم با افتخار از تعلق خود به زادبوم خویش یاد کنند و این حس افتخار و تعلق سرزمینی را به همهجای کشور برگردانیم.انسان سالم میتواند بلاشرط شاد زندگی کند و خود را در یک مختصات چندگانه تعریف کند و ضمن پذیرش مسئولیت خود با دیگران ارتباط بگیرد و در قالب این ارتباط به محیط، بهره برساند و بهره کسب کند.