تحرکات جدید: گامی به سوی توافق؟

0
107

صابر گلعنبری کارشناس‌ارشد روابط بین‌المل:اخیراً اخباری دُز خوشبینی در گمانه‌زنی‌ها پیرامون مذاکرات هسته‌ای و حتی احتمال رسیدن به توافق را افزایش داده است؛ از خبر مذاکرات جدید در عمان با مشارکت مک گورک، هماهنگ‌کننده خاورمیانه و شمال آفریقا در کاخ‌سفید، و سفر مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به تهران گرفته تا بازگشت علی شمخانی به پرونده هسته‌ای و همچنین سفر وزیرخارجه عمان به ایران.

می‌توان گفت که خبر بازگشت شمخانی به پرونده هسته‌ای تازگی دارد؛ هرچند او قبلاً در کسوت دبیر شورایعالی امنیت ملی و رئیس کمیته تطبیق برجام بوده است. اما بقیه همه اخبار مسبوق به سابقه است و قبلاً نیز شاهد مذاکراتی در عمان با مشارکت مک گورک، سفر گروسی و وزیرخارجه عمان بوده‌ایم.

اما این‌گونه نیست که تداوم این روند فاقد معنا و دلالت خاصی باشد، بلکه اتفاقاً در شرایط پرتنش منطقه‌ای در سایه جنگ غزه حداقل واجد این معناست که دو طرف ماجرای هسته‌ای تحت الزاماتی نمی‌خواهند این مساله به محاق رود.

از این منظر، می‌توان ادامه این فرایند را امیدوارکننده دانست، اما پرسش اینجاست که آیا تحرکات این بار به توافقی ختم می‌شود یا خیر؟

هیچ اتفاقی را نمی‌توان در دنیای سیاست ناممکن و منتفی پنداشت و چه اتفاقات غیرمنتظره‌ای که بر خلاف پیش‌بینی‌ها رخ می‌دهد. بااین‌حال، می‌توان گفت آینده پروسه مذاکرات میان ایران و آمریکا همچنان تاحدودی پیش‌بینی‌پذیر به نظر می‌رسد.

در این چارچوب می‌توان گفت که فارغ از مباحث محتوایی هسته‌ای و اختلافات طرفین دراین‌باره، اما به نظر نگارنده، بازه زمانی کنونی به‌ویژه برای طرف امریکایی زمان مناسبی برای توافق نیست و شاید تنها توافقی در دوره زمانی برای دولت بایدن مفید باشد که آشکارا کفه آن به نفع او سنگینی کند و طرف ایرانی برخوردار از امتیازات مهمی نشود.

اما چرا این بازه زمانی در نقش یک مانع عمل می‌کند؟ واقعیت این است که دو عامل انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در نوامبر آینده، جنگ غزه و پیوند میان این دو رخداد، جو بایدن رئیس‌جمهور این کشور را در شرایط بسیار خاصی قرار داده است که قدرت مانور آن در مذاکرات هسته‌ای با ایران را کاهش می‌دهد.

در این شرایط انتخاباتی، اولویت نخست بایدن و تیمش مساله انتخابات است و تا حد امکان تلاش می‌کنند از عواملی که ممکن است سلبا بر آن تأثیر بگذارد، پرهیز کنند.

در این میان، اما توافق رضایت‌بخش برای طرفین، به نفع بایدن در وضعیتی که محبوبیت او دچار افت شدیدی شده است، نیست.

معمولاً مسائل سیاست خارجی آمریکا تأثیر چشمگیری بر انتخابات آمریکا ندارد و مسائل داخلی در رأس فاکتورهای اثرگذار است، اما در این دوره برخلاف گذشته، جنگ غزه در نقش یک فاکتور تاثیرگذار مهم به ویژه در برخی ایالت‌های تعیین کننده که دو حزب جمهوری‌خواه و دموکرات شانس نسبتاً برابری دارند، عمل می‌کند.

وضعیت انتخاباتی بایدن به علت جنگ غزه نامناسب است و هرگونه توافق با ایران و رفع تحریم‌ها نیز به احتمال زیاد خشم و عصبانیت شدید لابی اسرائیل، جمهوری‌خواهان و حتی بخشی از دموکرات‌ها را برمی‌انگیزد و به‌احتمال زیاد، آن را مکمل حمله هفتم‌اکتبر حماس معرفی خواهند کرد و از این خاستگاه، بایدن و دولتش آماج حملات شدید رسانه‌ای قرار می‌گیرد.در نتیجه، این بار او مغضوب جریان متنفذ طرفدار اسرائیل می‌شود و او در انتخابات پیش‌رو مغضوب دو جریان طرفدار فلسطین و اسرائیل واقع می‌شود.

واقعیت هم این است که احیای برجام مساله افکارعمومی آمریکا نیست و برخلاف برخی پیش‌بینی‌ها نیز احیای برجام یا رسیدن به توافق هسته‌ای دیگر در این شرایط نه‌تنها آورده انتخاباتی برای بایدن ندارد، بلکه می‌تواند معکوس هم عمل کند.فارغ از آن هم، نظر به بن‌بست کنونی جنگ و ناکامی آن در جبران هفتم‌اکتبر و پیامدهای منطقه‌ای این وضعیت قفل‌شده برای اسرائیل، چندان محتمل هم نیست که خود دولت بایدن تمایلی به توافق با ایران در این شرایط داشته باشد.با رفع تحریم‌ها یکی از مهم‌ترین موانع فراروی تقویت مناسبات تهران با کشورهای منطقه از جمله عربستان برداشته شده و همین خود جایگاه منطقه‌ای ایران را تقویت کند و اسرائیل را در برابر وضعیت قفل شده دیگری در منطقه قرار دهد؛ درحالیکه آمریکا می‌خواهد تل‌آویو را از طریق روند عادی‌سازی روابط در متن معادلات منطقه قرار دهد.

بنابراین، احتمالاً دولت آمریکا در این شرایط بیشتر به دنبال مدیریت تنش با ایران است نه حل تنش هسته‌ای.

در این میان، با توجه به امکان بازگشت ترامپ به قدرت و تبعات آن، احتمالاً تهران متمایل به نوعی توافق با بایدن باشد؛ اما با شرحی که رفت دستیابی به توافق هر چند کاملاً منتفی نیست؛ اما چندان هم امکان‌پذیر به نظر نمی‌رسد.

ارسال دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید